مستشرقين چه كساني هستند و مذهب آنها چيست؟

09:29 - 1393/10/24
چکیده: مستشرقان معاند كه در قرن هاي پيشين دست به تخريب و تحريف اسلام مي زدند روش آنها حمله آشكار و بي پرده و تهاجم روشن عليه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود. بديهي است كه اين روش ابتدائي بوده و معمولا مورد استقبال مخاطبان قرار نمي‌گيرد و تأثير كمتري دارد. امّا وقتي مستشرقان قرون اخير با عدم استقبال مسلمانان از اين گونه آثار و تبليغات مسموم مواجه شدند، ترفند ظريف و برّنده تري را برگزيدند و آن اسلوب منافقانه «آميختن زهر در عسل بود»

مستشرق در لغت به معناي روشن و تابان آمده است. ولي منظور از مستشرقان معناي اصطلاحي آن است كه عبارت است از: شرق شناس ها، خاور شناسان، عالمان و محققان و دانا به مسائل مشرق زمين.(1)

مستشرقين مذهب خاصي ندارند بلكه محققين غربي هستند كه در مورد مشرق زمين و دين و مذهب آنها تحقيق مي كنند.
البته مي توان گفت اكثر آنها مسيحي هستند و در حقيقت با دقت بيشتر در تعريف مستشرقان از اسلام و افتراء هاي آنها به دين مبين اسلام و قرآن مي توان فهميد كه اكثر مستشرقان دست نشانده دولت هاي غربي هستند تا اغراض استعماري را تحقق بخشند.(2)
اسامي برخي از مستشرقان عبارت اند از:
1. برزين «brezine». 2. بلوشه «blochet». 3. يان «Yane». 4. كارتمر «Quatremere».(3)
همان طور كه گفته شد مستشرقان افتراء هائي را به دين اسلام وارد ساخته اند و متون ديني و قرآن را آن طور كه خواسته اند ترجمه كرده اند قبل از هر چيزي چند نقد كلي بر مستشرقين را مطرح مي كنيم:(4)
1. شرق شناسي علي رغم آن كه در ظاهر به عنوان يك رشته علمي و دانش محض است، ابزاري است كه غالبا در استخدام اهداف مسيحيت و يا اغراض استعماري دولت هاي غربي بوده است.
2. بسياري از مستشرقان طراحان توطئه هاي خائنانه براي سلطه دولت‌هاي غربي بر كشورهاي شرقي بوده و يا مجريان آن طرح ها در كشور ها بوده اند.
3. عموم مستشرقان به دليل اين‌كه مسلمان و معتقد به اسلام نيستند در كمتر مسئله اسلامي مي توانند با نگاه و ديدگاه واقعي مسلمانان با آن مسئله آشنا شوند. زيرا چه بسا يك آموزه در فرهنگ و مكتب هاي خاص مفهومي ويژه دارد كه يك پژوهشگر بيروني از آن غافل بوده و مفهوم ديگري را برداشت مي‌كند.
دكتر «ژري كه» مستشرق آلماني و رئيس بخش شرق شناسي دانشگاه هاله آلمان در ششمين سخنراني خويش راجع به اسلام شناسي در الجزاير چنين اظهار كرد: (بدون شك برداشت يك متفكر غير مسلمان از معارف اسلامي با برداشت يك متفكر اسلامي فرق مي‌كند. زيرا اولي هيچ راهي براي شناخت آموزه ها و ديدگاه هاي پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ جز ترجمه سخنان وي ندارد علاوه بر اين كه همان فهم نيز برگرفته و تأثير گرفته از مباني فكري بيگانه از مباني اسلام و روش فهم مخصوص خود او است بنابراين تعجبي ندارد اگر يك مستشرق از اسلام شناسي به يك نتايجي برسد كه متفكر مسلمان به غير آن رسيده است.(5)
«فريد گيوم» مستشرق آمريكائي فارغ التحصيل آكسفورد و دانشگاه «درهام» و دانشگاه آمريكائي بيروت در اين باره مي نويسد: اشتباهي بزرگتر از اين نيست كه يك غير مسلمان بر اساس معلومات ناقص و ضعيف خويش به اظهار نظر درباره اسلام بپردازد مخصوصا كه فرقه هاي گوناگون مسلمان با عقائد متفاوت در جهان پراكنده اند و امكان ندارد كه نظريه صحيحي را ارائه كند، بلكه چاره آن است كه با مسلمانان آنقدر زندگي كند تا واقعيت ديدگاه‌هاي آنها را از نزديك درك نمايد.(6)
لذا «محمد كرد علي» نويسنده و دانشمند محقق مسلمان سوري راجع به انتظار ما از مستشرقان مي نويسد: «معقول نيست كه ما از دانشمندان غير مسلمان انتظار داشته باشيم كه پديده ها و مسائل اسلامي را مثل ما (مقدس و الهي) تحليل كنند بلكه فقط انتظار ما رعايت ضوابط علمي و انصاف در تحقيق است».(7)
4. عدم دسترسي مستشرقان به بسياري از متون اصيل اسلامي باعث ضعف علمي و كمبود اطلاعات و خام بودن آراء آنها شده است. و همين منجر به داوري هاي اشتباه فراوان گشته است.
5. مستشرقان غالبا در نقد معارف اسلامي از كتاب‌هاي اهل سنت بهره گرفته اند كه داراي اشتباهات و ضعف هاي بيشتري است و علي رغم اين كه همه‌ي آنها از وجود مذهب بزرگ شيعه اثني عشري و كشورهاي مسكوني آنها مانند ايران و لبنان خبر داشته اند كمتر حاضر شده اند كتاب هاي مهم و ديدگاه هاي ناب و معقول آنان را نيز به جهان غرب عرضه كنند.
6. جمعي از مستشرقان غالبا در نشر كتاب‌ها و معارف اسلامي به جستجو و گزينش كتاب‌ها و موضوعات اسلامي پرداخته اند كه داراي يك نحوه ضعف واقعي يا ضعف از ديدگاه غربيان مي باشد تا بدين وسيله ضعف معارف اسلام را ترويج كنند: مانند كتاب هاي اختلاف قرائات قرآن، كتاب هاي تاريخ اسلامي كه آغشته به اخبار دروغ و جعلي است و ترويج كتاب هاي صوفيه و باطنيه و گروه هاي منحرف.
7. برخي از مستشرقان متعصب يا مأمور، در نوشته هاي خويش به تحريف معارف اسلامي پرداخته اند و در واقع اتهاماتي بر پيامبر و پيروانش وارد كرده اند (براي مطالعه چند افتراء و جواب، رجوع شود به كتاب تكامل اجتماعي انسان استاد مطهري، ص4 ـ 183 و كتاب آشنائي با قرآن4 استاد مطهري، ص277.)
امّا مي پردازيم به نحوه نيرنگ مستشرقان و بهتر بگوئيم آميختن زهر در عسل:
بيشتر مستشرقان معاند كه در قرن هاي پيشين دست به تخريب و تحريف اسلام مي زدند روش آنها حمله آشكار و بي پرده و تهاجم روشن عليه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود. بديهي است كه اين روش ابتدائي بوده و معمولا مورد استقبال مخاطبان قرار نمي‌گيرد و تأثير كمتري دارد. امّا وقتي مستشرقان قرون اخير با عدم استقبال مسلمانان از اين گونه آثار و تبليغات مسموم مواجه شدند، ترفند ظريف و برّنده تري را برگزيدند و آن اسلوب منافقانه «آميختن زهر در عسل بود».
بدين سان كه قالب اصلي كتاب ها و مقالات خويش را با ماسك بررسي علمي محض و بي طرفانه عرضه كرده و در جاي جاي آن به مدح و تجليل از معارف اسلام و قرآن و تمدن مسلمانان و كمالات پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ پرداخته اند تا خوانندگان مسلمان را شيفته صداقت خود نمايند در لابه لاي آنها زهر خود را ريخته و شبهه مهم خويش را جهت ايجاد ترديد خوانندگان و باورهاي ديني شان القاء كردند تا ايمان آنان را تصعيف كنند.
البته اين اسلوب ابتكار متأخران نمي باشد بلكه باز آفرين اسلوب كهنه مستشرقان يعني مسيحيان و يهوديان منافق و معاند معاصر پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است كه قرآن كريم آن اسلوب را اين گونه فاش فرموده است: وَقَالَت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِيَ أُنزِلَ عَلَي الَّذِينَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاكفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ(8). «و گروهي از اهل كتاب گفتند كه به دين و كتابي كه براي مسلمانان نازل شد، اول روز به خدعه ايمان آوريد و آخر روز كافر شويد شايد بدين حيله آنها نيز از دين اسلام برگردند».
چنان كه «محمد قطب» چند نفر از پرچمداران اين اسلوب را مستشرق انگليسي «آرپ گريب H.R.Gibb» و پس از وي «گرو بنام» و «ولفرد كانتول اسميت» معرفي مي‌كند.(9)
علامه ابوالحسن ندوي در تكميل اين طرح مي افزايد كه: «مستشرقان زيرك براي اقناع خواننده گاهي يك شبهه اساسي ويرانگر را در لابه لاي دهها مدح و تمجيد معمولي غير مهم مي گنجانند تا آن فراواني مدح ها و تعريف ها اعتماد خواننده مسلمان را به نويسنده جلب كند».(10)

پاورقی:

1. لغت نامه دهخدا، تهران، چاپخانه موسسه انتشارات چاپ دانشگاه تهران، شماره حرف ميم، بخش دوم، ص347.
2. زماني، محمد حسن، مستشرقان و قرآن، قم، موسسه بوستان کتاب، مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي، ص126.
3. حمد الله ابن احمد مستوفي قزويني، تاريخ برگزيده، تهران، انتشارات اميرکبير، چاپ سوم، 1364ش.
4. مستشرقان و قرآن، همان، ص126.
5. الاستشراق و الدراسات الاسلاميه، ص126.
6. الاستشراق و الدراسات الاسلاميه، ص127، نقل از ويندل فيليپس، ترجمه محمد امين عبدالله، نشر عمان، ص20.
7. الاستشراق و الدراسات الاسلاميه، نقل از الاستشراق في الفکر العربي، محسن جاسم الموسوي، ص19.
8. آل عمران : 72 ـ 73.
9. کتاب المستشرقين و الاسلام، ص59.
10. سيد ابوالحسن ندوي، الاسلاميات، ص17.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.