امام معصوم همه چیز را می‌داند!

19:56 - 1393/10/27
چکیده: امام علم غیب دارد، اما این علم را در چنین مواردی استفاده نمی‌کند، و مامور است که مانند یک انسان عادی برخورد کند؛ هم‌چنین در برخوردهای شخصی، انتخاب افراد و نصب آن‌ها باز امام مامور است از علم غیب استفاده نکند و مانند یک انسان معمولی رفتار کند.
علم غیب امام

رهروان ولایت ـ بدون شک، جامعه برای هدایت یافتن و رستگار شدن، به یک هادی از جانب خداوند متعال نیاز دارد، این مساله نیز مختص به زمان خاصی نیست، و همه زمان‌ها را در بر می‌گيرد، یکی از خصوصیات این امام منصوب از جانب خداوند متعال «علم لدنّی» یا همان «علم غیب» است. این علم، لازمه مقام امامت یا نبوت است. ما در این مطلب به اثبات این موضوع پرداخته‌ایم.

امّا سوالی که از جانب فرقه‌های مخالف از قدیم‌الایام مطرح بوده و امروزه نیز در فضای مجازی توسط معاندین شیعه مطرح می‌شود، این است که اگر امام معصوم، علم غیب دارد، پس می‌داند که در فلان مکان به شهادت می‌رسد و مسلماً کسی که بداند در مکاني کشته می‌شود، نباید به آنجا برود.

این شبهه راجع به تمام ائمه اطهار(علیهم‌السلام) وجود دارد امّا در پاسخ باید به دو نکته توجه کرد:

نکته اول: این‌که می‌گویند رفتن به سمت مرگ درست نیست، سخن ناصواب و باطلی است؛ زیرا در برخی موارد با این‌که می‌دانیم کشته می‌شویم و یقین هم داریم، اما کار درستی است و کسی آن‌را مذموم نمی‌شمارد و خودکشی هم نیست و شهادت است و ثواب بسیار بالایی دارد؛ به طور مثال کسی که به سمت معرکه جنگ می‌رود، با این‌که می‌داند کشته می‌شود، امّا این‌کار وی جهاد است و هم مردم و هم شریعت او را تحسین می‌کنند؛ یا این‌که فرض کنید یک رزمنده خود را روی مین انداخته و کشته می‌شود، ولی با این کار خود، جان صدها نفر دیگر را نجات می‌دهد، کدام عقل سلیم کار او را بد می‌شمارد و این‌کار را خودکشی حساب می‌کند؟ این‌کار، نامش ایثار است و از فضائل اخلاقی است و بسیار سفارش شده و در همه جوامع ولو بی دین، چنین کسی که جان خود را فدای دیگران کرده را تحسین می‌کنند. پس این‌چنین نیست که هر کس بداند می‌میرد و کشته می‌شود، کارش بد و خودکشی و مذموم باشد.

نکته دوم: امام علم غیب دارد، اما این علم را در چنین مواردی استفاده نمی‌کند، و مامور است که مانند یک انسان عادی برخورد کند؛ هم‌چنین در برخوردهای شخصی، انتخاب افراد و نصب آن‌ها باز امام، مامور است از علم غیب استفاده نکند و مانند یک انسان معمولی رفتار کند؛ به طور مثال امام می‌داند الان شخصی لیاقت حاکمیت یک منطقه را دارد، ولی در آینده برای او یک انحرافی ایجاد می‌شود، این‌جا نمی‌تواند او را نصب نکند، به دلیل این‌که در آینده منحرف می‌شود، چون در حال حاضر لیاقت این کار را دارد.   

بر اين اساس، امام حقيقت افعال اختياری خود را مانند خوردن ميوه‌ی مسموم، ضربت‌خوردن در محراب و يا شهادت خود و يارانش را از منظر بالاتری كه همان منظر علم الهی است، می‌نگرد و سرانجام كارها را می‌داند، امّا چون علم غيب امام، همانند علم الهی تأثيری در ایجاد حوادث عالم ندارد، چون به معنای حضور عين وقايع نزد عالم است، امام(عليه‌السلام) بر اساس آن عكس‌العملی نشان نمی‌دهد و بر طبق علم بشری خود عمل می‌كند، به همين جهت اين علم، برای امام تكليف‌آور نيست، چون علمی موجب تكليف است كه مكلّف، بتواند بر اساس آن علم، منشاء تغيير و تأثير باشد.[1]

در نتیجه: بدون شک امام دارای علم غیب است، ولی این علم، باعث نمی‌شود که عمل امام، مذموم و بد جلوه کند؛ بلکه وظیفه دارد مانند یک انسان عادّی رفتار کند و از علم غیب خود استفاده نکند.

 

-------------------------------------------
[1]. گرفته شده از علامه طباطبایی، محمدحسین، تفسير الميزان، ج 18، ص 192و ج 13، ص 72-74.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****