وجود پیامبر ضروری است

20:23 - 1393/11/26
چکیده: خداوند انسان را دارای اختیار خلق کرده است. اختیار یعنی این‌که انسان حق انتخاب در بین دو چیز متفاوت را داشته باشد. حق و باطل دو راه در مسیر انسان می‌باشد. خداوند برای شناساندن این دو راهِ متفاوت، پیامبرانی را فرستاد تا انسان بعد از شناخت، حقِ انتخاب داشته باشد.
یارسول الله

رهروان ولایت ـ

     انسانی که دارای فطرت پاک و خالص باشد در برابر سؤال‌های ذهنش پاسخ محکمی خواهد داد. چنان‌که در قرآن آمده اگر از خلقت آسمان و زمین مورد پرسش قرار دهید جواب خواهند داد که آفریننده، خداوند است.«وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ؛[زمر/38] و اگر از آنها بپرسی چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريده؟ حتماً می‌گويند خدا!» با اندک دقت در این عالم پهناور و وسیع، هر انسانی به این باور می‌رسد که این آفرینش دارای خالق مدبری است که به همه چیز نعمتِ«هستی» می‌دهد.

با بیان چند نکته وجود پیامبر را می‌توان ضروری دانست:

     1. خداوند انسان را به نعمتِ اختیار برخوردار کرده است که با این نعمت انسان آنچه را که می‌خواهد برمی‌گزیند««إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا؛[انسان/3] ما راه را به او نشان داديم، خواه شاكر باشد(و پذيرا گردد) يا ناسپاس!» این آیه بهترین دلیل برای مختار بودن انسان است که با وجود نشان دادن راه از چاه، می‌تواند آنچه را که می‌خواهد اختیار و عمل کند گرچه در مقابل عمل خود باید پاسخ‌گو نیز باشد.

     2. برای اینکه انسان حق و باطل؛ خیر و شر را بداند و یکی از آن دو را انتخاب نماید نیاز به آگاهی دارد. خداوند وسایل و ابزار آگاهی را در انسان قرار داده است: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَاتَعْلَمُونَ شَيًْا وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفِْدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ؛[نحل/78] و خداوند شما را از شكم مادران‌تان خارج نمود در حالى كه هيچ چيز نمى‏دانستيد؛ و براى شما گوش و چشم و عقل قرار داد تا شكر نعمت او را بجا آوريد!» این از حکمت‌های خداوندی است که ابزار شناخت صحیحِ خیر و شر؛ حق و باطل را در اختیار انسان قرار می‌دهد تا انسان با شناخت و آگاهی انتخاب کند و در اصل اختیار خود تردیدی نداشته باشد. خداوند ابزار شناختی همچون عقل و حس در انسان قرار داد که با آنها می‌تواند بعضی از امور را درک کند. زیرا مواردی پیش می‌آید که حس و عقل انسان، توانایی شناخت و آگاهی آن را به تنهایی ندارند.  

دو حجت

     حجت واقعی در اختیار خداست «قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَةُ؛[انعام/149] بگو: دليل رسا (و قاطع) براى خداست.» و تمام موجودات در برابر حجت خداوند باید پاسخ‌گو باشند. خداوند آنچه را که برای بشر نیاز بود در اختیارش قرار داد. «با توجه به معنى"بالغة"(رسا) روشن مى‏شود كه دلائل خداوند براى بشر از طريق عقل و نقل و بوسيله دانش و خرد، و همچنين فرستادن پيامبران، از هر نظر روشن و رسا است، به طورى كه جاى هيچ‌گونه ترديد براى افراد باقى نماند، و به همين دليل خدا پيامبران را معصوم از هرگونه خطا و اشتباه قرار داده تا هرگونه ترديد و دودلى را از دعوت آنان دور سازد.»[1]

     خداوند برای این‌که بشر به مسیر سعادت برسد دو حجت در اختیارش قرار داده است«يَا هِشَامُ، إِنَّ لِلّهِ عَلَى النَّاسِ حُجَّتَيْنِ حُجَّةً ظَاهِرَةً وَ حُجَّةً بَاطِنَةً، فَأَمَّا الظَّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَئِمَّةُ، وَ أَمَّا الْبَاطِنَةُ فَالْعُقُولُ؛[2] ای هشام! خدا در مردم دو حجت قرار داد؛ حجتی که آشکار است و حجتی که در درون می‌باشد. حجت ظاهریِ خداوند، پیامبران و ائمه می‌باشند و حجت درونی، عقل انسانی است.» انسان با این دو حجت می‌تواند در برابر اعمال خود پاسخ دهد.

     «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ» خداوند راه هدایت را برای انسان بیان کرد و ابزار هدایت را در اختیارش قرار داد. این انسان است که باید این هدایت را برگزیند و به سعادت برسد. خداوند انسان را سه گونه هدایت می‌کند: هدایت تکوینی بوسیلة عقل؛ هدایت تشریعی بوسیلة فرستادن پیامبران و ائمه سلام‌الله‌علیهم؛ هدایتی که با الهام به افراد خاص و ویژه عنایت می‌کند.[3]

نکته

     عقل و حس انسان به تنهایی نمی‌تواند تمام راه‌های سعادت را کشف کند. بنابراین، خداوند برای هدایت مردم و فراهم نمودن تمام زمینه‌های شناخت، انسان‌هایی ویژه فرستاد تا بشر بتواند بوسیلة آنها تمام امور خیر و شر را از یکدیگر تمییز دهد و راه سعادت را انتخاب نماید و نجات یابد.« رُّسُلًا مُّبَشرِِّينَ وَ مُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلىَ اللَّهِ حُجَّةُ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كاَنَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا؛[نساء/165] پيامبرانى كه بشارت‏دهنده و بيم‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود؛) و خداوند، توانا و حكيم است.» عقل هم مثل وحی، حجّتی الهى است، ولى چون مدار ادراكاتش محدود است، به تنهايى كافى نيست و حجّت تمام نيست. لذا خداوند انبيایی فرستاد تا از دانستنى‏هاى غيبى و ملكوتى و اخروى كه دست عقل از آن كوتاه است خبر ‏دهند. این نتیجه را می‌توان از کلام گهربار امام صادق علیه‌السلام کسب نمود که حضرت در جواب کسی که گفته بود چگونه انبیا و پیامبران را از چه راهی ثابت می‌کنید، فرمودند:«إِنَّا لَمَّا أَثْبَتْنَا أَنَّ لَنَا خَالِقاً صَانِعاً مُتَعَالِياً عَنَّا وَ عَنْ جَمِيعِ مَا خَلَقَ وَ كَانَ ذَلِكَ الصَّانِعُ حَكِيماً مُتَعَالِياً... ثَبَتَ أَنَّ لَهُ سُفَرَاءَ...؛ هُمُ الْأَنْبِيَاءُ ع وَ صَفْوَتُهُ مِنْ خَلْقِهِ...؛[4] وقتی که ما ثابت کردیم که خالقی برتر از همة آفریده‌ها داریم و امکان ارتباط با او برای بندگان نیست، روشن می‌شود که باید برای چنین خدایی سفیرانی باشد تا از او برای مردم بگویند و بندگان را به مصالح و مفاسدشان هدایت کنند... این انسان‌ها همان پیغمبران و برگزیده‌های خداوند می‌باشند.»

کوتاه سخن

     وقتی خداوند انسان را آفرید برای وی سفیرانی فرستاد تا راه‌های سعادت را بیان کنند تا بشر مصالح و مفاسد خود را بشناسد و راه سعادت را برگزیند.

ـــــــــــــــــــــــــــ

پی نوشت

[1]. تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج‏6، ص24.

[2]. الكافي، کلینی، ج‏1، ص35.

[3]. برای توضیح بیشتر به تفسیر اطیب‌البیان، طیب، ج13، ص312 مراجعه کنید.

[4]. الكافی، کلینی، ج‏1، ص168؛ برای خواندن این حدیث طولانی به کتاب ترجمة اصول کافی کمره‌ای، ج2، ص15 مراجعه نمایید.

برای مطالعه بیشتر به ترجمة اصول کافی، کتاب حجت؛ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج19، ص471؛ ج25، ص336؛ ترجمة المیزان، موسوی همدانی، ج2 و 5، ص168 و 229؛ اطیب‌البیان، ج2 و 4، ص397 و 274؛ تفسیر نور، قرائتی، ج1 و 2، ص329 و 213، مراجعه نمایید.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر یوسف شکارتبار
نویسنده یوسف شکارتبار در

رسول خدا (ص) : خداوند چهارچیز را در چهار چیز قرار داده است : 1.برکت علم را در احترام به استاد 2.بقای ایمان را در تعظیم خدا، به وسیله انجام بی چون چرای دستوراتش 3.لذت و برکت زندگی را در نیکی به پدر و مادر 4.و آزادی از جهنم را در آزار ندادن مردم. نصایح صفحه 230
رسول خدا (ص) : به پدر و مادر خود نیکی کنید تا فرزندان شما به شما نیکی نمایند چشم از زنان و ناموس مردم بپوشانید و خیانت به آنها نکنید تا از زنانتان چشم بپوشند و به آنها خیانت نکنند . نهج الفصاحه صفحه 219.

تصویر نسیم خدا

چند روزی مرخصی بودم نتونستم به‌روز کنم.
متشکر.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 1 =
*****