تعدد زوجات رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به چه علت بوده است؟

09:40 - 1393/11/25
چکیده: آن چه سبب مي شود دراين زمينه (تعدّد ازدواجهاي پيامبر) منفي تلقي شود ، نگاه قوم مداران هست ،يعني سنجش فرهنگ ديگر اقوام با معيار فرهنگ قوم خويش است، در نتيجه حُسن و سوء فرهنگ ديگر را از طريق ترازوي فرهنگ خويش مي خواهند بسنجند و اين عمل را انديشمندان علوم اجتماعي تقبيح مي كنند...

ضروري است در مقدمه به مسائل ذيل توجه شود:

1. اولين هدف، همان اهداف الهي در امر مقدس ازدواج مي باشد. قطعاً چون از باب «أنابشرٌ مثلكم» داخل در قاعده ازدواج بشري است.
2. اصل تعدد ازدواج با توجه به فرهنگ رايج زمانه محيط زندگي پيامبر امري طبيعي است، البته با توجه به رعايت شرايطي كه شرع مقدس بيان كرده.
3. طبق نص آيات سوره احزاب، براي رفع حرج از نبي مكرم است.
4. طبق شواهدي كه إقامه مي شود بيشتر جنبه عاطفي و فرهنگي تشريعي دار ند.
5. گاهي اهداف سياسي مهم، اقتضاء مي كرد كه وصلت هاي خانوادگي صورت پذيرد.
6. پاره اي از ازدواج ها جهت تكريم زنان و ياران مهاجر بود.
7. پاره اي از ازدواج ها در واقع براي ايجاد حريم اَمن براي زنان مورد نظر بود.
8. جمعي از زنان از باب اظهار ارادت خواهان ازدواج با پيامبر و خويشاوندي بودند.
9. خداوند براي بسط قدرت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ اين اختيار را به آن حضرت داده بود تا براي گسترش اسلام از هر اهرمي استفاده نمايد لذا با اين ارتباط ها و پيوند ها قبايل مختلف به اسلام روي مي آوردند كه از نظر سياسي مسلمانان از انزوا خارج مي شدند.
10. پاسخ اين مسائل را قرآن به روشني داده كه با تأمل در آيات قرآن و سيره نبوي و با درك شرايط زمان و فرهنگ حاكم بر عصر رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ مي توان به حقيقت امر پي برد.
به اعتقاد ما تمام رفتارهاي آن حضرت و ديگر پيامبران تحت نظر پروردگار و مورد تاييد بوده. اما براي رفع برخي شبهات ذهني كه ما گرفتار آن هستيم بايد به اين مسائل توجه كنيم.
«يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَك أَزْوَاجَك اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكتْ يَمِينُك مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْك وَبَنَاتِ عَمِّك وَبَنَاتِ عَمَّاتِك وَبَنَاتِ خَالِك وَبَنَاتِ خَالَاتِك اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَك وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكحَهَا خَالِصَةً لَّك مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكتْ أَيْمَانُهُمْ لِكيْلَا يَكونَ عَلَيْك حَرَجٌ وَكانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا».(1)
«وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِك عَلَيْك زَوْجَك وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِك مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَي النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَي زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكهَا لِكيْ لَا يَكونَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا».(2)
اگر چه شايع ترين و روشن ترين جواب طبق آيه كريمه سوره احزاب آيه 50، در پاسخ به سئوال، اين است كه اين از مختصّات نبوي مي باشد،
1. حضرت خديجه دختر خويلد از طايفه قريش و از بزرگان و سادات قبيله بني اسد، او زني بود كه قبل از ازدواج با پيامبر دو شوهر ديگر، جدا، جدا اختيار كرده بود كه آن ها فوت كرده بودند و از هر دوي آن ها فرزند داشت و در حالي كه پيامبر گرامي جواني 25 ساله بود خديجه زني حدوداً 40 ساله بود، كه از ايشان خواستگاري نمود و قاصد فرستاد كه ميل ازدواج با محمد امين ـ صلي الله عليه و آله ـ را دارد و اين زندگي مشترك بدون ورود هيچ زني ديگر تا 25 سال ادامه يافت يعني حضرت رسول به سن 50 سالگي و حضرت خديجه به 65 سالگي رسيد تا اين كه بعد از آزادي از شِعب أبي طالب، ايشان همراه حضرت ابوطالب رحلت نمودند.(3)
2. سودة دختر زمعه از طايفه قريش و از قبيله عامرية كه درگير با پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بودند لكن او از جمله افرادي بود كه از قبيله جدا و همراه همسر خود اسلام آورد و به حبشه هجرت نمود لكن همسر ايشان بنابر نقلي مسيحي گشت آن گاه هر دو به مكه بازگشتند ولي بعد از مدتي همسر سوده يعني سكران پسر عمر، جان به جان آفرين تسليم كرد، حال سوده جداي از قبيله و مهاجرت كرده، بيوه هم گرديد، يعني پايگاه اجتماعي قبيله اي و خانوادگي هر دو را از دست داد، تنها پناهگاه او جامعه كوچك و مظلوم اسلامي است. در اين زمان است كه به پيشنهاد همسر عثمان بن مظعون تن به اين ازدواج مي دهد يعني خوله بنت حكيم وقتي پيامبر را بي همسر ديد و آن طرف سودة را چنين يافت اقدام به اين عمل نمود و در كنارش پيشنهاد ازدواج با عايشه دختر ابوبكر از بزرگان قوم بني تميم را نيز داد جالب است بدانيم برادر سوده وقتي از اين ازدواج باخبر شد، از شدّت غضب مشتي از خاك را بر سر خود ريخت.(4)
3. عايشه تنها زن باكره پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و ـ ، دختر ابوبكر خليفه اول كه از مسلمانان مكي و سالمندان قبيله بني تميم بود. ايشان در كودكي بعد از رحلت حضرت خديجه در مكه به عقد نبي مكرّم درآمد ولي بعد از مهاجرت و رسيدن به سنّ بلوغ آن هم به همراه ابوبكر در مدينه در حدود سال سوم هجري به خانه پيامبر رفت.(5)
4. حفصه دختر عمر خليفه دوم، او نيز اگر چه سِنّ چنداني نداشت لكن شوهر او به خاطر اصابت جراحت در جنگ بدر به شهادت رسيد، عمر وقتي دخترش را بي همسر يافت، در پي شوهر دادن او برآمد ابتدا به سراغ عثمان و ابوبكر رفت كه هر دو جواب منفي دادند. جهت ابراز ناراحتي و اعتراض از آن ها نزد نبي مكرّم رفت، حضرت وقتي با اين جريان مواجه گرديد، و از طرفي اين عمل عمر خود تعريض به نبي مكرّم نيز بود، تن به اين ازدواج با همسر شهيد را داد و دلجوئي از اندك مهاجرين همراه پيامبر از مكه به مدينه را انجام داد.(6)
5. زينب دختر خزيمه هلالية مشهور به مادر مساكين و محل رجوع فقراء و دردمندان بود ايشان نيز قبل از ازدواج با پيامبر، دو همسر ديگر برگزيده بود كه همسر دوم او در جنگ احد در سپاه اسلام بود و زخمي گرديد بعد از مدتي شهيد شد در اين موقع كه زينب جزء اندك مهاجرين قبل از بدر به مدينه است پيامبر از او خواستگاري مي كند، در جواب عرض مي كند هر آن چه را پيامبر برگزيدند قبول دارم، البته بعد از ازدواج فقط مدت كوتاهي (گويند بين سه يا 8 ماه) زنده ماند و او همچون خديجه ـ سلام الله عليها ـ جزء دو همسري بودند كه در حال حيات پيامبر، رحلت كردند.(7)
6. هند، مشهور به أم حبيبه قريشي از خاندان بني اميه، لكن جزء ايمان آورندگان به پيامبر است او و همسرش دو بار به حبشه هجرت كردند و براي بار دوم كه به مكه برگشتند مواجه با هجرت نبي مكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي شوند كه بعداً با مشكلات جان كاه خودشان را به مدينه مي رسانند سرانجام همسرش در جنگ احد زخمي و بعد از مدتي شهيد شد و هند زني كه به خاطر ايمان به پيامبر از پدر و خانواده دل كنده و بي سرپرست شد و هنوز خستگي رنج سفرهاي طولاني و مكرّر همراه با وحشت و اضطراب به حبشه و از آن جا به مدينه پايان نيافته بود كه همسرش را از دست داد، در اين هنگام پيامبر براي دلجوئي و پناه دادن به او.(8) با او ازدواج نمود.
7. رمله مشهور به ام حبيبه، دختر رأس الشيطان يعني ابوسفيان، كسي كه بر خلاف پدر و برادرانش ومادرش، به اسلام ايمان آورد و به خاطر دين خدا رنج سفر به حبشه را متحمل گرديد و متأسفانه همسر خويش را در اين سفر از دست مي دهد وقتي نبي مكرّم از اين حادثه باخبر مي شود پيكي را نزد نجاشي پادشاه حبشه جهت خواستگاري از امّ حبيبه مي فرستد، و نجاشي نيز با احترام نبي مكرّم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از طرف ايشان مهر گران قيمت را براي ام حبيبه قرار مي دهد و نهايت در سال هفتم هجري ام حبيبه وارد مدينه و به خانه رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ مي رود. در اين جريان ابوسفيان سخت برآشفته مي شود و كلمات زشتي را اداء مي كند.(9)
8. زينب بنت جحش قريشي و از خاندان نوفل، و دختر عمه رسول گرامي، رسول خدا اول از او براي زيد بن حارث پسر خوانده خود خواستگاري مي كند، زينب ناراضي است تا وقتي كه متوجه مي شود خدا به اين موضوع رضايت دارد تن در مي دهد ولي توفيق در زندگي حاصل نمي گردد و نهايت منتهي به طلاق مي شود. هم چنان كه آيه 37 سوره مباركه احزاب در اول بحث آورديم به آن اشاره دارد حال زينب سر خورده از ازدواج، زينبي كه حاضر به زندگي با زيد، غلام آزاد شده گرديد، ولي عملاً در زندگي شكست خورد، از طرفي در اين موقع خدا براي شكستن خرافه اي منع ازدواج با همسر پسر خوانده و منع ازدواج با همسر غلام آزاد شده براي بزرگ مردان خاندان و قبايل، پيامبرش را امر مي كند تا با زينب ازدواج كند.(10)
9. جويرة دختر حارث رئيس قبيله بني المصطلق. در ميان سال پنجم و ششم هجري وقتي جنگي به واسطه توطئه اي كه اين قوم عليه مسلمين بنا كرده بودند درگرفت همسر جويرة كشته و خودش اسير مسلمين مي گردد ايشان بعد از تثبيت اسارتش خودش را با عقد و قرارداد مكاتبه كه بحث (مفصل در فقه دارد) به صورت كنيز مكاتبه يكي از انصار درمي آورد تا بتواند درطول زمان با اداي بهاي خود آزاد گردد، لكن از آن جائي كه زني با هوش و خوش رفتار ... بود خدمت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ رسيد تا در پرداخت بهاي او به مولايش از حضرت كمك بستاند، حضرت فرمودند آيا حاضري اگر بهاي آن را بپردازم در عوض به عقد من درآئيد، جويرية قبول نمود و بعد از طي مراحل، ازدواج سر گرفت و جويرة از اسارت درآمد و در پي آزادي و ازدواج او با رسول خدا، حارث پدر جويرة رئيس قبيله به همراه جمع كثيري از قبيله اسلام آوردند.(11)
10. ميمونه دختر حارث هلالية در مكه حضور دارد ،نزديك سال هفتم هجري شوهرش فوت مي كند در همين زمان نبي مكرّم اسلام جهت اداي حجّ عمره سه ماهه بر حسب قرارداد قبلي با قريش، در مكه مشرّف است عباس عموي پيامبر گرامي ـ صلي الله عليه و آله ـ و شوهر خواهر ميمونه وساطت مي كند تا ميمونه را از تنهائي و از سرزمين شرك برهاند و به همراه خويش به عنوان همسر به مدينه ببرد حضرت قبول فرمودند.(12)
11. صفيه آخرين همسر عقدي كه به خانه رسول خدا آمد دختر حي بن اُخطب و از سلاله هارون برادر موسي ـ عليهما السلام ـ است از ناحيه پدري و مادري به قبايل يهود بني نضير و بني قريظه متصل است، قبل از نزاع بين مسلمين و آن دو قبيله، شبي ماه را در خواب مي بيند كه از طرف مدينه به دامن او افتاده است و جريان را به شوهرش اطلاع مي دهد، شوهر يهودي او و دشمن كينه توز نبي مكرّم ـ صلي الله عليه و آله ـ چنان سيلي به صورتش مي زند كه بعد از مدتي كه اسير گرديد روي او نيلي بود و سپس به صفيه مي گويد قصد همسري پادشاه مدينه را نمودي . مدتي مي گذرد بعد از مرگ شوهرش در جنگ ،به اسارت مسلمين درمي آيد ،كنيز و اسير مسلمين و سهم نبي مكرم مي گردد. پيامبر گرامي او را مخير به رجعت نزد قوم و قبيله يهودي خويش مي كند و يا اين كه مسلمان شود آن گاه به عقد نبي مكرّم ـ صلي الله عليه و آله ـ درآيد، او با اختيار فرصت را غنيمت شمرده، اسلام مي آورد و همسر حضرت مي گردد اين در حالي است كه قبل از اين ،دو بار ازدواج نموده بود. صفيه شيفته و عاشق و دلباخته نبي مكرّم بود.(13) و با اين ازدواج به آرزويش رسيد.
ازدواج كاركردهاي اجتماعي و فردي فراوان دارد كه به اختصار با بهره گيري از الميزان و نمونه.(14) و منابع ديگر به آنها اشاره مي شود:
1. اولين و طبيعي ترين كاركرد ازدواج رفع نياز جنسي طرفين است احلّ لكم ليلة الصيام الرّفث إلي نسائكم(15).
2. دومين فايده كه مترتب بر فايده اول است ،دوري گزيني از فجور و رفع نياز از راه غير اخلاق و قانون است هُنّ لباس لكم وانتم لباس لهنّ(16).
3. سومين فايده ،اگر چه مترتب بر فايده اول نيز هست ،لكن خود موضوعي مستقل و بدون غرض اول حاصل مي شود (در مثل پيرمردها و پيرزن ها غير راغب در زناشوئي) و آن مسئله آرامش و سكون روح و روان به واسطه ازدواج و ارتباط زن و شوهر شرعي است من آياته خلق لكم من كم أزواجاً لتسكونوا إليها(17) و مراد از «إليها» همان زوج است كه در عربي اعم از زن و مرد مي باشد.
4. آخرين كاركرد همان حفظ قانون خلقت انسان و بقاء نسل مي باشد نسائكم حرثٌ لكم فأتوا حرثكم أنّي شئتم(18).
با جمع بندي و تحليل داده ها را به كمك آن چه گفتيم و با استفاده از سه منبع مهم كه عبارت از الميزان، نمونه، و نقش عايشه در تاريخ اسلام(19) مي توان به اين نتيجه رسيد:
1. يقيناً نبي مكرّم برخلاف قانون ازدواج،وخلاف دستورخدا عمل نمي كرد واز نظر قواي جسمي نيز نيرومند بود.
2. آن چه سبب مي شود دراين زمينه (تعدّد ازدواجهاي پيامبر) منفي تلقي شود ، نگاه قوم مداران هست ،يعني سنجش فرهنگ ديگر اقوام با معيار فرهنگ قوم خويش است، در نتيجه حُسن و سوء فرهنگ ديگر را از طريق ترازوي فرهنگ خويش مي خواهند بسنجند و اين عمل را انديشمندان علوم اجتماعي تقبيح مي كنند(20) و آن را نوعي رويگري قوم مداران «نژادپرستي» (Ethocentvism) مي دانند، در حالي كه اگر ازدواج پيامبر را در فرهنگ عرب در چهارده قرن قبل بررسي كنيم نه ظلم به زن محسوب مي گرديد و نه عمل ناپسند اجتماعي بود، مضاف به اين كه هيچ منافاتي با مباني عدالت اسلامي نداشته است.
3. قرآن مجيد در سوره احزاب، همان طور كه در صدر بحث آورده ايم، آزادي ازدواج متعدد براي نبي مكرم را جهت رفع حرج و مشكلات از پيامبر برشمرده است و در همين سوره در جريان ازدواج زينب دو نمونه از حرج را ذكر كرد و فرموده ما عروسي با زينب بنت جحش را بر تو لازم دانستيم تا حرج از مؤمنين رفع شود و آن رفع و برداشتن دو قانون خرافي بود يكي منع ازدواج با همسر پسر خوانده ديگر منع ازدواج با همسر غلام براي آزاده به خاطر وجود قانون تفاوت طبقاتي، ولي يك قاعده كلّي را آيه 50 سوره احزاب با توجه به آيه 37 بيان مي كند و آن اين كه ازدواج هاي پيامبر از روي هوس نبود بلكه براي رفع حرج و مشكلات بود و نمونه اي از مشكلات را اجتماعي، فرهنگي ذكر فرمود و بقيه ازدواج ها نيز از همين قبيل.
4. برخي ازدواج هاي پيامبررا حمل برامور ديگر نموده وبه ساحت حضرت اهانت نموده اند اما به دلايلي اين مسائل مغاير شان آن حضرت و مقام نبوت است:
1. آن حضرت بهترين دوران و عنفوان جواني را مجرّد بودند تا سن 25 سالگي و بعد هم كه ازدواج نمود، با زني اگر چه عزيز و بزرگوار و محبوب خداست، لكن از نظر جنسي زني است كه اوج غرور او گذشته بود (خديجه)، زيرا در چهل سالگي قرار داشت، علاوه دو شوهر نيز از قبل نمود و از هر يك فرزندي داشت و حضرت با اين همسر تا اواخر عمر خود و تا پايان عمر زنش زندگي كرد. و هرگز زن دومي اختيار ننمود و بيشتر ازدواج ها و يا همه آنها پس از مدينه بود.
2. جز عايشه همه همسرانش بيوه بلكه چند شوهر كرده بودند و لذا از هيچ يك از آنها صاحب فرزند نگرديد.
3. عايشه را به اصرار ابوبكر به عقد درآورد وحفصه نيز به خواهش عمر كه هيچ كس پس از مرگ همسرش با او ازدواج نكرد. عمر از ابوبكر و... خواهش كرد كه با او ازدواج كنند امتناع كردند و به پيامبر از آنان شكايت كرد.
4. ازدواج با اين همسران در بحراني ترين و پرمشغله ترين دوره حيات پيامبر بود (يعني در حال رهبري 70 جنگ و سريه و... .) و از نظرسياسي پشتوانه پيامبر بود تا قوم طايفه اش بدين سبب افزون گردد.
5. در خيلي از ازدواج ها اهداف سياسي نمايان است و لذا در ازدواج ام حبيبه دختر ابوسفيان از جمله هدف، به خاك ماليدن دماغ رئيس شرك است و در جريان ازدواج با صفية و جويرة نيز كاملاً مقصود آشكار است و لذا در تاريخ، جويرة را با بركت ترين زن جهان اسلام مي دانند به جهت اين كه اسلام آوردن او سبب اسلام آوردن صدها نفر بدون درگيري و تنش گرديد.
6. پاره اي از ازدواج ها جهت تكريم رنج و زحمت حاصل از مهاجرت و قبول اسلام بود مثل ازدواج با امّ سلمه و امّ حبيبه و حفصه و... كه از مهاجرين اولي جهان اسلام به مدينه و حبشه و... بودند.
7. پاره اي از ازدواج ها براي ايجاد امنيت اجتماعي براي ياران و احترام به همسران داغ ديده شهيد بود زيرا با ترويج ازدواج با همسران شهيد، اين فرهنگ را زنده كرد كه بعد از شهادت لازم نيست مجرّد باقي بمانيد و اين ازدواج مجدد هيچ توهين به شهيد و فرهنگ شهادت نيست و از طرفي زنان اطمينان پيدا مي كردند كه بعد از مرگ شوهرا نشان بي پناه نمي مانند و لذا منع ازحضور جنگي شوهران شان نمي كردند، علاوه چه تجليلي و تكريمي بالاتر از اينكه سرپرست مستقيم و نزديك آن ها خود نبي مكرّم شود و اين را به لحاظ حال و هواي اخلاقي و عمومي مدينه بايد خوب درك نمود.
8. نفس وصلت با پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ هم براي زنان و هم براي برخي اقوام آن ها مبارك بود ازاين رو با اشتياق به پيامبر پيشنهاد ازدواج مي دادند بلكه در اواخر عمر شريف آن حضرت، زنان خود به خواستگاري پيامبر مي رفتند و خود را به آن حضرت هبه مي كردند كه در آيه 50 سوره احزاب تصريح شده.
9. تعدد همسر بيش از 4 زن دائمي در يك زمان ازاختصاصات پيامبر بوده وبراي ديگران تعدّد ازدواج به صورت طلاق و ازدواج و به صورت ازدواج موقت و به صورت خريد كنيز امكان پذير بود.

 

پاورقی:

1. عسکري، سيد مرتضي، نقش عايشه در تاريخ اسلام، (مترجمين: دارنيا، نجمي، هريسي)، تهران، مجمع علمي اسلامي، چاپ چهارم، 1368ش، ج1، ص54ـ57.
2. الحسيني العاملي، السيد جعفر مرتضي، الصحيح من سيرة النبي الاعظم(ص)، بيروت، دارالهادي، چاپ چهارم، 1415ق، ج2، ص114ـ131.
3. البته اخيراً يکي از مورخين شيعه با توجه به شواهد و قرائن تاريخي که وارد گرديده است معتقد به باکره بودن حضرت خديجه شدند هم چنان که در سن آن نيز قول ديگري ارائه دادند.
4. اسد الغابه في معرفة الصحابه، همان، ج5، ص484. الاستيعاب، همان، ص1867. الکامل في التاريخ، همان، ج1، ص655ـ657. السيرة النبويه، همان، ج4، ص293ـ298.
5. اسد الغابه، همان، ج5، ص501ـ504. الاستيعاب، همان، ج4، ص1815ـ1881.
6. اسد الغابه، همان، ج5، ص466. الاستيعاب، همان ج4، ص1853.
7. اسد الغابه، همان، ج5، ص560ـ588. الاستيعاب، همان، ج4، ص1920ـ1921.
8. اسد الغابه، همان، ج5، ص525ـ526. الاستيعاب، همان، ج4، ص1811ـ1812.
9. اسد الغابه، همان، ج5، ص573ـ574. الاستيعاب، همان، ج4، ص1843ـ1929.
10. اسد الغابه، همان، ج5، ص463ـ465. الاستيعاب، همان، ج4، ص1849ـ1852.
11. اسد الغابه، همان، ج5، ص419ـ422. الاستيعاب، همان، ج4، ص1804ـ1805.
12. اسد الغابه، همان، ج5، ص550ـ551. الاستيعاب، همان، ج4، ص1914ـ1918.
13. اسد الغابه، همان، ج5، ص490ـ491. الاستيعاب، همان، ج4، ص1871ـ1873. در همه اين موارد از سيرة النبويه و الکامل في التاريخ و نقش عايشه در تاريخ اسلام نيز استفاده کرديم به همان مأخذ.
14. طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، قم، منشورات جماعة المدرّسين في الحوزة العلمية قم المقدسه، 20 جلد في مجلّد، ج2، ص212ـ214، 44ـ47 و ج16، ص166. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، بازار سلطاني، چاپ دوم، 1353ش، ج1، ص473ـ475 و چاپ دوم، 1353ش، ص96ـ97 و چاپ پنجم، 1367ش، ج16، ص316ـ391.
15. بقره : 187.
16. بقره : 187.
17. روم : 21.
18. بقره : 223.
19. علامه عسگري، همان مأخذ، الميزان في التفسير القرآن، همان، ج16، ص331ـ332 و ص321ـ327. تفسير نمونه، همان، 1363ش، ج17، ص376ـ383 و ص316ـ329.
20. گيدنز، آنتوني، جامعه شناسي عمومي، ترجمه منوچهر صبوري، نشر في، چاپ دوم، 1374ش، ص36ـ47 و ص798. گوثر، و، کوتب، فرهنگ علوم اجتماعي، ويراستار محمد جواد زاهدي مازندراني، انتشارات مازيار، چاپ اول، 1376ش، ص667.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.