اگر معنی تقلید را رجوع به متخصص بدانیم بین داشتن عقل و تقلید تضادی وجود ندارد بلکه عقل به ما می گوید که در مورد هر موضوعی که اطلاعات کافی نداری به متخصص رجوع نما. اگر بیمار شدی به پزشک و اگر قصد ساختن خانه داشتی به بنا و... مراجعه کن. در مسائل و احکام شرعی نیز چنانچه به حد اجتهاد نرسیدی به مجتهدی رجوع کن.
ظاهراً این شبهه از آنجا پیدا شده که بعضی خیال می کنند دسترسی به احکام شرعی کاری آسان و بدون دردسر است و هر کس می تواند با خواندن ترجمه آیه ای از قرآن به وظیفه شرعی خود عمل نماید. در حالی که اولاً در قرآن مجید به همه احکام تصریح نشده است و ثانیاً فهمیدن مراد آیات نیاز به مفسّر دارد که ناچار باید به روایات مفسرین حقیقی قرآن که اهلبیت ـ علیهم السلام ـ هستند رجوع شود.
وقتی به روایات فراوان مراجعه می کنیم می یابیم که بعضی از آنها با دیگر روایات متعارضند و با کنکاش بیشتر به ضعف بعضی از روایات پی می بریم. و در مواردی هم باید رفع تعارض از جهت دلالت کرد. شناخت روایت ضعیف از قوی و درک و فهم آیات و روایات و رفع تعارض از آنها و تطبیق آنها بر مورد سئوال نیاز به فراگیری علوم مختلفی دارد که از عهده هر کس ساخته نیست.
لذا فرموده اند اگر می توانید این علوم را فرا گیرید و خود به اجتهاد رسیده به وظیفه عمل نمایید، ولی اگر فرصت کافی برای این جهت ندارید که اغلب مردم چنین هستند، باید به مجتهدی که این راه را پیموده مراجعه و تکالیف خود را مطابق با نظر ایشان عمل نماید و این گونه تقلید هیچ منافاتی با داشتن عقل و تدبر و تعقل کردن ندارد.