غیبت فرزند بدگمانی و تجسس

02:21 - 1393/12/07
غيبت چنان‌که از اسمش پيدا است اين است كه در غياب كسى سخنى بگويند، منتها سخنى كه عيبى از عيوب او را فاش سازد، خواه اين عيب جسمانى باشد، يا اخلاقى، در اعمال او باشد يا در سخنش و حتى در امورى كه مربوط به او است مانند لباس، خانه، همسر و فرزندان و مانند این‌ها..
گوشت برادر مرده

رهروان ولایت ـ یکی از مهم‌ترین مباحث علوم اسلامی و در کل علوم انسانی مبحث علم اخلاق می‌باشد. چراکه تکامل و رشد اخلاق ریشه همه اصلاحات اجتماعى و فردی و وسیله‌ی مبارزه با مفاسد و پدیده‏هاى ناهنجاری است که در درون فرد شکل می‌گیرد و جامعه و اجتماع را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و باعث فساد و ناهنجاری در جامعه می‌شود، به همین خاطر تهذیب نفوس و تكمیل اخلاق نیز مهم‌ترین هدفى بوده كه ادیان آسمانى والهی بر آن تكیه كرده و می‌بینیم که امروزه با تمام بداخلاقی‌ها و بی‌اخلاقی‌های حاکم بر افراد و اجتماع بازهم روزنه‌های امیدی در جوامع مختلف به چشم می‌خورد و شاهد این هستیم که اخلاق اگر در درون انسان‌ها ریشه بدواند می‌تواند فراتر از قانون باعث حل مشکلات و نزدیک دل‌ها به هم شود.

پس رعایت اخلاق و روحیه اخلاق‌مداری توئماً باعث رشد فرد و جامعه خواهد شد. پس نهادینه کردن ملکات مکارم اخلاق، تنها برای رهسپاری انسان‌ها به سوی بهشت نیست، چراکه امیر بیان حضرت علی علیه‌السلام فرموده‌اند: «لَوْ كُنَّا لَا نَرْجُو جَنَّةً وَ لَا نَخْشَى نَاراً وَ لَا ثَوَاباً وَ لَا عِقَاباً لَكَانَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَطْلُبَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا مِمَّا تَدُلُّ عَلَى سَبِیلِ النَّجَاح‏؛ اگر ما امید وایمانی به بهشت و ترس و وحشتى از دوزخ و انتظار ثواب و عقابى نمى‏داشتیم، شایسته بود به سراغ فضائل اخلاقى برویم، چراکه آن‌ها راهنماى نجات و پیروزى و موفقیت هستند».[1]

پس برای ملکه شدن صفات خوب انسانی و اخلاقی بایستی رذایل اخلاق را شناخت و در صورت مبتلا بودن به هریک از آن‌ها به درمانش پرداخت تا این رذایل پلید و ناپاک  جای خود را به مکارم اخلاق دهد. البته بایستی متذکر شد که پلیدی‌ها، ناپاکی‌ها و رذایل اخلاقی باهم مساوی نیستند و دامنه تأثیرگذاری هر یک با دیگری متفاوت است. اگرچه همه گناهان و رذایل اخلاقی باعث کدورت روح و قلب می‌شوند و دل آدمی، آن گوهر گران‌بهای وجود را سیاه و زشت می‌کند اما تفاوت زیادی میان آن‌ها وجود دارد. چراکه میزان آلودگی و تأثیرات منفی و اثرات وضعی هر یک از آن‌ها در فرد، جامعه همچنین در زمان و مکان بسیار متفاوت است.

یکی از رذایل اخلاقی که از گناهان کبیره هم برشمرده می‌شود و اثرات زیان‌بار و خطرناکی بر روی شخص می‌گذارد و معمولاً در جمع‌های دونفره‌‌ی دوستانه، خانوادگی، صنفی و غیره اتفاق می‌افتد رذیله زشت غیبت می‌باشد.

در اینجا جا دارد بعد از آوردن مقدمه بالا و قبل از ورود به اصل بحث تعریف دقیقی از این گناه کبیره داشته باشیم.

تعریف غیبت: عبارت است از سخن گفتن پشت سر دیگران به‌گونه‌ای که غیبت شونده راضی و خشنود نباشد.

معنی لغوی غیبت: غیبت در لغت مصدر «غاب»[2] و اسم مصدر «اغتیاب»[3] است و غیبت از ریشه «غیب» بر چیزی که از چشم­‌ها پوشیده باشد دلالت دارد[4]؛ و اغلب لغویین به معنای اصطلاحی آن پرداخته­‌اند.[5]

و در اصطلاح علم اخلاق، غیبت آن است که در غیاب کسی به بیان آنچه نقلش مایه ناخشنودی او می‌شود بپردازند.[6] که در حقیقت آن فرقی نیست؛ خواه آن نقص در بدن او باشد یا در نسب یا در صفات و افعال و اقوال او یا در چیزی که متعلق به او باشد مثل خانه، لباس و...[7]

غيبت چنان‌که از اسمش پيدا است اين است كه در غياب كسى سخنى بگويند، منتها سخنى كه عيبى از عيوب او را فاش سازد، خواه اين عيب جسمانى باشد، يا اخلاقى، در اعمال او باشد يا در سخنش و حتى در امورى كه مربوط به او است مانند لباس، خانه، همسر و فرزندان و مانند این‌ها.

بنابراین اگر كسى صفات ظاهر و آشكار ديگرى را بيان كند غيبت نخواهد بود. مگر اينكه قصد مذمت و عیب‌جویی داشته باشد كه در اين صورت حرام است، مثل‌اینکه در مقام مذمت بگويد آن مرد نابينا، يا کوتاه‌قد، يا سیاه‌رنگ! بنابراین ذكر عيوب پنهانى شخص، به هر قصد و نيتى كه باشد غيبت و حرام است و ذكر عيوب آشكار اگر به‌قصد مذمت باشد آن نيز حرام است، خواه آن را در مفهوم غيبت وارد بدانيم يا نه.

این‌ها همه در صورتى است كه اين صفات واقعاً در طرف باشد، اما اگر صفتى اصلا وجود نداشته باشد داخل در عنوان تهمت خواهد بود كه گناه آن به‌مراتب شديدتر و سنگين‏تر است.[8]

حقیقت و معنای غیبت از نگاه آیات قرآن

با توجه به اهمیت این بحث، بهتر است قبل از اینکه وارد جزئیات این موضوع ازنظر فقهی و احکامی، همچنین بررسی غیبت در آیینه روایات و احادیث شویم واژه و معنای غیبت را در قرآن دنبال کنیم و پیرامون آن به تحقیق بپردازیم.

1-... «ولا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا فکرهتموه؛ و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ به‌یقین همه شما از این امر کراهت دارید» (حجرات/ 12)

2- «ویل لکل همزة لمزة؛ واى بر هر غیب جوى مسخره کننده.» (همزه/ 1)

3- «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم فى الدنیا و الاخرة؛ کسانى که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با‌ایمان شیوع یابد عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است.» (نور/ 19)

4- «لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما؛ خداوند دوست ندارد کسى با سخنان خود بدی‌ها (ى دیگران) را اظهار کند، مگر آن‌کس که مورد ستم واقع‌شده باشد، خداوند شنوا و دانا است.» (نساء/ 148)

برای توضیح و تفسیر بیشتر این آیه داستانی را که در ذیل این آیه آمده است را خدمتتان متذکر می‌شویم. گفته‌اند جمله «و لا یغتب بعضکم بعضاً؛ بعضی از شما بعضی دیگر را غیبت نکند.» درباره دو نفر از اصحاب رسول‌الله (ص) است که رفیقشان سلمان را غیبت کردند، زیرا او را خدمت پیامبر (ص) فرستاده بودند تا غذایى براى آن‌ها بیاورد، پیامبر (ص) سلمان را سراغ اسامه بن زید که مسئول بیت‌المال بود فرستاد، اسامه گفت: الآن چیزى ندارم، آن دو نفر از اسامه غیبت کردند و گفتند: او بخل ورزیده و درباره سلمان گفتند: اگر او را به سراغ چاه سمیحه (چاه پرآبی بود) بفرستیم آب آن فروکش خواهد کرد! سپس خودشان به راه افتادند تا نزد اسامه بیایند و درباره موضوع کار خود تجسس کنند، پیامبر (ص) فرمود من آثار خوردن گوشت دردهان شما می‌بینم، عرض کردند: اى رسول خدا ما امروز مطلقاً گوشت نخورده‌ایم! فرمود: آرى گوشت سلمان و اسامه را می‌خوردید، آیه نازل شد و مسلمانان را از غیبت نهى کرد. ازآنجاکه قرآن مجید در این سوره به ساختن جامعه اسلامى بر اساس معیارهاى اخلاقى پرداخته، پس از بحث درباره وظایف مسلمانان در مورد نزاع و مخاصمه گروه‌های مختلف اسلامى، به شرح قسمتى از ریشه‌های این اختلافات پرداخته تا با قطع آن‌ها اختلافات نیز برچیده شود و درگیرى و نزاع پایان گیرد.

پس با توجه و دقت به شأن نزول آیه بالا می‌توان نتیجه گرفت که گمان بد سرچشمه و مدخل تجسس و جاسوسی در مورد دیگران می‌باشد و وقتی کسی به خاطر ظنش درصدد تجسس در امور دیگران برآید ناخودآگاه خود را در وادی غیبت می‌بینید شاید برای شما اتفاق افتاده که بعضاً دوستی را در حال کنجکاوی و تجسس درگوشی همراه، رایانه شخصی، میز کار و یا خیلی چیزها و امورات شخصی و خصوصیتان دیده‌اید و بعد از مدتی از دوست یا همکار دیگرتان شنیده‌اید که دارد از شما بدگوئی می‌کند چراکه آن دشمن دوست‌نما از رایانه یا میز شخصی شما موردی را دیده و پیداکرده که به گمان[9] او و یا بخاطر ندانستن حقیقت موضوع باعث بدگوئی و غیبت شما در بین اطرافیان و همکارانتان شده است.

 پس می‌بینیم که چطور یک گمان و شک می‌تواند آتش به خرمن ایمان و اعتقادات ما بزند و ما را وارد میدان خطرناک و پر از آتش غیبت، تهمت و افتراء کند. دراین‌باره حرف بسیار است و آیاتی را که خدمتتان آوردیم هرکدام نیاز به ساعت‌ها سخنرانی و نوشتن مقاله و تفسیر پیرامونشان دارند که متأسفانه در این نوشته قادر به آوردن همه آن‌ها نیستیم‌ و نقل این آیات و شرحی کوتاه پیرامون آنها از باب آب دریا را گر نتوان کشید هم به‌قدر تشنگی باید چشید؛ هست.

در ادامه برای بررسی بیشتر به سراغ روایات می‌رویم تا این رذیله را از دید احادیث و روایات بیشتر بشناسیم.

حقیقت و معنای غیبت آن‌طور که از روایات استفاده می‌شود آن است که چیزی دربارۀ شخصی که شیعه اثناعشری باشد نزد مردم بگویی که اگر به گوش او برسد بدش بیاید و دل‌تنگ شود و به آن راضی نباشد.

و فرقی ندارد که آن بدی در جسم و بدن او باشد مانند این‌که بگویی فلان کس کور است، یا کر، یا لنگ، یا کوتاه‌قد، یا بلند، یا سیاه، یا زرد، یا مثل خرس، یا مثل قلیان، یا مثل معتاد‌ها یا فلان‌دسته است.

یا در نسب او باشد مانند این‌که درباره کسی بگویی او پسر فلان فاسق، یا پسر فلان حمّال، یا پسر فلان نانجیب است و مانند این‌ها.

یا در صفات و افعال و اقوال او باشد مانند این‌که بگویی فلانی بداخلاق است، یا بخیل، یا متکبّر، یا جبّار و ظالم، یا ریاکار، یا ریاست‌طلب، یا دزد، یا کم‌فروش، یا پرگو، یا پرخور است، یا بی‌وقت به خانه مردم می‌رود و مانند این‌ها.

و یا در چیزی باشد که متعلّق به او است از لباس و یا خانه، مانند این‌که بگویی خانه فلان شخص مانند خانه یهودی‌ها است و یا لباس او مانند لباس فقرا است و یا کلاه او مثل کلاه شیطان است.

پيامبر (صلی‌الله عليه و آله) در تعريف غيبت می‌فرمایند: «آن است كه ياد كني برادر خود را به چيزي كه او ناخوش آيد»[10]

رسول خدا (ص) چنين روایت‌شده است:

«انّ الغيبةَ اشدُ من الزنا.[11]

به درستى كه غيبت كردن از زنا بدتر است.»

یا حضرت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) در این رابطه می‌فرمایند: «اعلموا ان غيبتكم لاخيكم المومن من شيعه آل محمد (ص) اعظم فى التحريم من الميته.[12]

بدانيد كه غيبت شما از برادر مؤمنتان كه از شيعيان اهل‌بیت است، از خوردن گوشت مرده حرام‏تر است.»

يكى از راه‏هاى شناخت بزرگ بودن گناه، مقايسه آن با ديگر گناهان بزرگ (معاصى كبيره) است. در اين روایت «امام حسن عسکری»، غيبت، با خوردن مردار مقايسه شده كه از گناهان بزرگ به شمار مى‏رود. اگر مردار، گوشت گوسفند باشد، حرام است؛ چه رسد به این‌که گوشت انسان باشد و از آن مهم‏تر این‌که انسان با مرده، رابطه برادرى هم داشته باشد؛ و در حدیث پیامبر گرامی اسلام غیبت را شدیدتر از زنا توصیف کرده که با توجه به دو حدیث بالا پی به بزرگی گناه غیبت نسبت به دیگر گناهان می‌بریم.

و در حدیثی دیگر پس‌ترین مردم را مغتابین برشمرده‌اند کسانی که زیاد غیبت می‌کنند.

«الأم الناس المغتاب.[13]

ابغض الخلائق الى الله المغتاب.[14]

مبغوض ترين مردم در نظر خداوند كسى است كه غيبت مى‏كند.»

همان‌طور که قبلاً خدمت شما خواننده عزیز عرض کردیم آیات و روایات زیادی در این زمینه موجود است که شامل موضوعاتی مثل:

حکم غیبت کننده و شنونده

چگونه غیبت را رد و از خود دور کنیم

استماع و شنیدن غیبت

کفاره غیبت

موارد جواز غیبت

راه‌های درمان غیبت

آثار فردی و اجتماعی غیبت

آثار دنیوی و اخروی

آثار ترک غیبت

موانع غیبت

و خیلی موضوعات دیگر که متأسفانه نمی‌توانیم در این مقال کم به همه‌ی آن‌ها بپردازیم پس طبق قولی که دادیم بعد تکمیل این مبحث و موضوع در آینده به موضوعات مختلف، مربوط به این رذیله اخلاقی خواهیم پرداخت.

 و در ادامه علل و انگیزه‌های غیبت کردن را تقدیم شما خوانندگان عزیز می‌کنیم.

علل و زمینه‌های غیبت کردن

در قرآن، روایات و احادیث همچنین از بزرگان دین و ائمه معصومین علیهم‌السلام و علمای علم اخلاق علل و انگیزه‌های گوناگونی را برای انجام چنین عملی برشمرده‌اند که برخی از آن‌ها حسد، کینه، سوءظن، تکبر و غرور، ثروت‌اندوزی، منافع شخصی، حزبی، اجتماعی و سیاسی، خودکم‌بینی و خودبزرگ‌بینی و غیره می‌باشد که به یکی از علت‌های مهم آن در آیه 12 سوره حجرات اشاره کردیم و در ادامه خیلی گذرا؛ توضیحِ مختصری خدمت شما عزیزان خواهیم داد.

تجسس

خداوند متعال در قرآن کریم روحیه تجسس در زندگی دیگران را مایه کشیده شدن به غیبت می‌داند، در سوره حجرات آیه 12 می‌خوانیم: «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، از گمان‌هاى بد درباره دیگران که بسیار هم هست؛ بپرهیزید و به آن‌ها ترتیب اثر ندهید، چراکه پاره‌اى از گمان‌ها گناه است و درصدد کشف عیوب مردم برنیایید و یکدیگر را غیبت نکنید که غیبت مؤمن بسان این است که کسى گوشت مرده برادر خود را بخورد؛ آیا یکى از شما دوست دارد گوشت برادرش را که مرده است بخورد؟ شما قطعاً از این کار کراهت دارید؛ پس غیبت را نیز ناخوشایند بدانید و از خدا بترسید و به درگاه او از این گناهان توبه کنید که خداوند بسیار توبه پذیر و مهربان است».

ثروت‌اندوزی

همچنین در آیات ابتدایی سوره «الهمزه»، ثروت‌اندوزی را سبب عیب‌جویی و غیبت از دیگران دانسته است «واى بر هر عیب‌جوی غیبت کننده‌ای که مالى فراهم آورده و آن را پی‌درپی شمرده است».

سوءظن و بدگمانی به دیگران

خداوند متعال در سوره حجرات همچنین بدگمانی به دیگران را سبب کشیده شدن آدمی به غیبت دیگران دانسته است که در بالا مفصلاً اشاره شد.

خودکم‌بینی

معمولاً کسانی که احساس خودکم‌بینی و تحقیر می‌کنند و بعضاً هم ریشه در کودکی آن‌ها دارد، بجای اینکه با تلاش و کسب فضائل علمی و اخلاقی در پی رشد و تعالی خود باشند. با نگاه کردن به نیمه‌خالی لیوان و جنبه منفی ماجرا سعی در حذف و تحقیر کردن انسان‌های موفق اطراف خود را دارند و بدین خاطر از کشنده‌ترین و مخرب‌ترین حربه موجود یعنی غیبت و بدگوئی در بین دیگران استفاده می‌کنند تا بتواند عقده و کمبودهای روحی و روانی وبعضا علمی و مادی خود را با تیغ دو لبه غیبت فرونشانند؛ و باعث تشفی خاطر و دل خویش شوند ولی زهی خیال باطل که با این کار چیزی جز شعله‌ور کردن کینه و حس انتقام‌جوئی چیزی را عوض نکرده و فقط با غیبت کردن و بدگوئی باعث گسست پیوندهای عاطفی در بین افراد شده که جزای او چیزی جز آتش جهنم نخواهد بود.

حضرت علی (ع) ناتوانی و خودکم‌بینی را از زمینه‌های انجام غیبت می‌داند و می‌فرماید: «غیبت کردن، کار شخص ناتوان است».[15]

همرنگی با دوستان

 یکی از علل و زمینه‌‌ی دیگر غیبت؛ در جایی است که ما به هر دلیلی مثل راضی کردن دوست و اطرافیانمان از خود و یا برای همراهی با جمع یا به خاطر ترس از مسخره کردن و یا هر دلیل دیگر باکسانی که مشغول غیبت هستن همراهی و همصدائی می‌کنیم و بعضاً هم آن‌ها را تأیید کرده که این خود باعث ریشه دواندن روحیه نفاق و شرک در وجود ما خواهد شد چراکه نمی‌توان همزمان همه مردم را ازخودراضی نگه داشت و انسان متقی و مؤمن درجایی که عمل خلاف شرع یا رفتار زشت و غیراخلاقی را مشاهده کند با قاطعیت هرچه تمام تر یا مخالفت کرده و چهره در هم می‌کشد و امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کند و یا اینکه مجلس غیبت و گناه را ترک می‌کند تا با این کارش انزجار و بیزاری خود را از این عمل زشت اعلام کرده باشد ولی کسی که دارای روحیه نفاق و بی‌تفاوتی باشد در مقابل دیگران منفعل و با جمع همراهی خواهد کرد.

و اینان همان کسانی هستند که با شعار و مثل غلط؛ گر خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو می‌خواهند همه افراد و اقشار مختلف را ازخودراضی نگه‌دارند و اینان کسانی نیستند جز انسان‌های منافق صفت و چند چهره که خشنودی و رضایت اطرافیان را به غضب و دوزخ خداوند ترجیح می‌دهند.

همانا این افراد برای اینکه رضایت دوستان خویش را جلب کنند همرنگ جماعت می‌شوند و به عیب‌جویی از دیگران می‌پردازند تا دوستان را ازخودراضی کنند.

درنتیجه غیبت حتی اگر عیبی در ظاهر افراد باشد و ما به‌قصد تمسخر آن را بیان کنیم حرمت داشته و مستوجب غضب و دوزخ خداوند خواهیم شد و کسی که غیبت می‌کند تنها به خود ضرر نمی‌زند بلکه باعث و بانی گسستن ارتباط بین دوستان و نزدیکان خویش و حرمت‌شکنی و بدگمانی در بین آن‌ها می‌شود و به همین خاطر ما با شناخت علل و انگیزه‌های غیبت و درمان آن‌ها می‌توانیم بر این صفت ناپسند و مغضوب فائق آییم و خود و جامعه اطرافمان را اصلاح کنیم. و شناخت آثار دنیوی و اخروی آن می تواند انگیزه ای باشد جهت ترک این رذیله اخلاقی.

 

منابع برای مطالعه بیشتر در این موضوع:

1- احادیث غیبت - سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=1&cad=rja&u...

2- گناه غیبت چیست؟ http://akhlagh.porsemani.ir/content/%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%BA%D9%8...

3- تهمت و تهمت زن از نظر آیات و روایات http://book.tahoor.com/fa/Article/View/27649

4- کتاب كشف الريبة [في احكام ‌الغيبه والنميمه] شهيد ثاني، زين الدين بن علي911-966ق. غیبت و احکام آن: ترجمه کتاب کشف الریبه عن احکام الغیبه؛ رضا رجب زاده (مترجم)

 

 

پانویس-------------------------------------------------------------------

[1] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ [ج‏11؛ ص 193]

[2] مبارک بن ابن اثیر جذری؛ النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، [ج‏۳]، [ص ۴۰۰].

[3] لسان العرب‌، [ج‌۱، ص ۶۵۶].

[4] مصطفوی، حسن‏؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏، [ج‏۷، ص ۲۸۹].

[5] رجوع شود به لغت‌نامه‌های معتبر ازجمله معزی فیومی، احمد بن محمد؛ مصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر الرافعی، [ص ۴۵۸.[

[6] فیض کاشانی، ملا محسن؛ المحجة البیضاء، [ج ۵]، [ص۲۵۵].

[7] نراقی، ملا احمد؛ معراج السعاده، [ص۴۴۴].

[8] برگرفته از سایت پرسمان اخلاقی http://akhlagh.porsemani.ir

[9] يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ... سوره حجرات آیه [12]

[10] معراج السعاده؛ ملا احمد نراقي، [ص 447]

[11] حر عاملي: وسائل الشيعه، [ج 12، ص 280، ح 16308].

[12] محدث نورى: مستدرك الوسائل، [ج 9، ص 113، ح 10389].

[13] آمدى: غررالحكم، [ص 221، ح 4427].

[14] آمدى: غررالحكم، [ص 221، ح 4428].

[15] نهج البلاغة: الحکمة 461، منتخب میزان الحکمة: [436].

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 6 =
*****