رهروان ولایت ـ دین مبین اسلام، آیینی «جهانی» و «جاودانه» است، همچنانکه در بسیاری از آیات قرآن کریم به این موضوع اشاره شده است از جمله اینکه میفرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ[صف/9] اساس دین اصلاح رابطه بین «خدا» ، «انسان» و «جهان» و تبیین آن است. چنین دینی برای تحقق ویژگیهایی که از «خاتمیت» آن برخاسته است، باید از محتوایی قوی و در عین حال قابل فهم برای عامهی مردم باشد؛ همچنین محتوای آن باید تبلیغی نیز باشد و از همه ظرفیتها برای گسترش خود بهره ببرد، تا مفاهیم و پیامهای آسمانی آن به همه انسانها برای همیشه و در همه جا برسد و اتمام حجت محقق گردد.
تناسب تبلیغ با پیام و موقعیت زمانی و مکانی آن، از مهمترین موضوعاتیست که باید همواره مورد توجه مبلغان دینی قرار گیرد. از این جهت است که معجزات انبیای الهی(علیهمالسلام) نیز با هم تفاوت داشته و متناسب با موقعیت زمانی و مکانی و مخاطب بوده است.
قرآن کریم نیز ما را مأمور میکند که در مقابل دشمنان، خود را از هر جهت توانمند کنیم؛ در سوره انفال میفرماید: «وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّكُمْ[انفال/60] و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد، تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان بترسانيد». در سایه این دستور ما باید به آن درجه از توانمندی برسیم که موجب ترس دشمنان شود.
اکنون باید دید مظهر توانمندی هر ملت و هر فرهنگ چیست و جبهه دشمن چه تغییراتی پیدا کرده است و در جهاد فرهنگی، ابزارها و شیوه مبارزه چیست و چگونه باید خود را به درجهای از توانمندی تبلیغی برسانیم که موجب ارهاب دشمنان فرهنگ اسلام ناب محمدی(صلیاللهعليهوآله) شویم؟ آیا قدرت رسانهها یکی از مهمترین مصادیق توانمندی دشمن، در جبهه فرهنگی نیست؟
سیره پیامبر اعظم و ائمه اطهار(صلوتاللهعلیهماجمعین) گویای این حقیقت است که آنان نیز برای ترویج اسلام و تعمیم ارزشهای الهی از تمام ابزارها، قالبها و شیوههای تبلیغی در چارچوپ دستورات شرع مقدس بهره گرفته و از ارتباطات «گفتاری» ، «نوشتاری» و حتی «دیداری» به خوبی استفاده کردهاند. سفرهای متعدد پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و ارتباط برقرار کردن با اطراف خود، به خوبی گواه این موضوع است.
اسلام برای توانمند کردن جامعه اسلامی در مقابل توطئههای دشمن، دستوراتی مبنی بر شناخت دشمن و یادگیری شگردهای آنان جهت خنثیسازی آثار مخرب فرهنگی داده است و تعلیم و تعلم برخی از فنون را لازم میداند.
این دستور با رویکردهایی چون: کاهش آثار سوء، تولیدات همانند، مقابله به مثل، خنثیسازی و مقابله با نقشههای شوم آنان صادر شده است که آثار سوء و عملکرد سحرگونه رسانههای صوتی و تصویری، ما را ملزم به فراگیری و مجاهده علمی و فرهنگی در این جبهه میکند.
تحقق حکومت دینی در ایران اسلامی نیز وظیفه ما را در تبلیغ معارف قرآن و عترت(علیهم السلام) و ترویج داخلی و خارجی آنها دو چندان می کند و حکومت اسلامی نیز که خود برآیند نهاد دینی است، باید این رسالت بزرگ حکومتی را به نحو احسن انجام دهد.
از مهمترین مسائلی که در نظریهپردازی «تبلیغ دین در رسانههای نوین» باید به آن توجه شود، شناخت محدوده و ظرفیتهای دین و قلمرو دین برای تبلیغ مفاهیم خود و آشنایی با ظرفیتهای رسانههای نوین است.
بدون شک، رسانه های «مکتوب» ، «صوتی» و «تصویری» کاملاً در مزیتها و معایب با هم متفاوتاند و هر کدام از آنها، ماهیت و جنس ویژهای دارند و در حمل مفاهیم یکسان نیستند. همچنین، دین نسبت به چگونگی تبلیغ خود نظر دارد و اجازه استفاده از هر نوع ابزار، قالب و شیوهای را برای گسترش خود نمیدهد؛ علاوه بر آنکه درباره قلمرو تبلیغ مفاهیم خود، نظر خاص دارد.