شفاعت مایه امید زندگی با رضایت خدا

01:58 - 1391/10/17
شفاعت جز این نیست كه رحمت گسترده خدا و آمرزش او از طریق اولیای الهی به افراد گنه‎كاری كه لیاقت بخشایشی‎گر او را دارند،برسد.
شفاعت

شفاعت مایه امید زندگی با رضایت خدا

حقیقت شفاعت جز این نیست كه رحمت گسترده خدا و آمرزش او از طریق اولیای الهی كه حاملان فیض رحمت خدا هستند به افراد گنه‎كاری كه لیاقت بخشایشی‎گر او را دارند، برسد یعنی افرادی كه پیوند معنوی و خداپرستی خویش را نگسسته و از مسیر الهی دور نگشته‎اند، اما لغزش‎هایی كوچگی در زندگی داشته‎اند.

اعتقاد به شفاعت پدید آورنده امید در دل گنه‎كاران و مایه بازگشت آنان در زندگی به سوی خداست یعنی امید به شفاعت سبب می‎شود گنه‎كار این باور را پیدا كند كه سرنوشت خود را دگرگون ساخته و كارهای گذشته‎اش را طوری نداند كه برای او یك سرنوشت شوم قطعی و غیرقابل تغییر درست كرده باشد و این یعنی او از همین حالا می‎تواند درهای سعادت را به روی خود باز كند و اولیاء الهی نیز در آخرت از گناهان گذشته‎اش شفاعت خواهند كرد،‌البته همه افرادی كه شفاعت به آنها می‎رسد مشروط به اجازه خداوندی است و هیچ كس بدون اجازه خدا نمی‎تواند شفاعت كسی را بكند.[1]

نتیجه‎گیری صحیح از آیات قرآنی شفاعت بستگی به این دارد كه تمام آیات شفاعت به طور دسته‎جمعی بررسی قرار گیرد، نه این كه همانند سایت افشا به آیاتی توجه كند و بعد ادعا كند كه آیات با دیگر آیات قرآن در تناقض آشكار می‎باشد و لذا می‎پرسد آیا در قیامت شفاعت هست یا نیست، در حالی كه بسیار به خطاست چند آیه بدون توجه به ما قبل و بعدش مورد استدلال قرار گیرد و فرمایش رسول گرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در اینجا راه گشاست كه فرمود: «برخی از آیات قرآن، برخی دیگر را تصدیق می‎كند.»[2]

این پندار تناقض بر نویسنده سایت افشا از آنجا ناشی شده كه آیات نفی كننده شفاعت را بدون این كه قبل آن را مطالعه كند گفته با آیات دیگری كه شفاعت را ثابت می‎كند در تناقض است و اگر به آیات قبل توجهی می‎كرد،‌همه‌آیات را عین هم و موافق یكدیگر می‎دید، چرا كه اسلام نه مانند یهود و نصارا و بت‎پرستان و... بدون هیچ قید و شرطی،‌شفاعت را می‎پذیرد و نه همانند برخی از منكران، آن را به كلی نفی می‎كند، بلكه شفاعت را با رضایت و اجازه خداوند و برای انسان‎های خداپرست كه لغزش‎های كوچكی داشته‎اند، می‎پذیرد و اینك با نگاهی به آیات رد كننده شفاعت به روشن شدن مطلب كمك می‎كنیم:

1. بنی اسرائیل بر این باور بودند كه چون از فرزندان پیامبران می‎باشند، هر اندازه هم كه مجرم باشند باز مورد شفاعت آنها قرار خواهند گرفت و قرآن برای كوبیدن چنین افكار غلط بر بنی اسرائیل هشدار داده و فرمود: «از روزی بترسید كه كسی مجازات دیگری را نمی‎پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته می‎شود و نه غرامت از او قبول خواهد شد و نه یاری می‎شوند.»[3]

2. گروهی پیوند ایمانی خود را با خدا قطع كرده بودند ولی باز می‎پنداشتند در روز رستاخیر شفیعانی پیدا خواهند كرد مانند منكران توحید،‌قیامت و ستمگران، قرآن برای بطلان این توهم نیز آیاتی نازل كرد كه در قیامت دوستان،‌شفیعان و واسطه‎هایی برای رهانیدن این‎ها از آتش جهنم و جود نخواهد داشت.[4]

3. عرب جاهلیت،‌بت‎ها خودستاخته را شفیع خود می‎دانستند، ولی خداوند با استدلال‎های قاطع و منطقی،‌بت‎ها را پست‎تر از آن دانست كه در روز قیامت بتوانند كسی را از آتش جهنم نجات داده و شفاعت كنند،‌چرا كه این‎ها هیچ قدرتی ندارند و به هیچ كسی سود یا زیانی نمی‎توانند برسانند.[5]

با توجه به این مطالب،‌روشن شد كه هیچ كدام از این آیات اصل شفاعت را رد نمی‎كنند، بلكه برای شفاعت كننده و شفاعت شده شرایطی را بیان كرده و هشدار می‎دهد كه وسوسه شیطان و توجیهات ناروا شما را به بیراهه نكشاند و در آیات دیگر این شفاعت را فقط برای خدای متعال اختصاص داده و سپس برای اولیای خویش اجازه شفاعت داده كه چون این اولیاء در شفاعت خویش استقلالی ندارند، بلكه همه با اجازه خدا شفاعت می‎كنند در نتیجه شفاعت اولیای الهی نیز شفاعت خداوندی است و آن هم برای افرادی كه از مسیر توحید، اسلام، قرآن و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جدا و منحرف نشده باشند.[6]

 

[1] . ر. ك: قرشی، علی اكبر؛ احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، 1377 هـ ، ش، ج 1،‌ص 132.
[2] . مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار،‌بیروت، مؤسسه الوفاء 1404 هـ ، ق، ج 30، ص 512.
[3] . ر. ك: بقره / 8 ـ 47 و 13 ـ 122 و 254 و ر. ك: طباطبایی، محمد حسین؛ المیزان، ترجمه: محمد باقر موسوی، قم، اسلامی،‌1374، هـ ، ش، ج 1،‌ص 232 تا 277 بحث مفصلی درباره شفاعت، اشكالات و... دارد.
[4] . ر. ك: اعراف / 53، شعراء / 101 ـ 98 مدثر / 48 ـ 46،‌مؤمن / 18.
[5] . ر. ك: انعام / 94، یونس / 18،‌روم / 13،‌ زمر / 43 و یس / 23.
[6] . ر. ك: انعام / 51 و 70، سجده / 4، زمر / 44،‌ بقره / 255، یونس / 3، مریم / 87، طه / 109، سبأ / 23، زخرف / 86،‌انبیاء‌/ 28 ـ 26، نجم / 26 و غافر / 7. و ر. ك: مكارم شیرازی، ناصر، نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1374 هـ ، ش، ص 131، ج 21،‌ص 134، ج 22، ص 524.

منبع:سایت اندیشه قم

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 3 =
*****