به گزارش رهروان ولايت در وبلاگ گروه اينترنتی نقد وهابیت آمده است:از آن جا که وهابیان قائل به تجسیم اند ( جسم بودن خداوند ) و به خدایی معتقدند که دارای صورت ، چشم ، گوش ، دست ، پا و ... است ، برای خدا جاه و مکانی نیز در نظر گرفته و کمال معرفت به ذات مقدس الهی را در این دانسته اند که انسان معتقد شود خدای متعال بالای همه مخلوقات و بر روی عرش و کرسی قرار گرفته است و گاهی بر اثر خستگی ، یک پا را روی پای دیگر قرار می دهد و به استراحت می پردازد .و اگر کسی چنین خدایی را انکار کند گمراه و کافر است .
محمد بن صالح عثیمین ، عضو هیئت علمای بزرگ وهابیان می گوید :
از گمراهی شخص این است که بگوید خداوند با ماست و منکر این باشد که خداوند در آسمان بالاست . 1
در کتاب اثبات الحد لله آمده است :
برای خداوند عزوجل عرشی است و برای عرش حاملانی است که آن را حمل می کنند و همچنین خداوند محدود است ، حرکت می کند ، حرف می زند ، نگاه می کند ، می خندد و شادی می کند . 2
در یکی از کتب فتوایی وهابیان در پاسخ به این سوال که امام مسجد قریه ای معتقد است که خداوند دارای جای خاصی نیست یعنی منزه از مکان است . حکم نماز خواندن به امامت این شخص چیست ؟
چنین آمده که :
این گونه افراد ( منکرین مکان برای خدا ) کافرند و نماز خواندن به امامت انها صحیح نیست . و هر که مخالف این دیدگاه باشد یا در آن طعن بزند ، او مبتدع و خارج از جماعت است .3
نقد و بررسی :
در قرآن تعبیراتی به کار رفته که نشان می دهد خداوند موجودی است که غنی و بی نیاز بوده و در عین حال تمام موجودات در هر لحظه به او محتاجند .
( یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید . فاطر/15
این وجود غنی و مطلق در هر مکانی وجود دارد و به همه چیز نزدیک است
( هو معکم اینما کنتم - حدید/4 ) ،
او با شماست هرکجا که باشید
( ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثمّ وجه الله - بقره/115 ) ،
مشرق و مغرب از آن خداست هرجا رو کنید خدا آنجاست
( و هو الذی فی السماء اله و فی الارض اله - زخرف /14 )
همچنین تعابیر دیگری داریم که صفاتی همچون خوابیدن ، استراحت کردن ، خندیدن ، خسته شدن و .... را از خداوند متعال سلب می کند
مثل ( الله اکبر - خداوند بزرگتر از آن است که وصف یا توصیف شود )
( لیس کمثله شیء - هیچ کس و هیچ چیزی مثل او نیست ) اگر قرار باشد نعوذ بالله خداوند هم دست و صورت و پا و ... داشته باشد ، پس این ایه را چه کنیم ، ایا می توان گفت دست او دست هست ولی شبیه دستان بشر نیست مثلا انگشت ندارد یا به جایش چیز دیگری دارد و ... که اگر این گونه باشد که اصلا دست نیست .
( لا تاخذه سنة و لا نوم - او را چرت و خواب نمی گیرد )
( لم یلد و لم یولد - نه زاییده است و زاییده کسی نیست )
و امثال اینها
به علاوه صفاتی که در بالا نام برده شده هر یک عیب و نقصی در مورد خدا شمکرده می شوند که از ساحت متعال وی به دور است و او منزه از این اوصاف است .
خداوند که خود خالق زمان و مکان و حرکت و سکون است ، خودش والاتر از ان است که به زمان و مکان و حرکت و سکون توصیف گردد
ابوبصیر از امام صادق ع نقل کده که ان حضرت فرمود : ان الله تبارک و تعالی لا یوصف بزمان و لا مکان و لا حرکة و لا سکون . بل هو خالق الزمان و المکان و الحرکه و السکون ، تعالی الله عما یقولون علوا کبیرا .4
خدا زمان و مکان و حرکت و سکون ندارد بلکه اوست خالق زمان و مکان و حرکت و سکون,خداوند از آنچه می گویند منزه است
پس از بیان این ادله نتیجه می گیریم که کسانی که خود را مسلمان واقعی دانسته و دیگران را متهم به کفر و شرک می کنند ، خود گرفتار انواع و اقسام کفریات و شرک آلوده ترین اعتقادات هستند .
پی نوشت ها:
1- سلسله مولفات فضیحة الشیخ محمد بن صالح العثیمین
2- اثبات الحد ص 116
3-فتاوی اللجنة الدائمه للبحوث العلمیه 7/361
4-توحید صدوق باب نفی المکان و... ص 183 و 184 ح20 - استناد به حدیث امام صادق ع از این جهت بود که تمامی اهل سنت احادیث ایشان را حجت می دانند .