پيامبر چگونه متوجه شدند در حجه الوداع ، آخرين حج خود را انجام مي دهند؟

09:55 - 1393/11/25
چکیده: 1. از طريق وحي: براي نمونه آياتي از قرآن وجود داردكه مربوط به صحابه و اشخاص پيرامون پيامبر مثل يهود است كه براي كشتن پيامبر توطئه چيني كرده بودند و آن حضرت از طريق وحي از توطئه آنها باخبر شد 2. پيامبر اكرم بر اساس بينش اجتماعي و سياسي مدبّرانه خود از برخي امور مطلع شده و درباره آنها تدبير خاصّي اعمال مي نمود، 3. پيامبر اكرم در برخي از امور به مشورت مي پرداخت، .... .

پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از چند طريق به امور مختلف آگاهي مي يافت:

1. از طريق وحي: براي نمونه آياتي از قرآن وجود داردكه مربوط به صحابه و اشخاص پيرامون پيامبر مثل يهود است كه براي كشتن پيامبر توطئه چيني كرده بودند و آن حضرت از طريق وحي از توطئه آنها باخبر شد و با آنان برخورد نمود.
2. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر اساس بينش اجتماعي و سياسي مدبّرانه خود از برخي امور مطلع شده و درباره آنها تدبير خاصّي اعمال مي نمود، مثل تدابيري كه براي اداره شهر مدينه و ساير امور حكومتي به كار مي برد.
3. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در برخي از امور به مشورت مي پرداخت، مثل جنگ خندق كه به پيشنهاد سلمان، دور مدينه را خندق كندند وهمين امر باعث پيروزي مسلمانان مي شد.
بنابراين براي پاسخ سئوال، مروري اجمالي بر حجة الوداع مي كنيم:

حجة الوداعگذشت زمان، محروميّت ملّت حجاز از رهبري پيامبران، خودخواهي قريش، حكومت بت بر افكار جهان عرب، موجب شده بود كه مراسم حج ازنظر زمان و مكان، دستخوش تحريف و تغيير شود و قيافه واقعي خود را از دست بدهد.
بنابراين، پيامبر خدا در سال دهم هجرت از طرف خدا مأموريت يافت كه شخصا در مراسم حج شركت جويد و عملا مردم را به تكاليف خودشان آشنا سازد و هر گونه جوانه هاي گمراهي را كه روي علل ياد شده، بر پيكر اين عبادت روئيده بودرا از بين ببرد و حدود «عرفات» و «مني» و زمان كوچ از آنها را به مردم ياد دهدند.
اين سفر، بيش از آنكه جنبه سياسي و اجتماعي داشته باشد، جنبه آموزشي داشت.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در يازدهمين ماه اسلامي (ذوالقعده) دستور داد كه در شهر مدينه و ميان قبايل، اعلام كنند كه پيامبر امسال، عازم زيارت خانه خداست. اين اعلام، شوق و علاقه فراواني را در دل گروه عظيمي از مسلمانان برانگيخت و به دنبال آن، هزاران نفر در اطراف مدينه خيمه زدند و منتظر حركت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بودند.
آن حضرت در 26 «ذي القعده» از مدينه به طرف مكه حركت نمود و پس از بستن احرام در «ذي الحليفه» راه خود را به طرف مكه ادامه داد و در چهارم «ذي حجّه» وارد مكه شد.
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و همراهانش مراسم عمره را انجام دادند.
تا اينكه روز هشتم «ذي الحجه» فرا رسيد، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در اين روز از طريق «مني» عازم عرفات شد و تا طلوع آفتاب روز نهم در «مني» ماند. سپس بر شتر خود سوار شد و راه عرفات را در پيش گرفت و در نقطه اي به نام «نمره» كه خيمه آن حضرت را در آنجا زده بودند، فرود آمد، در آن اجتماع باشكوه، در حالي كه روي شتر قرار گرفته بود، سخنان تاريخي خود را ايراد فرمود.
در آن روز، سرزمين عرفه شاهد اجتماعي عظيم و باشكوه بود و ملت حجاز تا آن روز، چنين اجتماعي را به ياد نداشت.
نداي توحيد و شعار يگانه پرستي در آن سرزمين طنين انداز بود. نقطه اي كه تا چندي پيش، اقامتگاه مشركان و بت پرستان بود، براي ابد پايگاه رجال توحيد و خدا پرستان شد. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نماز ظهرو عصر را در سرزمين عرفات با صد هزار تن به جا آورد. سپس خطبه تاريخي خود را در آن روز، در حالي كه روي شتر قرار گرفته بود، ايراد فرمود. و يكي از ياران او كه صداي بلند و رسائي داشت، سخنان او را تكرار كرده و به گوش افراد دور دست مي رسانيد.
آن حضرت در آن روز بعد از حمد و ثناي الهي، سخنان خود را چنين آغاز كرد: اي مردم! سخنان مرا بشنويد، شايد پس از اين، شما را در اين نقطه ملاقات نكنم(1) و...
بنابراين پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در ابتداي اين خطبه به اين مطلب اشاره فرمود كه من ممكن است ديگر شما را در اين نقطه (عرفات) ملاقات نكنم. آن حضرت در طول دوران پيامبريش از طريق جبرئيل با عالم غيب و مبدأ هستي در ارتباط بود و لذا مي شود گفت كه خداي متعال به آن حضرت رسانده بود كه اين حج، حجة الوداع و آخرين حج است.

 

پاورقی:

1. سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، قم، نشر دانش اسلامي، چاپ اول، 1363ش، ج2، ص457 تا 462. ابن هشام، سيرة النبويه، ترجمه رسولي محلاتي، سيد هاشم تهران، کتابخانه اسلاميه، چاپ چهارم، 1368ش، ج2، ص372 تا 375. ابن اثير، الکامل في التاريخ، بيروت، دارصادر للطباعة و النشر، چاپ اول، 1385ش، ج2، ص302. طبرسي، ابوجعفر محمد بن جرير، تاريخ طبري، قاهره، دارالمعارف، چاپ چهارم، 1380ش، ج3، ص148 تا 150. يعقوبي، تاريخ يعقوبي، بيروت، دارصادر للطباعه و النشر، چاپ اول، 1379ش، ج2، ص109ـ110.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.