شفاعت مایه امید زندگی با رضایت خدا
حقیقت شفاعت جز این نیست كه رحمت گسترده خدا و آمرزش او از طریق اولیای الهی كه حاملان فیض رحمت خدا هستند به افراد گنهكاری كه لیاقت بخشایشیگر او را دارند، برسد یعنی افرادی كه پیوند معنوی و خداپرستی خویش را نگسسته و از مسیر الهی دور نگشتهاند، اما لغزشهایی كوچگی در زندگی داشتهاند.
اعتقاد به شفاعت پدید آورنده امید در دل گنهكاران و مایه بازگشت آنان در زندگی به سوی خداست یعنی امید به شفاعت سبب میشود گنهكار این باور را پیدا كند كه سرنوشت خود را دگرگون ساخته و كارهای گذشتهاش را طوری نداند كه برای او یك سرنوشت شوم قطعی و غیرقابل تغییر درست كرده باشد و این یعنی او از همین حالا میتواند درهای سعادت را به روی خود باز كند و اولیاء الهی نیز در آخرت از گناهان گذشتهاش شفاعت خواهند كرد،البته همه افرادی كه شفاعت به آنها میرسد مشروط به اجازه خداوندی است و هیچ كس بدون اجازه خدا نمیتواند شفاعت كسی را بكند.[1]
نتیجهگیری صحیح از آیات قرآنی شفاعت بستگی به این دارد كه تمام آیات شفاعت به طور دستهجمعی بررسی قرار گیرد، نه این كه همانند سایت افشا به آیاتی توجه كند و بعد ادعا كند كه آیات با دیگر آیات قرآن در تناقض آشكار میباشد و لذا میپرسد آیا در قیامت شفاعت هست یا نیست، در حالی كه بسیار به خطاست چند آیه بدون توجه به ما قبل و بعدش مورد استدلال قرار گیرد و فرمایش رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در اینجا راه گشاست كه فرمود: «برخی از آیات قرآن، برخی دیگر را تصدیق میكند.»[2]
این پندار تناقض بر نویسنده سایت افشا از آنجا ناشی شده كه آیات نفی كننده شفاعت را بدون این كه قبل آن را مطالعه كند گفته با آیات دیگری كه شفاعت را ثابت میكند در تناقض است و اگر به آیات قبل توجهی میكرد،همهآیات را عین هم و موافق یكدیگر میدید، چرا كه اسلام نه مانند یهود و نصارا و بتپرستان و... بدون هیچ قید و شرطی،شفاعت را میپذیرد و نه همانند برخی از منكران، آن را به كلی نفی میكند، بلكه شفاعت را با رضایت و اجازه خداوند و برای انسانهای خداپرست كه لغزشهای كوچكی داشتهاند، میپذیرد و اینك با نگاهی به آیات رد كننده شفاعت به روشن شدن مطلب كمك میكنیم:
1. بنی اسرائیل بر این باور بودند كه چون از فرزندان پیامبران میباشند، هر اندازه هم كه مجرم باشند باز مورد شفاعت آنها قرار خواهند گرفت و قرآن برای كوبیدن چنین افكار غلط بر بنی اسرائیل هشدار داده و فرمود: «از روزی بترسید كه كسی مجازات دیگری را نمیپذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته میشود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه یاری میشوند.»[3]
2. گروهی پیوند ایمانی خود را با خدا قطع كرده بودند ولی باز میپنداشتند در روز رستاخیر شفیعانی پیدا خواهند كرد مانند منكران توحید،قیامت و ستمگران، قرآن برای بطلان این توهم نیز آیاتی نازل كرد كه در قیامت دوستان،شفیعان و واسطههایی برای رهانیدن اینها از آتش جهنم و جود نخواهد داشت.[4]
3. عرب جاهلیت،بتها خودستاخته را شفیع خود میدانستند، ولی خداوند با استدلالهای قاطع و منطقی،بتها را پستتر از آن دانست كه در روز قیامت بتوانند كسی را از آتش جهنم نجات داده و شفاعت كنند،چرا كه اینها هیچ قدرتی ندارند و به هیچ كسی سود یا زیانی نمیتوانند برسانند.[5]
با توجه به این مطالب،روشن شد كه هیچ كدام از این آیات اصل شفاعت را رد نمیكنند، بلكه برای شفاعت كننده و شفاعت شده شرایطی را بیان كرده و هشدار میدهد كه وسوسه شیطان و توجیهات ناروا شما را به بیراهه نكشاند و در آیات دیگر این شفاعت را فقط برای خدای متعال اختصاص داده و سپس برای اولیای خویش اجازه شفاعت داده كه چون این اولیاء در شفاعت خویش استقلالی ندارند، بلكه همه با اجازه خدا شفاعت میكنند در نتیجه شفاعت اولیای الهی نیز شفاعت خداوندی است و آن هم برای افرادی كه از مسیر توحید، اسلام، قرآن و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جدا و منحرف نشده باشند.[6]
[1] . ر. ك: قرشی، علی اكبر؛ احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، 1377 هـ ، ش، ج 1،ص 132.
[2] . مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،بیروت، مؤسسه الوفاء 1404 هـ ، ق، ج 30، ص 512.
[3] . ر. ك: بقره / 8 ـ 47 و 13 ـ 122 و 254 و ر. ك: طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان، ترجمه: محمد باقر موسوی، قم، اسلامی،1374، هـ ، ش، ج 1،ص 232 تا 277 بحث مفصلی درباره شفاعت، اشكالات و... دارد.
[4] . ر. ك: اعراف / 53، شعراء / 101 ـ 98 مدثر / 48 ـ 46،مؤمن / 18.
[5] . ر. ك: انعام / 94، یونس / 18،روم / 13، زمر / 43 و یس / 23.
[6] . ر. ك: انعام / 51 و 70، سجده / 4، زمر / 44، بقره / 255، یونس / 3، مریم / 87، طه / 109، سبأ / 23، زخرف / 86،انبیاء/ 28 ـ 26، نجم / 26 و غافر / 7. و ر. ك: مكارم شیرازی، ناصر، نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1374 هـ ، ش، ص 131، ج 21،ص 134، ج 22، ص 524.
منبع:سایت اندیشه قم