جايگاه عقل و تفكر عقلی از نظر قرآن و روايات چقدر است؟

13:00 - 1393/12/23
چکیده: عقل و تفكر عقلي از نظر قرآن كريم و روايات اسلامي جايگاه بسيار بالايي دارد تا آن جا كه قرآن عقل را حجّت الهي بر بشر مي شمارد و التزام به درك عقلي را لازم مي داند و نيز در روايات هم، عقل به عنوان حجّت دروني خداوند به بشر به شمار آمده است پس از نظر اسلام شالوده و تكيه گاه همه امور، عقل است كه خداوند آن را مايه زينت و روشني بخشي آدميان قرار داده است.

انسان با وجود اين همه خطا در احكام عقلي خود چگونه باز مي تواند به آن ها اعتماد كند؟

پاسخ:
مقدمه: عقل و تفكر عقلي از نظر قرآن كريم و روايات اسلامي جايگاه بسيار بالايي دارد تا آن جا كه قرآن عقل را حجّت الهي بر بشر مي شمارد و التزام به درك عقلي را لازم مي داند و نيز در روايات هم، عقل به عنوان حجّت دروني خداوند به بشر به شمار آمده است
پس از نظر اسلام شالوده و تكيه گاه همه امور، عقل است كه خداوند آن را مايه زينت و روشني بخشي آدميان قرار داده است.
در جواب اين سئوال مي گوييم كه درست است كه عقل در درك خود خطا دارد ولي لازمه خطا كردن عقل سلب اعتماد از همه احكام عقلي نيست و نيز كشف خطا در يك ادراك عقلي موجب سرايت خطا به ساير ادراكات عقل نمي شود و براي روشن شدن جواب چند مطلب را به عنوان نكته عرض مي كنيم:
1. خطا در درك عقلي گاهي در ماده و مضمون فكر است هر چند كه از نظر صورت و تنظيم صحيح مي باشد و گاهي مادّه و مضمون صحيح است امّا مضمون فكر به صورت صحيح تنظيم نمي گردد و اشتباه و خطا در جهت تنظيم آن رخ مي دهد لذا پيشتازان مكتب امكان معرفت صحيح، براي صيانت فكر از خطا در محتوا و مضمون و حفاظت آن را از خطا در صورت و تنظيم قواعدي را پي ريزي كرده اند.(1)
2. منكرين بر عدم اعتبار ادراكات عقلي چنين استدلال آورده اند كه دلباختگان براهين فلسفي و جويندگان طريق عقلي دائما با هم در نزاع و كشمكش هستند به اين معني كه يكي بر موردي با دقائق و ظرافت هاي عقلي استدلالي مي آورد و ديگري در همين مورد با او اختلاف مي كند
و با دليل عقلي ديگر آن مورد را نفي مي كند پس استدلال هاي عقلي داراي مناقشات و نفي و اثبات است و هر جا نفي و اثبات وجود دارد اعتماد ندارد پس به طريق عقلي نمي توان اعتماد كرد و به يافته هاي عقلي هم نمي توانيم يقين پيدا كنيم.
حال با توجه به اين دو نكته مي گوئيم كه فيلسوفاني مثل ارسطو براي صيانت فكر از خطا به فكر تدوين علم منطق افتادند تا راه و روش تفكر صحيح را روشن سازند پس علم منطق ميزان براي روندگاه راه عقل است و علم منطق داراي دو بخش است:
يكي بخش صورت و ديگري بخش ماده، كه در بخش اول بحث از صور استدلال است كه عبارت است از نحوه چينش مقدمات به گونه اي كه منجر به يقين گردد و در بخش دوم بحث از مواد مقدمات است كه ترتيب و چينش استدلال متّكي بر آن هاست و منطق در اين بخش مي كوشد تا مواد يقيني را بدون آن كه نظر به مادّه اي خاص داشته باشد معرفي كرده و مرز بين موادّ يقيني و ظنّي را مشخص سازد
و در منطق راه تضمين صحت مضمون فكر اين است كه يا مادّه فكر جزو قضاياي بديهي باشد يا آن قدر مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرد كه سرانجام به قضاياي بديهي كه قضاياي خود معيار هستند برسد و در اين موقع است كه مي توان به پايه هاي چنين فكري اعتماد كرد.
و در جواب استدلال منكرين حساس ترين ابزار شناخت يعني عقل يك جواب نقضي مي توان داد كه آيا شما در اين حكم كه عقل خطا پذير است شك داريد يا يقين؟
اگر شك داري، پس نمي تواني به صورت كلّي و به عنوان يك قاعده معرفت شناسي به خطا پذيري عقل حكم كني و اگر يقين داري پس لااقل به يك معرفت يقيني اعتقاد داري در اين صورت مي توان معرفت هاي يقيني ديگر هم داشت.(2) و چند تا جواب حلّي مي دهيم:
جواب اول: خطاهاي عقل و خرد، علوم و ادراكات يقيني انسان را بي اعتبار نمي سازد بلكه پي بردن به وجود اين گونه خطاها و تشخيص صحيح از خطا در اين موارد، خود گواه اين است كه انسان يك رشته ادراكات صحيح و پا بر جايي دارد كه ديگر ادراكات خود را با آن ها مي سنجد و از اين طريق به خطا و اشتباه خود در عقل و فكر پي مي برد .(3)
جواب دوم: كشف خطا در يك ادراك عقلي موجب سرايت احتمال خطا به ساير ادراكات عقل نمي شود زيرا احتمال خطا تنها در ادراكات نظري (غير بديهي) راه دارد و امّا بديهيات عقلي كه اساس براهين فلسفي را تشكيل مي دهند به هيچ وجه قابل خطا نيستند.(4)
جواب سوم: اين است كه اولا شما با اين استدلال سلب كلّي كرديد يعني گفتيد در همه موارد حكيمان اختلاف نظر دارند حال آن كه موارد اتفاق را ناديده گرفتيد ثانيا عقل هم مثل ساير ابزار شناخت بايد شرايط لازم مثل سلامت عقل، وجود شرايط و عدم موانع و... را داشته باشد تا بتوان به ادراكات آن اعتماد كرد.(5)
نتيجه: نتيجه بحث اين كه وجود خطا در احكام عقلي را كسي منكر نيست منتهي لازمه وجود خطا در احكام عقلي، سلب اعتماد از ديگر مدركات عقلي و نيز سرايت دادن خطا به ديگر مدركات عقلي نيست
بلكه با بكارگيري قواعد و اصولي را كه علم منطق بيان گر آن است مي توانيم به ادراكات يقيني دست پيدا كنيم و به آنان اعتماد كنيم حال اگر انسان سالك ضوابط راه را رعايت نكند خطا مي كند و در اين صورت نمي تواند به احكام عقلي يقيني دست پيدا كند كه لازمه آن عدم اعتماد به عقل و ادراكات عقلي خواهد بود.

پاورقی:

1. سبحاني، جعفر، شناخت در فلسفه اسلامي، تهران، انتشارات برهان، چاپ اول، 1375ش، ص33.
2. گلپايگاني رباني، علي، انديشه هاي مطهر، قم، انتشارات پارسايان، چاپ اول، ص36.
3. شناخت در فلسفه اسلامي، همان، ص38.
4. مصباح يزدي، محمد تقي، آموزش فلسفه، تهران، انتشارات امير کبير، چاپ ششم، 1383ش، ج1، ص165.
5. رضايي، حسن، جزوه مجموعه درس هايي از معرفت شناسي، قم، موسسه امام صادق(ع)، ص34.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.