خاصیت بلاها و بیماری‌ها

22:09 - 1393/12/15
چکیده: انسان در هر شغل و حرفه‌ای که باشد و اصول اخلاقی و الهی آن را رعایت نماید، بیماری‌هایی که هر از گاهی موجبات رنج و سختی او را فراهم می‌کنند هدیه‌ای الهی هستند که انسان را به قرب و پاداش الهی می‌رسانند و مقدمات بهشتی شدن انسان را فراهم می‌نمایند.
بیماری

رهروان ولایت ـ کوتاه دیدگان همه راحت، طلب کنند/ عارف بلا، که راحت او در بلای اوست
عاشق که بر مشاهدهٔ دوست دست یافت/ در هر چه بعد از آن نگرد اژدهای اوست
بگذار هر چه داری و بگذر که هیچ نیست/ این پنج روزه عمر که مرگ از قفای اوست
هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد/ گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست[1]

خواربار فروش مرتبا شعر فوق را بر زبان زمزمه می‌کرد و نسخه‌ای از آن را نیز در کاغذی نوشته و در دکانش نصب کرده بود، شعر زیبایی به نظر می‌رسید، خواربار فروش که مبتلا به چندین مریضی جسمی بود و به سختی دکانش را می‌چرخاند گفت: آیا مریضی‌ها و بلاهایی که بسیار آزار دهنده هستند در رسیدن به مقام قرب الهی موثر هستند؟

من که در فکر فهمیدن معنای شعر فوق بودم گفتم: اگر انسان کاسب و غیر کاسب رعایت حلال و حرام را به خوبی انجام بدهد و از کم فروشی، گران فروشی، و دروغگویی پرهیز کند، نمازش را به وقت بخواند و به عهد و پیمان خود وفا دار باشد، قطعا بیماری‌هایی که دامنگیرش می‌شود همچون سکوی پرشی می‌باشد که راه رسیدن به قرب الهی را برای کاسب مریض هموار می‌سازد و او را زودتر به قرب الهی می‌رساند، همان گونه که رسول خدا می‌فرماید:
«انسان، گاه دارای مرتبه‌ای در پیشگاه خداوند است كه با عمل خویش بدان نمی‌رسد تا آن هنگام كه به ابتلائی در جسم خود آزموده شود و بدین سبب بدان مرتبه برسد.»[2]

همان گونه که ما برای ساخت منزل یا مغازه نیازمند پول و ثروت هستیم برای ساخت خانه بهشتی و نعمت‌های جاوادن آن نیز نیازمند ثواب و پاداش‌های الهی هستیم، از مهمترین راه هایی که انسان را به پاداش‌های باور نکردنی می‌رساند بیماری و سختی کشیدن در دنیا می‌باشد، همان گونه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرماید:
«در شگفتم از مؤمن و بی‌تابی او از بیماری، چرا كه اگر می‌دانست چه اجر و پاداش‌هایی برای او در بیماری وجود دارد، هر آینه دوست داشت همیشه بیمار باشد تا زمانی كه بمیرد و پروردگارش را ملاقات كند.»[3]

به این خواربار فروش که هر از گاهی به سختی از جایش بلند می‌شد و کار مشتریان را به راه می‌انداخت گفتم: ما به تمام مصالح زندگی خود آگاه نیستیم، چه بسا نفع دنیا و آخرت شخصی در این باشد که مدتی از عمرش را در مریضی و درد سپری کند و اگر به جای بیماری سلامتی داشت از مسیر الهی منحرف می‌شد و برای خود و دیگران زیانبار بود، و نفع دنیا و آخرت شخص دیگری در سلامتی جسمی باشد، همان گونه که رسول خدا در حدیثی قدسی می‌فرماید:
«خداوند متعال می‌فرماید: به‌درستی كه در بین بندگانم، كسی هست كه تنها سلامتی او را اصلاح می‌كند و اگر او را مریض گردانم، این مریضی او را فاسد می‌نماید و از بندگانم، كسی هست كه تنها مریضی او را اصلاح می‌كند و اگر جسم او را سالم گردانم، این سلامتی او را فاسد می‌كند.»[4]

بلاها و بیماری‌ها علاوه بر فوایدی که ذکر شده خاصیت مهم دیگری نیز دارند که عبارت از پاک شدن گناهان می‌باشد؛ انسان موجودی ممکن الخطا است و هر روز ممکن است اشتباهاتی از او سر بزند و روح خدایی او را لکّه‌دار کند، در این موقع بیماری‌هایی که انسان به آن مبتلا می‌شود مانند مایعی پاک کننده روح و جان و فکر او را از انواع آلودگی‌ها پاک کرده و او را آماده تابش نور هدایت الهی می‌کنند همان گونه که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید:
« به‌درستی كه مؤمن هر گاه یك بار تب می‌كند، گناهانش چون برگ درخت می‌ریزد. پس اگر در بستر ناله كند، ناله‌اش، مانند «تسبیح» و فریادش مانند «لا اله الا الله» است و جا‌به‌جا شدنش در بستر، مانند كسی است كه در راه خدا شمشیر می‌زند. پس اگر آن مریضی را بپذیرد همانند آن است كه خداوند را عبادت می‌كند؛ در حالی كه خداوند نیز او را بخشیده است و خوشا به حال او، و تب یك روز كفّاره یك سال گناه است؛ زیرا نقاحت و ‌آثارش تا یك سال در بدن باقی می‌ماند. پس كفّاره برای گناهان قبل آن سال و بعد آن می‌شود.»[5]

خلاصه این‌که انسان در هر شغل و حرفه‌ای که باشد و اصول اخلاقی و الهی آن را رعایت نماید، بیماری‌هایی که هر از گاهی موجبات رنج و سختی او را فراهم می‌کنند هدیه‌ای الهی هستند که انسان را به قرب و پاداش الهی می‌رسانند و مقدمات بهشتی شدن انسان را فراهم می‌نمانید، دردهایی که انسان می‌کشد باعث می‌شود ناخالصی‌های روح و روان شسته شده و راه را برای تابش انوار الهی مهیا سازد.
..................................
پی نوشت‌ها:
[1]. سعدی، غزلیات، غزل 13
[2]. «إِنَّ الرَّجُلَ لَیَكُونُ لَهُ الدَّرَجَةُ عِنْدَ اللَّهِ لا یَبْلُغُهَا بِعَمَلِهِ یُبْتَلَی بِبَلاءٍ فِی جِسْمِهِ فَیَبْلُغُهَا بِذَلِك‏» [َالدعوات، ص 172.]
[3]. «عَجِبْتُ لِلْمُؤْمِنِ وَ جَزَعِهِ مِنَ السُّقْمِ وَ لَوْ عَلِمَ مَا لَهُ فِی السُّقْمِ لَأَحَبَّ أَنْ لَا یَزَالَ سَقِیماً حَتَّى یَلْقَى رَبَّهُ عَزَّ وَ جَل» [ أمالي الصدوق، ص 501]
[4]. «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ... إِنَّ مِنْ عِبَادِی مَنْ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الصِّحَّةُ وَ لَوْ أَمْرَضْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِك وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِی مَنْ لَا یُصْلِحُهُ إِلَّا الْمَرَضُ وَلَوْ اَصْحَحْتُ جِسْمَهُ لَاَفْسَدَهُ ذَلِكَ» [بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج‏68، ص 141]
[5]. «إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا حُمَّ حُمًّى وَاحِدَةً تَنَاثَرَتِ الذُّنُوبُ عَنْهُ كَوَرَقِ الشَّجَرِ فَإِنْ أَنَّ عَلَى فِرَاشِهِ فَأَنِینُهُ تَسْبِیحٌ وَ صِیَاحُهُ تَهْلِیلٌ وَ تَقَلُّبُهُ عَلَى فِرَاشِهِ كَمَنْ یَضْرِبُ بِسَیْفِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَإِنْ أَقْبَلَ یَعْبُدُ اللَّهَ كَانَ مَغْفُوراً لَهُ وَ طُوبَى لَهُ وَ حُمَّى یَوْمٍ كَفَّارَةُ سَنَةٍ فَإِنَّ أَلَمَهَا یَبْقَى فِی الْجَسَدِ سَنَةً وَ هِیَ كَفَّارَةٌ لِمَا قَبْلَهَا وَ مَا بَعْدَهَا»[عدة الداعي و نجاح الساعي، ص 127]

 

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 8 =
*****