آيا در زمان پيامبر(ص) نمازها به صورت جداگانه خوانده مي شد؟

23:03 - 1393/11/10

چکیده: خواندن نماز عصر و عشا در وقت‌هاي خاص خود از نظر شيعه، افضل است و ثواب بيش تر دارد. بر همين اساس در زمان پيامبر غالباً جدا از هم و در پنج نوبت خوانده مي شد، اما گاهي نيز با هم(آن گونه كه بين ما مرسوم شده) ميخواندند. بنابراين ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم خواندن از زمان پيامبر شروع شده، پيامبر هم گاهي بين اين دو نماز جمع مي‏كردند.

1. خواندن نماز عصر و عشا در وقت‌هاي خاص خود از نظر شيعه، افضل است و ثواب بيش تر دارد. بر همين اساس در زمان پيامبر غالباً جدا از هم و در پنج نوبت خوانده مي شد، اما گاهي نيز با هم(آن گونه كه بين ما مرسوم شده) ميخواندند. بنابراين ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم خواندن از زمان پيامبر شروع شده، پيامبر هم گاهي بين اين دو نماز جمع مي‏كردند.
برخي از اهل سنت تصور ميكنند كه اين حالت در زمان پيامبر در وقت اضطرار بوده، يعني چون مضطر مي شدند، نماز را جمع مي خواندند، اما در غير وقت اضطرار هميشه به صورت جداگانه و در پنج نوبت مي خواندند، اما با توجه به رواياتي كه در منابع شيعه و سني نقل شده، اين سخن صحيح نيست كه براي نمونه به چند روايت اشاره مي‏كنيم:
روايات شيعه:
عبدالله بن سنان از حضرت امام صادق(ع) نقل كرده پيامبر بدون اين كه عذري در كار باشد، ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را با يك اذان و دو اقامه خواندند. (1)
اسحاق بن عمار از امام صادق(ع) نقل مي‏كند: پيامبر بدون اين كه عذري در كار باشد، ظهر و عصر را در يك جا خواندند. عمر به حضرت گفت: آيا در نماز حكم تازه‏اي پيدا شده؟ پيامبر فرمود: نه حكم تازه‏اي درباره نماز نيامده، ولي خواستم كار را بر امت خودم راحت‌تر كنم. (2)
عبدالملك قمي مي‏گويد: به امام صادق(ع) گفتم: مي‏توانم بين دو نماز را بدون اين كه عذري داشته باشم، جمع بكنم؟ امام گفت: پيامبر اين كار را انجام داد و خواست كه امت را در آسايش و راحتي قرار دهد. (3)
سعيد بن جبير از ابن عباس نقل كرده: پيامبر بدون اين كه خطر و سفري در بين باشد، ظهر و عصر را با هم خواند. ابن عباس گفت: پيامبر خواست با اين كار امت را در آسايش قرار دهد و كسي از امت او به زحمت و مشقت نيفتد. (4)
عبدالله بن عمر مي‏گويد: پيامبر با اين كه در مدينه بود و مسافر نبود، نماز را تمام و با هم خواند. (5)
امام باقر(ع) فرمود: پيامبر ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا را با يك اذان و دو اقامه خواند. (6)
روايات اهل سنت:
جابر بن زيد از ابن عباس نقل كرده است كه پيامبر هفت ركعت مغرب و عشا را با هم خواند. هشت ركعت ظهر و عصر را با هم خواند و حضرت در مدينه بود. (7)
نيز مي‏گويد: پيامبر هفت ركعت را با هم خواند و هشت ركعت را با هم خواند. (8)
ابن عباس مي‏گويد: پيامبر در مدينه، بين ظهر و عصر و بين مغرب و عشا را جمع مي‏كرد، بدون اين كه عذري در كار باشد. (9)
سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي‏كند: رسول خدا(ص) ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم خواند، بدون اين كه خطر و يا سفري در كار باشد. (10)
عبدالله بن شقيق مي‏گويد: روزي ابن عباس پس از نماز عصر، براي ما سخنراني مي‏كرد. سخنراني طولاني شد، آفتاب غروب كرد، هوا تاريك شد، ستارگان در آسمان ظاهر شدند و مردم مي‏گفتند: وقت نماز است. مردي از بني تميم كه هميشه نماز را اوّل وقت مي‏خواند، نزد ابن عباس آمد و گفت: وقت نماز است و سخن را كوتاه كن.
ابن عباس به او گفت: به من سنت پيامبر را تعليم مي‏دهي؟ ! خودم ديدم كه پيامبر نماز ظهر و عصر را با هم ‏خواند و مغرب و عشا را با هم ‏خواند. عبدالله بن شقيق مي‏گويد: به شك افتادم. رفتم نزد ابوهريره و از او پرسيدم. ابوهريره گفت: ابن عباس راست مي‏گويد. (11)
سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مي‏كند: پيامبر بدون اين كه خطر و يا سفري در كار باشد، ظهر و عصر و مغرب و عشا را با هم خواند. سعيد بن جبير از ابن عباس از حكمت جمع كردن پرسيد. گفت: پيامبر خواست كه امت خود را به مشقت و زحمت نيندازد. (12)
عكرمه از ابن عباس نقل مي‏كند كه پيامبر در مدينه، بدون اين كه مسافر باشد، مغرب و عشا را و نيز ظهر و عصر را با هم خواند. (13)
بر پايه اين روايات، جمع كردن بين نماز ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا، اشكالي ندارد. متهم ساختن شيعه به اين كه خلاف سنت پيامبر عمل مي‏كنند، كار دشمنان اسلام و مسلمانان است.
پي‌نوشت‌ها:
1. حر عاملي، وسائل‏الشيعه، ج 3، ص 160، باب 32، ح1.
2. همان، ج 3، ص 161، ح 2.
3. همان، ح3.
4. همان، ح4.
5. همان، ح 7.
6. همان، ح 11.
7. بخاري، صحيح بخاري، ج 1، ص 201، باب تأخيرالظهر الي العصر، ح 518، چاپ پنجم، 1993 - 1414، نشر و توزيع دار ابن كثير و اليمامه، دمشق و بيروت.
8. همان، ص 206، ح 537، باب وقت المغرب.
9. صحيح سنن نسائي، ج 1، ص 200، ح 601، باب الجمع بين الصلوتين في الحضر.
10. مسلم، صحيح مسلم، ج 1، ص 489، ح 49، باب الجمع بين الصلوتين فيالحضر، چاپ اوّل، داراحياءالتراث العربي، 1955، 1374، بيروت.
11. مسلم، صحيح مسلم، ج 1، ص 491، ح 57 و 58.
12. همان، ص 490، ح 54.
13. احمد بن حنبل، مسند، ح1، ص221، چاپ شده در ضمن "موسوعهالسنه" الكتب السته و شروح‏ها، چاپ دوم.
منبع: نرم افزار پیامبر مهربانی - مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
13 + 2 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.