رهروان ولایت ـ در روایات داریم که اگر انسان به دلیل اینکه از یک عبادت باز میماند غم دلش را بگیرد که مثلاَ چرا به نماز جماعت نرسیدم، خدا به خاطر همین غم اجر آن را میدهد. امام علی علیه السّلام میفرمایند: غم را جرعه جرعه بنوشید. آدم شربت را یک نفس سرمیکشد امّا داروی تلخ را نمیشود یک نفس خورد، به سختی میخورند.
میفرمایند: «غم را جرعه جرعه فرو ببر که من هیچ جرعهای را شیرین عاقبتتر و خوش فرجامتر از این جرعه ندیدم.»[1] داروی تلخ است امّا عاقبت آن شیرین. در روایت دیگر میفرمایند:«کَم مِن حَزینٍ وَفَدَ بِه حُزنُه عَلی سُرورِ الاَبَد؛ چه بسیار انسان حزینی است که حزن او، او را به سرور جاودانی میرساند.»[2]
خیلی از غصّهها باعث سرور انسانند. که روایات فراوانی در این زمینه از زبان پیشوایان و معصومان بیان شده است. امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند: «مَرَارَةُ الدُّنیَا حَلَاوَةُ الاخِرَةِ، وَ حَلَاوَةُ الدُّنیَا مَرَارَةُ الاخِرَةِ؛ تلخی دنیا شیرینی آخرت است و شیرینیهای دنیا موجب تلخی آخرت است.»[3]
ما رنج را نمیفهمیم، فقط تلخی رنج را میفهمیم. امام علی علیه السّلام میفرماید:« محبوبترین بندگان در پیشگاه خداوند بندهای است که خداوند به تسلّط بر نفسش او را یاری دارد، پس اندوه را شعار خود کرده و خوف از عذاب را تنپوش خویش؛ از اینرو چراغ هدایت در دلش روشن شد و طاعت و عمل برای روز مرگ آماده کرد.»[4]
همانا محبوبترین بندگان نزد خدا بندهای است که خدا کمکش کرد تا احساس اندوه کند و از خدا خائف باشد. به خاطر همین حزن، آرام آرام چراغ هدایت در دلش نورانی میشود، تا در این چراغ، برق حزن نیاید و حرارت نبیند، نورانی نمیشود. باید این داغی و این غم در دل انسان ایجاد شود تا کمکم آن نورانیت از باطن انسان بیرون بیاید و همین غم باعث میشود که وسیله پذیرایی آن دنیایش را فراهم کند.
در روایت است که «اِذَا اَحَبَّ الله تَعَالی عَبداً نَصَبَ فِی قَلبِهِ نَائِحَةً مَنَ الُحزنِ؛ هرگاه خدا بندهای را دوست بدارد یک ندا دهندهی غم در دلش ایجاد میکند»[5] دلش را غمگین میکند. در ادامه حدیث میفرماید:« فَإنَّ اللهَ تَعالی یُحِبُّ کُلَّ قَلبٍ حَزین؛ خدای متعال قلبهای اندوهگین را دوست دارد.»
قلب اندوهگین جای خداست. وقتی دل مؤمن اندوهگین شود دعایش( اگر دعای سوء باشد یعنی نفرین کند) خطرناک است اگر در حالت عادی صد نفرین کند اثر ندارد، امّا اکر یک لحظه دلش اندوهگین شود ویرانگر میشود و نیز دعای خیرش زود به اجابت میرسد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمومودند:« یا اباذر ما عُبِدَالله عَزَّ وَ جَلَّ عَلی مِثلِ طُولِ الُحزنِ؛ هیچ عبادتی، خدا با آن عبادت مثل حزن طولانی عبادت نشده است.»[6]
بندهای که دلش محزون باشد کاری نمیکند سجده و رکوع نمیرود ولی برای او بالاترین عبادت محسوب میشود. دل مؤمن که محزون شد اگر حزن دنیایی نباشد، اگر به خاطر فوت متاع دنیا نباشد، اگر به خاطر حسد، طمع، بخل، تکبر، آز و رذایل درونی نباشد، حزن الهی باشد هیچ عبادتی به پایش نمیرسد. همین حزن، کفارهی گناهان او است.
خدا با حزن، بسیاری از گناهان بندگان مؤمن را میبخشد. غم تطهیر قلب است. بعضی از گناهان به قلب میزند، همانطور که بعضی از عفونتها جلدی و پوستی است بعضیها هم به خون وارد میشود. بعضی از عفونتها به استخوان میزند که میگویند که باید استخوانش را قطع کرد. بعضی از آلودگیها به قلب میزند.
قرآن میفرماید:«...وَمَن یَکتُمهَا فَإنَّهُ آثِمٌ قَلبُهُ...؛[سوره بقره/ آیه 283] هرکس شهادت را کتمان کند، قلبش آلوده به گناه است.»
اگر لباس آلوده شود شما میشویید امّا قلب را چهگونه باید شست؟ خدا، حزن و اندوه را در دل انسان میگذارد و قلب را میشوید. بنابراین از این حزنها نترسید باید به این حزنهایی که از طرف خدا میآید خیر مقدم گفت.
--------------------------------------
پینوشتها:
[1]: [نهجالبلاغه، نامه31]
[2]: [تصنیف غررالحکم، ص321]
[3]: [نهجالبلاغه، حکمت 251]
[4]: [نهجالبلاغه، خطبه 86]
[5]: [وسائل الشیعه، ج7، ص76]
[6]: [بحارالأنوار، ج74، ص79]
نظرات
احسنتم. فیض بردیم. خسته نباشید. مطالبتون جالب و مفید بود. اجرتون با خدا.
احسنتم. فیض بردیم. خسته نباشید. مطالبتون جالب و مفید بود. اجرتون با خدا.
با سلام
متن بالا مربوط است به کتاب اسرار رنج ها، تألیف دکتر محمد رضا شایق، خواهشا برای اینکه رعایت امانت کرده باشید ذکر منبع نمایید.
ممنون