رهروان ولایت ـ سوال: مردی 28 ساله هستم و مدت 3 سال است ازدواج کرده ام، یکسال پیش همسرم برای ادامه تحصیل به خارج از ایران رفتند و می بایست 4 سال در آنجا بمانند، از طرفی من مردی بسیار گرم مزاج هستم و نیاز شدید جنسی دارم ولی به دلیل عدم حضور همسرم نمی توانم نیازم را رفع کنم.
به همین علت درصدد برآمدم تا نیاز خود را از طریق ازدواج موقت برطرف کنم، لذا این پیشنهاد را به یکی از همکاران که خانمی بیوه هستند دادم که متاسفانه با واکنش بسیار شدید ایشان مواجهه شدم.
واقعا درمانده شده ام، از طرفی نیاز بسیار شدید دارم و از طرف دیگر به دلیل جایگاه اجتماعی و ترس از آبرویم، بسیار در فشار روحی و جسمی هستم.لطفا کمکم کنید و راه حلی به من بدهید.
جواب: هر کاری را باید از راهش وارد شد، چون از نظر عرفی متاسفانه هنوز دقیقا شرایط و قوانین ازدواج موقت برای مردم روشن نشده است لذا باید غیر مستقیم مثلا از طریق کتاب یا مقاله یا سایت این مطلب را منتقل کنید، یا فرد بسیار مطمئن و امین را واسطه کنید که رسما درخواست شما را مطرح کند و با عنایت به اینکه ایشان مجرد هستند پس یقینا نیازهای هم دارند و طبیعتا مخالفت نخواهند کرد. در هر صورت اگر تصمیم به ازدواج موقت گرفتید، می توانید در مرحله اول موقعیت آن خانم را بررسی کنید ببینید شرایط ایشان چگونه است؟ چون هر زن بیوه ای شرایط ازدواج موقت ندارد و یا اینکه احتمال دارد، شرایط ازدواج دائم داشته باشد، پس کسی که شرایط ازدواج دائم را دارد میلی به ازدواج موقت ندارد لذا در صورت داشتن شرایط ازدواج موقت می توانید به طور رسمی از طریق اشخاص ذی صلاح و با تجربه این مسئله را با ایشان در میان بگذارید و در صورت توافق ازدواج کنید.
ارضاء غریزۀ جنسی بایستی از طریق ازدواج دائم و ایجاد کانون خانوادگی انجام گیرد، اما از آنجا که همۀ جوانان، در آستانۀ پیدایش بلوغ جنسی، آمادگی تشکیل خانواده و ازدواج دائم را ندارند لذا ممکن است برای بسیاری از آنها انحرافات و آلودگی‌ها پیش آید و فعّال‌ترین و پرثمرترین دوران زندگی آنها را تباه سازد و بهترین ایام زندگی را به تلخ‌ترین دورۀ عمرشان تبدیل کند.
از نظر اسلام ارضاء این میل جزء از طریق ازدواج(دائم یا موقّت)، ضررهای فردی و اجتماعی زیادی به دنبال دارد و لذا برای کسانی که امکان ازدواج دائم وجود ندارد باید همواره راه ازدواج موقّت باز باشد تا جامعه انسانی از این غریزۀ خدادادی در مسیر انحرافی استفاده نکنند.
اسلام دین فطرت است و از آنجا که فطرت بشری مایل به زناشویی است:
اولاً اسلام دشمن خودارضایی است.
وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی
عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْخَضْخَضَةِ فَقَالَ «هِیَ مِنَ الْفَوَاحِشِ وَ نِکَاحُ الْأَمَةِ خَیْرٌ مِنْهُ»[1].
امام صادق (علیه السلام) در جواب مردی که در باره "خضخضه" (استمناء با دست) از او سؤال کرد، فرمود: «این کار از گناهان بزرگ است و ازدواج با کنیزان(یا متعه) از چنین کاری بهتر است».
ثانیاً دشمن فحشاء و زناست که باعث قطع و فساد نسل انسان می‌شود و لذا اولاً ازدواج زن با بیشتر از یک مرد در زمان واحد را لغو ساخته است و دوماً زناي محصنه را از هر دو طرف، شدیداً تحریم نموده و حکم سنگساری را برایش جعل و وضع نموده است.
ثالثاً ازدواج با محارم را، حرام ابدی ساخته، زیرا اگر ازدواج با محارم نظیر خواهر، مادر، خاله، عمه و... حرام ابدی نمی‌بود کسی نمی‌توانست جلوی زنا را بگیرد و کاشانه‌ای که در آن زنا نباشد یافت نمی‌شد، زیرا معاشرت و ارتباط محارم با یکدیگر زیادتر از مردم عادی است و عواطف نیز در میان آنها از قدرت بیشتری برخوردار است و لذا اهرمی باید وجود داشته باشد که در عین اختلاط، ریشۀ زنا را بخشکاند.
رابعاً زنا با سایر زنان را ولو مجرّد باشند حرام نموده است، با این که حرمت در اینجا حرمت ابدی نیست و برای جلوگیری از آن حجاب را واجب کرده و اختلاط زن و مرد را حرام دانسته است، برخلاف مسیحیت، که از یک طرف با ازدواج موقّت و تعدّد زوجات مخالفت می‌کنند، ولی از طرف دیگر مانع اختلاط زن و مرد نمی‌شوند و در نتیجه چنان بی‌بند و باری گسترش پیدا کرده است که کسی نمی‌تواند یقین داشته باشد که فرزندش حقیقتاً منتسب به اوست و حتی زنا در میان محارم نیز پیدا شده و به همجنس‌بازی کشیده و امروز زن در خدمت سیاست و اقتصاد قرار گرفته است. به طوری که حاضر است در مقابل یک درآمد اندک در مقابل دوربین‌های تلوزیونی قرار گرفته و حیثیت انسانی خود را بفروشد و یا در رستوران‌ها برای جلب مشتری و پرکردن جیب صاحب رستوران مثل یک میمون نمایش دهد.
اسلام در زمینۀ حل مشکل جنسی جوانان سه مرحله را طی کرده است:
1ـ ازدواج دائم برای کسانی که امکان آن را داشته باشند.
«وَأَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»[ نور/32].
«و باید مردان بی زن و زنان بی شوهر و کنیزان و بندگان خود را به ازدواج یکدیگر در آورید،اگر مرد و زنی فقیرند خدا به لطف خود بی نیاز خواهد فرمود که خدا به احوال بندگان آگاه و رحمتش وسیع است».
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:«هیچ بنایی در اسلام بنیان گذاری نشده که نزد خدا محبوب‌تر از ازدواج باشد»[2].
2ـ ازدواج موقّت برای کسانی که نتوانند ازدواج دائم کنند و یا همسر دائمی خود را به همراه نداشته باشند.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند:«فما اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَةً...»[نساء/24].«اگر زنان را به متعه می‌گیرید باید مهر آنان را بپردازید».
عن أحمد بن محمد بن الحسن عن موسی بن سعدان عن عبدالله بن القاسم عن عبدالله بن سنان عن الصادق ـ علیه السلام ـ «قال إن الله عز و جل حرم علی شیعتنا المسکر من کل شراب و عوضهم عن ذلک المتعة»[3].
عبد الله بن سنان می‌گوید: امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: «خدا شراب و مسکرات را بر شیعیان ما حرام کرده، در عوض آن، متعه(ازدواج موقت) را برای آنها قرار داده است».
عن سهل بن زیاد عن محمد بن الحسن بن شمعون قال کتب أبوالحسن ـ علیه السلام ـ إلی بعض موالیه «لا تلحوا في المتعة إنما علیکم إقامه السنة و لاتشتغلوا بها عن فرشکم و حلائلکم فیکفرن و یدعین علی الآمرین لکم بذلک و یلعنونا»[4].
محمد بن حسن بن شمعون گفت: امام کاظم ـ علیه السلام ـ به بعضی از یارانش نوشتند:« زیاده‌روی در متعه نکنید و برای برپایی سنت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ عمل کنید و آن کار شما را از همسران خود باز ندارد که باعث عصبانی شدن آنها گردد و آنها در عصبانیت حق را انکار کنند و بر ما که شما را بر آن کار داشته‌ایم نفرین کرده و لعنت بفرستند.[و باعث کفر و ارتداد آنها گردد]».
عن أحمد بن علی کذا عن الباقر ـ علیه السلام ـ قال رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ «لما أسري بي إلی السماء لحقني جبرئیل فقال یا محمد إن الله عز و جل یقول إني قد غفرت للمتمتعین من النساء»[5].
از امام باقر ـ علیه السلام ـ منقول است که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «وقتی خدا مرا به آسمان بالا برد جبرائیل با من بود و او به من گفت: ای محمد، خدا می‌فرماید: متعه‌کنندگان از زنان، مورد غفران و آمرزش من هستند».
3ـ عفاف، یعنی در مواقعی که ازدواج دائم و موقّت ممکن نیست باید با تکیه بر ایمان به خدا و معاد، به مهار نفس پرداخت و پاکی نفس را با لذات زودگذر از دست نداد. قرآن در این زمینه می‌فرماید:
«وَ امّا مَن خَاف مَقامَ رَبِّه و نَهیَ النّفسَ عَن الهوی فاِنّ الجنَّةَ هیَ المأوی»[نازعات/40و41].
یعنی:«کسی که از مقام پروردگارش پروا داشته باشد و از هوای نفس خویش جلوگیری کند، جایگاه او بهشت است».
و در جای دیگر می‌فرماید:
«وَ لیَستعفِف الّذینَ لایَجدونَ نِکاحاً حتّی یُغنیَهُم اللهُ مِن فَضلِه...»[نور/33].
یعنی:«و باید که عفّت پیشه کنند، آنان که نمی‌یابند نکاحی تا اینکه خدا از فضل خود آنها را غنی کند...».
و برای اینکه حفظ پاکی نفس و پاکی دل و دیده، برای زن و مرد آسان باشد، حریمی را در روابط زن و مرد قرار داده است و آن حریم عبارت است از اینکه رفتار، حرکت، طرز معاشرت، طرز لباس پوشیدن، رنگ و فرم لباس، طرز سخن گفتن، و طرز راه رفتن زن و مرد همه باید آمیخته با متانت و حیاء و وقار باشد. مراعات این حدود، سبب می‌شود محیط جامعه، عاری از انگیزه‌های شهوانی گردد و کنترل نفس آسان شود که در ذیل سه دستور قرآن کریم را در این زمینه می‌آوریم:
قرآن کریم خطاب به زنان می‌فرماید:
«زینت خود را به غیر از شوهران خود آشکار مسازید و چنان راه نروید که زینت‌آلات پنهانتان دانسته شود»[نور/31].
«موقع سخن گفتن با مردان نامحرم، لحن کلامشان چنان نباشد که مردان ضعیف‌النفس و آنان که در دل مرضی دارند،به لغزش اندازد»[احزاب/32].
و به پیامبر دستور می‌دهد که به زنان و دختران خود و به همۀ زنان مؤمن بگوید:«روسری‌های خویش را به خود نزدیک سازند، این کار برای اینکه(به عفت و حریت) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است»[احزاب/59].
در پایان خاطر نشان می‌کنیم که علاوه بر حریمی که در بالا به آن اشاره شد برخی از مسایل دیگر نیز در حفظ عفاف و پاکی نفس اثر مثبت دارد. از جمله:
1ـ اشتغال جوانان، زیرا بی‌کاری اساسی‌ترین عامل مبتلا شدن جوانان به کارهای خلاف است.
2ـ جلوگیری از تحریکات جنسی که توسط رسانه های سمعی بصری پخش می‌شود و یا توسط نشريات و کتاب‌ها در قالب داستان‌های عشقی منتشر می‌گردد.
3ـ انجام وظایف عبادی نظیر نماز، روزه و... که در طهارت روح و پاکی نفس بسیار مؤثر است[6].
___________________________
پی نوشتها
[1].وسائل الشیعة ج20، ص353، ح 25808
[2].وسائل الشیعه،ج14،ص 3
[3].المتعه شیخ مفید.ح 8
[4].المتعه شیخ مفید.ح 39
[5].المتعه شیخ مفید.ح 9
[6].ازدواج موقت نیاز امروز.عباس عباس زاده.نشر شاکر