چرا وجود پيامبر اسلام(ص) سايه نداشتند؟

11:48 - 1393/12/16
چکیده: يكي از ويژگي هاي خارق العاده و نشانه هاي رسالت و نبوت آن حضرت اين بود كه در آفتاب راه مي رفت و سايه او بر زمين نمي افتاد يعني سايه نداشته است،و این با اذن و عنايت خاص پروردگار بود. که دليل بر صدق گفتار وي و كاشف از اذن حق است و يكي از ويژگي هاي خارق العاده و نشانه هاي رسالت و نبوت آن حضرت بود.

چرا وجود پيامبر اسلام ص سايه نداشتند؟ و اگر اينطور بود خود نشانه خوبي براي نبوت ايشان بود؟

پاسخ:
پيامبري و سفارت الهي مقام و منصبي است بس بزرگ و باعظمت كه افراد زيادي چشم طمع بر آن دوخته و آرزوي رسيدن به چنين مقامي را گر چه از روي دروغ و حيله در مغز خود مي پرورانند، اين است كه بايد مدعي اين مقام براي اثبات ادعاي خود شاهد و گواه روشني ارائه دهد،
تا شيادان و مدعيان دروغگو و گمراه كننده نتوانند، از اين مقام سوء استفاده نموده، و در لباس مدعيان واقعي و راهنمايان حقيقي، خود نمايي كنند، اين شاهد و گواه نيز نمي تواند از اعمال عادي باشد كه ديگران هم بتوانند نظير آن را بياورند و ادعاي دروغين شان را ثابت نموده و حق جلوه دهند.
بنابراين، بايد اين شاهد از اعمالي باشد كه قوانين طبيعت را در هم شكند و بر خلاف مسير طبيعي جريان يابد و ديگران را از آوردن چنين شاهدي ناتوان سازد، اين گونه اعمال خارق العاده را كه پشتوانه و شاهد پيامبري و نبوت است (معجزه) انجام دادن آن را اعجاز مي نامند.
چون اعجاز، شكستن قوانين طبيعت و انتخاب مسيري بر خلاف مجراي عمومي عالم آفرينش است، نمي تواند بدون اذن و عنايت خاص پروردگار از كسي به وقوع بپيوندد، و تا قدرت و نيروي غيبي و خدايي در كار نباشد وقوع چنين عمل غير طبيعي از هيچ كسي امكان پذير نخواهد بود،
پس اگر معجزه اي در دست كسي ظاهر شود، دليل بر صدق گفتار وي و كاشف از اذن حق است و اين يك حقيقت روشن و قانون كلّي و مسلّمي است كه خردمندان در امور مهم بر آن تكيه مي كنند و شك و ترديدي به خود راه نمي دهند.(1)
پيامبر بزرگوار اسلام ص كه افضل و اكمل و خاتم پيامبران و سفيران الهي است، خداوند متعال گواهان زنده و معجزات فراواني را بر صدق گفتار و پشتوانه پيامبري و نبوت وي به مردم دوران آن حضرت نشان داده و به اين ترتيب رسالت آن يگانه روزگار را مورد تأييد قرار داده است
به عنوان نمونه يكي از ويژگي هاي خارق العاده و نشانه هاي رسالت و نبوت آن حضرت اين بود كه در آفتاب راه مي رفت و سايه او بر زمين نمي افتاد يعني سايه نداشته است، اين ويژگي خارق العاده يكي از معجزات جسماني آن حضرت است كه در كتب زير آمده است:
1. علي نمازي در مستدرك سفينة البحار، ج9، ص94، موسسه النشر الاسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفه، 1419ق.
2. محمد باقر كجوري در الخصائص الفاطمية، ج2، ص224، انتشارات الشريف الرّضي، قم، 1380ش.
3. محمد بن يوسف زرندي حنفي در نظم درر السمطين، صفحه 43، از نسخه خطي كتابخانه امام امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ ، 1377ش.
4. سيد حسن لواساني، در نور الافهام في علم الكلام ج1، توضيح صفحه 353، موسسه نشر الاسلامي التابعة لجماعه المدرسين بقم، 1425ق.
5. محمد بن يوسف صالحي شامي در سبل الهدي و الرشاد، ج2، ص90، دارالكتب العلميه، بيروت، 1414ق.
6. علامه سيد محمد حسين طباطبائي در سنن النبي. ترجمه لطيف راشدي و سعيد مطوف راشدي، ص63، انتشارات همگرا، قم، 1382ش.
به صراحت وجود آن ويژگي را مورد تأييد قرار داده و آن را از ويژگي هاي رسول خاتم دانسته اند.
البته رسول مكرم اسلام آيه و نشانه خدا بود، در وجود مبارك آن حضرت افزون بر اين كه سايه نداشت معجزات فراوان ديگري نيز وجود داشت، كه هر كدام شاهد گويا و گواه زنده بر رسالت وي است مثلا عرق مباركش معطر بود، مگس بر او نمي نشست، در موقع خواب چشمش خواب بود ولي دلش بيدار، همان گونه كه جلو را مي ديد پشت سرش را هم مي ديد. زمين فضولاتش را مي بلعيد.(2)
پيامبر بزرگوار اسلام با وجود اين كه همه گونه معجزه و گواه صدق را ارائه داد (از جمله قرآن كريم كه معجزه جاودانه آن حضرت و بهتر از معجزات انبياي سابق مي تواند انسان را به سوي حقيقت رهنمون ساخته و حجت را بر آنان تمام سازد).
اما كوردلان لجوج از پذيرفتن رسالت وي سرباز زده و به كفر خود ادامه دادند، زيرا هر كسي را خدا گمراه كند او هادي و رهنماي ديگري نخواهد داشت.

پاورقی:

1. خوئي، سيد ابوالقاسم، البيان في تفسير القرآن، ترجمه نجمي و هاشم زاده هريسي، ص58.
2. طبرسي، فضل بن حسن، تفسير مجمع البيان، ترجمه مترجمان، تهران، انتشارات فراهاني، 1360ش، ج4، ص185.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

نظرات

تصویر پارساعبدی
نویسنده پارساعبدی در

بسم الله الحرمن الرحیم

سلام علیکم
و با عرض خسته نباشد

برادر من! رسول الله -صل الله علیه و آله- سایه داشتند! خوب اش را هم داشتند! ماننددیگر ابناء بشر... و بلکه همچون تمامی موجودات (دارای قابلیت ستر نور)
این مسئله بی هیچ شک و شیهه ای، صرفاً یک حرافه، و از جعلیات میباشد و ظاهر امر اینگونه میرساند که احتمالاً ریشه در عقاید پیشااسلامی موهوم و باورهای محرف یا اساطیری دارد... به نظر میرسد که این داستان ها برگرفته از عقیده آئین های شرقی باشد که صفات ماورایی افسانه ای و غیر موجهی را به انسان ها و داعیان مذهبی خویش نسبت داده و بزرگان دینی و رئوس مذهبی را دارای ویژگی هایی غیر و یا متضاد با ویژگیهای عادی بشری میدانستند... و این دیدگاه ها و اساطیر به مرور زمان (به دلایل گوناگون)) در میان ملل مسلمین وارد گردیده و با حرکت مخملین در عقاید مسلمان ها، کم و بیش به باور های عوامانه غیر مستند تبدیل گردیده و گاها نیز حتی در میان برخی علمای اسلامی و و منابع و کتب رخنه نموده...
هرچند در طول تاریخ ، همواره علمای حقیقی با خرد و شایسته به رد ابنگونه اباطیل و جعلیات کمر بسته و سعی در زدودن شان از پیکر جامعه اسلامی داشته اند.

در هر صورت... مفصود کلام ابنکه؛ پر واضح چنین مساله به هیچ وجهی از وجوه، حقیقت خارجی ندارد.

با آرزوی علم و ایمان؛
سعادتمند و موفق باشید.

والسلام علی پن تبع الهدی.
/یا حق/

تصویر پارساعبدی
نویسنده پارساعبدی در

... و نکته قابل توجه اینکه؛ رد چنین ویژگی ای برای آن حضرت (صل الله علیه و آله) ، به هیچ عنوان ، نه کاستی و نقصی بر مقام ایشان است و نه کوچک ترین خللی در وجود مقدس شان وارد میسازد؛
نفی یا پذیرش یک فضیلت، نیاز به ادله قطعی و محکم و مستدل دارد و قرار نیست به صرف اینکه یک خصیصه مثبت و جالب و عظیم باشد، مورد (قبول بدون تحقیق و تفکر) قرار گیرد.
نقد اینگونه مجعولات و مبهمات، نه تنها عناد و اشکال گیری و نفی حقانیت و جایگاه(نعوذبالله)نیست ، بلکه چنگ زدن به ریسمان عقل و ایمان ست و پیروی از خرد والای اسلامی.

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.