چرا امام محمد باقر در زمان به وجود آمدن فرقه زيديه دست به تقيه زدند

11:09 - 1393/10/13
چکیده: حضرت فرمودند كه زيد شتاب مكن زيرا خداوند به واسطه شتاب بندگانش، در اجراي اوامر خود شتاب نمي كند، پس بر امر خدا پيشي مگير.در اين هنگام زيد به خشم آمد و گفت: آن كس از ما كه در خانه بنشيند و با دشمنان خدا جهاد نكند امام نيست، بلكه امام كسي است كه در راه خدا جهاد نموده و از حريم خود و حقوق رعيت دفاع كند.

بايستي قبل از هر پاسخي عنوان داشت كه آيا زيد فرقه زيديه را به وجود آورد؟ لازمه اين سخن آن است كه اولا به عقايد فرقه زيديه اشاره بشود و پس از آن از خود زيد سخن گفت تا به نتيجه رسيد.

زيديه قائل به امامت زيد است و هم چنين عقايد زير را در مسئله امامت به زيد نسبت داده اند:
1. امامت به فرزندان امام حسين ـ عليه السلام ـ اختصاص ندارد بلكه براي هر فاطمي واجد شرايط امامت حسني باشد يا حسيني جايز و ثابت است.
2. وجود دو امام در يك زمان و در دو منطقه جايز است.
3. امامت مفضول با وجود افضل جايز است.
4. از شرايط امام، قيام مسلحانه بر ضدّ ظالمان است.(1)
مورد اخير را بعضي به روايت استناد مي كنند كه زيد در مقابل كلام امام باقر ـ عليه السلام ـ كه حضرت فرمودند كه زيد شتاب مكن زيرا خداوند به واسطه شتاب بندگانش، در اجراي اوامر خود شتاب نمي كند، پس بر امر خدا پيشي مگير.
در اين هنگام زيد به خشم آمد و گفت: آن كس از ما كه در خانه بنشيند و با دشمنان خدا جهاد نكند امام نيست، بلكه امام كسي است كه در راه خدا جهاد نموده و از حريم خود و حقوق رعيت دفاع كند.(2)
عقايد و شخصيت زيدزيد فرزند امام سجاد ـ عليه السلام ـ در نيمه دوم قرن اول و نيمه اول قرن دوم مي زيست و بر ضد هشام بن عبد الملك حاكم اموي قيام كرد و سرانجام به شهادت رسيد. امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ و دانشمندان اماميه معمولا زيد را به جهت دانش، تقوي و شجاعت ستوده و قيامش را مورد تأييد قرار داده اند، از نظر آنها زيد بن علي مدعي امامت نبود و به امامت پدر، برادر و پسر برادرش اعتقاد داشت و با رضايت آنان و با انگيزه انتقام خون امام حسين ـ عليه السلام ـ امر به معروف و نهي از منكر و اصلاح امور امت و تشكيل حكومت و واگذاري آن به امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ قيام كرد.
از نظر علمي و اعقتادي، زيد شاگرد پدر و برادرش، امام سجاد ـ عليه السلام ـ و امام باقر ـ عليه السلام ـ بود.
با توجه به اين مطالب، زيد بن علي را مي توان يك شيعه امامي دانست.(3)
مؤلف كتاب كفاية الاثر، خراز قمي، پس از نقل گزارش هايي در مورد اعتقاد زيد به امامان دوازده گانه اماميه، مي گويد: قيام زيد براي امر به معروف و نهي از منكر بود نه مخالفت با امام صادق ـ عليه السلام ـ ، امّا چون آن امام قيام علني نكرد و زيد اين كار را انجام داد، گروهي گمان كردند ميان اين دو اختلاف وجود دارد در نتيجه با اين اعتقاد كه امام بايد قيام كند، زيد را امام دانسته، منكر امامت امام صادق ـ عليه السلام ـ شدند، در حالي كه زيد خود معتقد به امامت حضرت صادق ـ عليه السلام ـ بود و عدم قيام امام به جهت رعايت نوعي تدبير و مصلحت بوده است.(4)
با توجه به عقايد زيد كه عنوان شد مشخص مي شود كه منشأ پيدايش فرقه زيديه و عقايد آن خود زيد نبوده بلكه بر اثر سؤ برداشت ها و شايد بعضي كج فهمي ها و غرض ورزي ها بوده است كه بعدها تثبيت گرديده است از طرفي روايتي هم كه از كافي نقل شد ضعيف السند بوده و در ثاني دلالتش بر ادعاي امامت از ناحيه زيد تام و كامل نيست از طرفي خود امام صادق ـ عليه السلام ـ در مورد قيام زيد فرمودند اگر زيد موفق مي شد، به عهد خود وفا مي كرد و (حكومت را به امام واگذار مي كرد) و انگيزه او از اين قيام رضايت آل محمد بود و مقصود او از آل محمد، من بودم.
آنچه كه مي توان بدان توجه داشت اين است كه پس از زيد در بين پيروان او دانشمنداني پديد آمدند.
كه به تنظيم عقايد و احكام زيديه پرداختند و بدين ترتيب، مذهب زيديه پديد آمد. گرچه دانشمندان زيديه به سيره عملي و نوشته هاي زيد توجه داشتند، امّا در عقايد از معتزله و در فقه از مكتب ابو حنيفه تأثير پذيرفته اند.
با توجه به مطالب عنوان شده نمي توان نتيجه گرفت كه زيد خود فرقه زيديه را به وجود آورده است چرا كه عقايد شخص زيد و عقايد زيديه با هم سازگاري ندارند از طرفي طبق مويداتي كه از طرف معصومين وارد شده نمي توان اين نتيجه را گرفت از آن جمله:
كشّي از فضيل الرسان روايت كرده است كه گفت: پس از كشته شدن زيد بن علي بر امام صادق ـ عليه السلام ـ وارد شدم، آن حضرت فرمود: اي فضيل، عمويم كشته شد؟ گفتم: آري، فدايت شوم. فرمود: خدا او را رحمت كند، او مؤمني دانا، و دانايي راستگو بود، اگر پيروز مي شد به عهد خود وفا مي كرد، اگر قدرت را به دست مي آورد مي دانست كه آن را چگونه به كار ببندد (و به چه كسي بسپارد).(5)
در عيون آمده است وقتي مأمون مدح و منقبت زيد را از زبان امام رضا ـ عليه السلام ـ شنيد با شگفتي پرسيد «آيا در مذمت كسي كه به ناحق دعوي امامت كند رواياتي وارد نشده است؟ امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمود: زيد چيزي را كه حق وي نبود مدعي نشد او پرهيزگار تر از اين بود كه چنين ادعا كند. وي مردم را به رضايت آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فراخواند. آنگاه افزود: سوگند به خدا كه زيد از مخاطبان اين آيه است كه فرمود: و جاهدو في الله حق جهاده هو اجتباكم(6)
شيخ مفيد در اين باره فرموده: گروهي از شيعه اماميه به امامت زيد بن علي گرويده اند و علت اين اعتقاد اين است كه زيد قيام به سيف كرد و مردم را به رضاي آل محمد دعوت مي كرد، آنان گمان مي كردند كه او آنان را به سوي خود مي خواند، ولي او چنين هدفي نداشت. زيرا او مي دانست كه برادرش امام باقر ـ عليه السلام ـ شايسته امامت بود و به هنگام وفات به امامت حضرت صادق ـ عليه السلام ـ سفارش كرد.(7)
بنابراين از مطالب ذكر شده به دست مي آيد كه
اولا: جناب زيد بن علي نقشي در به وجود آمدن فرقه زيديه نداشتند.
ثانيا: امامان معصوم ـ امام باقر ـ عليه السلام ـ و امام صادق ـ عليه السلام ـ تقيه اي نداشته چون در زمان حيات زيد اين فرقه به وجود نيامد تا امام معصوم عكس العملي در قبال آن نشان دهند و شايد بتوان گفت كه اصلا تقيه جايگاهي نداشته است پس تقيه و عدم تقيه امام در آن نقشي نداشته است. و با تكيه بر روايات فوق روشن مي شود كه ائمه با عقايد زيديان مخالفت نيز كرده اند.

پاورقی:

1. ملل و نحل، شهرستاني، ج1، ص155.
2. کليني، محمد بن يعقوب، اصول کافي، باب ما يفصل به بين دعوي الحق و المبطل في امرالامامه، روايت 16، ج1، ص290.
3. ر.ک: مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، ج46، ص169 به بعد، عيون الاخبار الرضا (ع)، ج1، ص248 ـ 253. معجم رجال الحديث،ج7، ص345 ـ 357، شخصيت و قيام زيد بن علي (ع).
4. کفايه الاثر، ص295 ـ 302.
5. رجال کشي، شرح حال سيد حميدري، شماره 505.
6. عيون الاخبار الرضا (ع)، ج1، ص249، باب 25.
7. الارشاد، ص172.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.