آیا گناه حق الناس با گریه بر امام حسین(ع) بخشیده می شود؟

18:03 - 1393/11/24
چکیده: رواياتي كه مشتمل بر ثواب، گريه بر امام حسين هستند، ظاهرا ناظر به حقوق الناس نمي باشند بلكه شامل سائر گناهان مي گردد چون در باره حقوق الناس روايات ديگر داريم كه قابل بخشش نيست مگر اين كه صاحب حق راضي شود، اگرچه خدا مي تواند صاحب حق را به رحمت بي پايان خود راضي نمايد و از اين طريق شخص مديون را كه از شيعيان امام حسين و گريه كننده بر آن حضرت بوده مورد عفو و يخشش قرار دهد.

در حديثي از حضرت امام صادق عليه السلام منقول است كه "هر كس به اندازه بال مگسي بر امام حسين عليه السلام اشك بريزد خدا گناهان گذشته و آينده او را مي بخشد" ، حال سند اين حديث صحيح مي باشد؟ پس خداوند مي فرمايد من ازحق الناس نمي گذرم پس چه طوري اين دو باهم جمع مي شود؟

پاسخ:
در احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ كه در كتب روايي جمع آوري شده اند به عزاداري و اشك ريختن براي سرور و سالار شهيدان ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ اهميت بسيار بالايي داده شده است و ثواب بسيار زيادي را بر آن مترتب داشته اند، البته بايد دقت شود كه يكي از مصاديق عزاداري اشك ريختن است، منظور از عزاداري هر عملي است كه ياد و خاطره حضرت را زنده نگه دارد، حال روضه خواندن باشد، سينه زني باشد، سخنراني و... .
شيخ صدوق به سند معتبر از ريان بن شبيب نقل مي كند كه امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند: «اي پسر شبيب اگر گريه مي كني براي چيزي، پس براي حسين بن علي ـ عليه السلام ـ گريه كن كه او را مانند گوسفند ذبح كردند،
اي پسر شبيب اگر گريه كني بر حسين ـ عليه السلام ـ تا آب ديده بر روي تو جاري شود حق تعالي جميع گناهان صغيره و كبيره تو را بيامرزد، خواه اندك باشد، خواه بسيار، اي پسر شبيب اگر مي خواهي كه در غرفه هاي عاليه بهشت مساكن شوي و با رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ائمه طاهرين ـ عليهم السلام ـ همنشين شوي پس لعنت كن قاتلان حسين ـ عليه السلام را.(1)
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «هر كه شعري بخواند در مرثيه حسين ـ عليه السلام ـ و خود بگريد و يك كس ديگر را نيز بگرياند بهشت بر او واجب گردد».(2)
لذا اين قبيل روايات در منابع روايي بسيار به چشم مي خورد، اين را نبايد فراموش كرد كه منظور اهل بيت ـ عليهم السلام ـ خصوص اشك ريختن نبوده بلكه منظور زنده نگه داشتن ياد و خاطره حسين ـ عليه السلام ـ بوده است. ولي چرا به اين امر اينقدر اهميت داده شده است،
شهيد بزرگوار مرتضي مطهري در اين باره مي فرمايد: «حسين بن علي ـ عليه السلام ـ به مردم درس غيرت داد، درس تحمل و بردباري داده، درس تحمل شدايد و سختي ها داد، اينها براي مردم مسلمان درس هاي بسيار بزرگي بود، پس اينكه مي گويند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ چه كرد و چطور اسلام را زنده كرد، جوابش همين است كه حسين بن علي ـ عليه السلام ـ روح تازه اي در اسلام دميد، خون ها را به جوش آورد.
غيرت ها را تحريك كرد، عشق و ايده به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباري و مقاومت و ايستادگي در مقابل شدائد به مردم داد، ترس را ريخت. همان مردمي كه تا آن مقدار مي ترسيدند تبديل به يك عده شجاع و دلاور شدند حسين بن علي يك سوژه بزرگ اجتماعي است.
بعد از او هر كس قيام مي كرد با شعار يالثارات الحسين ـ عليه السلام ـ قيام مي كرد، امروز هم يك سوژه بزرگ اجتماعي است، سوژه امر به معروف و نهي از منكر، سوژه اي براي اقامه نماز، براي زنده كردن اسلام براي اينكه احساسات و عواطف عاليه اسلامي در ما احيا شود.
او شخصيت اسلامي مسلمين را زنده كرد، بعد از قيام حضرت بسياري از مسلمين توبه كردند، دسته دسته قيام مي كردند، از همين مردم كوفه پنج هزار نفر به عنوان توابين قيام كردند و قاتلين صحراي كربلا را قصاص مي كردند زنده كردن مسلمين يعني دادن عشق و ايده به آنها. حسين بن علي ـ عليه السلام ـ با قيام خود اين كار را كرد».(3)
لذا زنده نگه داشتن نام و ياد حضرت، زنده نگه داشتن درس ها و ايده هاست، اين است معناي جمله زيباي پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ كه فرمودند: «همانا حسين كشتي نجات و چراغ فروزنده هدايت است».(4)
بهترين راه زنده نگه داشتن هم همين گريه كردن ها و عزاداري هاست. ما در هر زمان نيازمند امام حسين ـ عليه السلام ـ هستيم، نيازمند الگوگيري و پيروي راه او هستيم، تا اگر شرايط مشابه زمان حضرت به وجود آمد به راحتي بتوانيم قيام كنيم و از جان و مال خود بگذريم، چنانكه در زمان هشت سال دفاع مقدس مشاهده كرديم كه جوانان ايران اسلام با اهداء خون خود باعث حفظ نظام و حفظ ارزش هاي اسلامي شدند.
شهيد مطهري در اين باره نيز مي فرمايد: «آن چيزهايي كه بشر هميشه به زبان مي آورد و در عمل كمتر ديده مي شود در وجود حسين بن علي ديده مي شود، چطور روح بشر مي تواند اين مقدار شكست ناپذير باشد، سبحان الله بشر به كجا مي رسد، اوج بشر چقدر شكست ناپذير مي شود كه بدنش قطعه قطعه مي شود، جوانانش جلوي چشمش قلم مي شوند،
در منتهي درجه تشنگي قرار مي گيرد كه حتي آسمان را تيره و تار مي بيند، خاندانش را مي بيند كه اسير مي شوند، هر چه دارد از دست داده، ولي يك چيز براي او باقي است و آن روحش است كه هرگز شكست نمي خورد (حتي يك ذره عقب نشيني نمي كند) شما يك چنين صحنه اي از فضائل انساني را در غير كربلا سراغ داريد، آن وقت بگوييد به جاي كربلا از آن حادثه ياد كنيد. لذا چنين حادثه اي را بايد زنده نگه داشت».(5)
يك نكته مهم :شهيد مطهري مي گويد: «تحريف بزرگي در مسئله عاشورا شده است، بعضي ها گفته اند حسين بن علي ـ عليه السلام ـ شهيد شد كه گناهان شيعه ريخته شود اين شبيه اعتقاد مسيحيت است، كه معتقدند حضرت مسيح كفاره گناهان آنها بوده است، اين مطلب با روح اسلام سازگاري ندارد، با سخن حسين نمي سازد، ابا عبدالله براي مبارزه با گناه قيام كرد،
نه اينكه سنگري باشد براي گنهكاران، ما گفتيم حسين ـ عليه السلام ـ يك شركت بيمه گناه تأسيس كرده، گفته است شما از نظر گناه بيمه هستيد، در عوض چه مي گيرم؟ شما براي من اشك بريزيد، من گناهان شما را جبران مي كنم حال هر كس مي خواهيد باشيد. ابن زياد، عمر سعد، والله اين افتراء و دروغ بستن بر حسين ـ عليه السلام ـ است».(6)
ايشان در ادامه روايات اهل بيت در اين زمينه را توضيح مي دهند و (گريه مردم) براي تسلي دل اهل بيت و حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ كه نيست، بلكه هدفشان اين است كه پرتويي از روح حسين بن علي ـ عليه السلام ـ بر روح ما بتابد،
اگر اشكي براي او مي ريزيم بايد در مسير هماهنگي روح ما باشد، روح ما پرواز كوچكي با روح حسين انجام دهد، ذره اي از همت او، غيرت او، حريت او، ايمان او، تقواي او، شجاعت او و... در ما بتابد، اين چنين اشكي اگر از چشمان جاري شود، آن اشك هر چه دلتان مي خواهد قيمت دارد،
اگر گفته اند به اندازه يك بال مگس هم اگر باشد يك دنيا ارزش دارد، باور كنيد، اشكي است كه براي هماهنگي كردن و پيروي از حسين ـ عليه السلام ـ باشد».(7)
آري اين اشك است كه اين طور در روايات ارزش دارد و به آن توصيه شده است، اشكي كه ما را عوض كند و مطيع امام شويم، نه اينكه ما هر روز از امام دورتر شده و با اشك بخواهيم گناهانمان ريخته شود.
در نتيجه هدف از اين گريه ها و عزاداري ها زنده نگه داشتن ياد و خاطره حضرت است كه به سبب آن به سمت كمال حركت كنيم و با نور حضرت هدايت شويم و به سوي معبود خود حركت كنيم.
و نكته پاياني اين كه رواياتي كه مشتمل بر ثواب و پاداش گريه بر امام حسين (عليه السلام) هستند، ظاهرا ناظر به حقوق الناس نمي باشند بلكه شامل سائر گناهان مي گردد چون در باره حقوق الناس روايات ديگر داريم كه قابل بخشش نيست مگر اين كه صاحب حق راضي شود،
اگرچه خداوند متعال مي تواند صاحب حق را به رحمت بي پايان خود راضي نمايد و از اين طريق شخص مديون را كه از شيعيان امام حسين (عليه السلام) و گريه كننده بر آن حضرت بوده مورد عفو و يخشش قرار دهد ، اين مطلبي است كه در برخي ادعيه به آن اشاره شده است .
مثلا در دعاي روز دو شنبه چنين مي خوانيم :
« اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْرٍ نَذَرْتُهُ وَ كُلِّ وَعْدٍ وَعَدْتُهُ وَ كُلِّ عَهْدٍ عَاهَدْتُهُ ثُمَّ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْأَلُكَ فِي مَظَالِمِ عِبَادِكَ عِنْدِي فَأَيُّمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِيدِكَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِكَ كَانَتْ لَهُ قِبَلِي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُهَا إِيَّاهُ فِي نَفْسِهِ أَوْ فِي عِرْضِهِ أَوْ فِي مَالِهِ أَوْ فِي أَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ أَوْ غِيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِهَا أَوْ تَحَامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْلٍ أَوْ هَوًي أَوْ أَنَفَةٍ أَوْ حَمِيَّةٍ أَوْ رِيَاءٍ أَوْ عَصَبِيَّةٍ غَائِبا كَانَ أَوْ شَاهِدا وَ حَيّا كَانَ أَوْ مَيِّتا فَقَصُرَتْ يَدِي وَ ضَاقَ وُسْعِي عَنْ رَدِّهَا إِلَيْهِ وَ التَّحَلُّلِ مِنْهُ، فَأَسْأَلُكَ يَا مَنْ يَمْلِكُ الْحَاجَاتِ وَ هِيَ مُسْتَجِيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ وَ مُسْرِعَةٌ إِلَي إِرَادَتِهِ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُرْضِيَهُ عَنِّي بِمَا [بِمَ] شِئْتَ وَ تَهَبَ لِي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً إِنَّهُ لا تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ وَ لا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
از تو آمرزش مي طلبم براي هر نذري كه كردم و هر وعدهاي كه دادم و هر پيماني كه بستم سپس به آن وفا نكردم و اداي حقوق بندگانت را كه بر عهده دارم از تو درخواست ميكنم، پس هر بندهاي از بندگانت و هر كنيزي از كنيزانت كه او را نزد من حقيّ پايمال شده باشد كه در آن به جان يا آبرو يا مال،
يا خانواده اش يا فرزندش ستم روا داشته ام يا غيبتي از او كرده ام يا بر اثر ميل خود يا خواهش دل يا تكبّر يا غضب يا خودنمايي يا تعصّب بر او ياري نهاده ام، اين بنده يا كنيزت غايب باشد يا حاضر، زنده باشد يا مرده، و دستم كوتاه شده و وسعم نميرسد از پرداخت آن حق يا طلب حلاليت از او، از تو ميخواهم اي كسي كه رفع نيازها در اختيار اوست،
و آن حاجات در مقابل مشيّت او اجابت پذير و به جانب اراده اش شتابانند كه بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستي و آن بنده را كه بر او ستمي كردم هرگونه كه خواهي از من راضي گرداني و از جانب خود مرا رحمت عطا نمايي، چه آمرزيدن از تو نكاهد و بخشيدن به تو زيان نرساند، اي مهربانترين مهربانان»(8)

پاورقی:

1. قمی، شیخ عباس ، منتهی الامال، ج1، ص 197، انتشارات نسیم حیات.
2. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، انتشارات نسيم حيات، چاپ آرمان، 1382ش، ج1، ص397.
3. مطهری، مرتضی، حماسه حسيني، همان، ص49.
4. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، موسسه الوفاء، بيروت، لبنان، ج91، ص184، 1404ق.
5. مطهری، همان، ص108.
6. همان، ص103.
7. همان، ص107.
8. قمی، شيخ عباس ، مفاتيح الجنان ، فصل سوم: دعاهای ايام هفته .
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

نظرات

تصویر رضا223
نویسنده رضا223 در

البته اگر اشك منجر به توبه گردد نتايج عنوان شده عقلاني است. و البته حق الناس جبران گردد
ممنون

تصویر مجنون
نویسنده مجنون در

این دعا بینظیر وااااااای جققققققققدر زیباااااااست دبوانه شدم از ابن همه نعرفت اهل بیت

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.