به گزارش رهروان ولايت در وبلاگ گروه اينترنتی معراج آمده است:همانطور که امام حسین علیهالسلام را تنها با بررسی تاریخ زندگانیشان نمی توان شناخت بلکه برای شناختن امام حسین علیهالسلام باید کلام خدا و پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در باره او را بررسی کرد و نقش او را در حفظ قرآن و سنت و ولایت مورد بررسی قرار دادکه چرا؟ سوره فجر را سوره امام حسین علیهالسلام نامیدهاند و یا چرا امام صادقعلیهالسلام، مراد خداوند از نفس مطمئنه و روح آرام یافته بازگشت کننده به سوی پروردگار را امام حسین می داند؟ و یا چرا آیه چهلم از سوره حج به امام حسین علیهالسلام و یاران او تأویل گردیده است؟«1»
و یا آیه 6 و 7 سوره نازعات دربارهاش نازل شده است؟ «2»یا چرا امام حسین چراغ هدایت و کشتی نجات انسانها به شمار می آید؟«3»
شناختن واقعی امام حسین علیهالسلام اینگونه تأمل و تحقیقی را در آیات و روایات شریفه می طلبد که بدون چنین تحقیق و تفحص و تأمل میسر نیست. زندگانی امام حسینعلیهالسلام پر از نکات آموزشی و اخلاقی است که تک تک آن نکات، درسی است برای هدایت بشر. یکی از آنها را که می توان از آن درس گرفت خیر خواهی بر همگان حتی بر دشمن خویش است.
آری امام حسینعلیهالسلام نه تنها خیر خواه یاران و خانواده خویش بود، بلكه برای دشمن نیز طلب خیر میكرد،شاید هم سرزنش دشمنان نیز بر همین اساس بود تا مبادا دستشان به خون آلالله آلوده شود. شاید عدهای تصور كنند؛ امام حسین برای جان خویش با دشمن چانهزنی میكرد، اما پذیرش توبه «حر» توسط ایشان و حضور او در میان یاران امام (ع) نمونه مستدل و روشنی از خیرخواهی امام برای نجات یك فرد از قعر جهنم است.
حر بن یزید ریاحی فرمانده هزار نفر پیاده که از طرف عبیدالله بن زیاد بدان جا آمده بود که پس از سخنرانی دوم امام با عمر سعد، حر بن یزید ریاحی که سخن امام و استغاثهی وی را شنید پشیمان شد و سمت خیمه های امام حسینعلیهالسلام حرکت کرد. دو دست بر سر گذاشته بود و می گفت: خداوندا! به سوی تو انابه می کنم. توبه مرا بپذیر زیرا من دوستان تو و فرزندان دختر پیغمبرت را ترساندم. وقتی نزدیک شد سپرش را واژگون کرد و به امام و اصحابش سلام کرد و به امام حسینعلیهالسلام عرضه داشت آیا توبه من پذیرفته است؟ «4»
آری امام حسینعلیهالسلام به استقبال توبه کنندهای که دل بچههای او را لرزانده بود، دل زینبش را رنجانده بود.
«حر بن یزید ریاحی» زمانی به لشكر امام پیوست كه اگر چندین مبارز دیگر نیز بدان میپیوستند، باز هم برتری عددی و آماری از آن لشكر كفر بود و به حال امام سود نمیبخشید. به شهادت تاریخ، حداقل 3 شخص حاضر به یاری امام نشدند، اما امام برای آنها طلب خیر كرد كه از جمله آنها میتوان به «عبیدالله بن حر جعفی» و «عمرو بن قیس مشرقی» اشاره كرد.
این افراد پیشنهاد امام مبنی بر یاری ایشان را نپذیرفتند، اما امام باز هم خیرخواهی برای آنان را مد نظر قرار داد و به این افراد توصیه كرد؛ در كربلا و حوالی آن نمانند و در توضیح دلیل این كار به آنها فرمود: اگر اینجا بمانید، صدای استغاثه ما را بشنوید و یاری نكنید، به آتش جهنم گرفتار میشوید اما اگر در اینجا نمانید، بر بار گناهانتان افزوده نخواهد شد.«5»
پی نوشت ها:
1. بحار، ج44 ، ص 218و 219
2. تفسیر برهان ج 4،ص 110
3. سفینه البحار، ج 1، ص 257
4. امالی شیخ صدوق مجلس 30 و روضه الواعظین ص 159 سید بن طاووس لهوف ص 58
5. محمد باقر کمرهای، در کربلا چه گذشت(ترجمه نفسالمهموم)،ص 319 و عقیقی بخشایشی، ترجمه لهوف سید بن طاووس ص 129.