آيا نفس با روح تفاوت دارد؟

13:54 - 1393/12/24
چکیده: روح و نفس يك چيز است و مفهومِ واحدي دارد، چنان كه در كلمات مفسرين و بزرگان گاهي از نفس استفاده شده و گاهي از روح و گاه اين دو در كنار هم به كار رفته اند. از جمله علامه طباطبايي مي فرمايد: «خداوند انسان را از دو جزء خلق كرده: يكي ماده و بدن و ديگري جوهر مجرد يعني نفس و روح». پس اگر سخن از قدرت نفس يا قدرت روح به ميان آيد، هر دو به يك معناست.

آيا نفس با روح تفاوت دارد؟ چگونه مي توان قدرت نفس را تقويت كرد؟

پاسخ:
يكي از مباحث دقيق و مهم، بحث پيرامون نفس و روح است كه فلاسفه، عرفا، مفسرين و بزرگان هر كدام از آن سخن به ميان آورده و به گونه اي به تعريف و تفسير پرداخته اند و لذا اقوال و آراء در اين زمينه بسيار است و نمي توان به آساني به معنا و مفهوم حقيقي آن دست پيدا كرد.
ملاصدرا (ره) مي گويد: «بحث نفس از مباحث دقيقي است كه اختلاف نظر در آن زياد است چون نفسِ انسان داراي مقام و هويت مشخص و معلومي نيست و حدّ و درجه معيني ندارد. بلكه داراي مقامات و درجات متفاوتي است... و اين باعث مي شود كه درك حقيقي روح و نفس و فهم حقيقت آن مشكل شود.»(1)
نفس و روح هر كدام در علوم گوناگون معاني مختلفي دارند. بعضي از معاني نفس(2) عبارتند از:
1ـ ذات و حقيقت چيزي, 2ـ نَفَس, 3ـ هواي نفس, 4ـ خون, 5ـ روح. و بعضي از معاني روح(3) عبارتند از:
1ـ حيات,
2ـ قرآن,
3ـ ملكي از ملائك خداوند,
4ـ جبرئيل,
5ـ نَفْس.
البته اكثر اين معاني از بحث ما خارج است چون هر وقت بحث از حقيقتِ انسان به ميان مي آيد يعني چيزي كه قوام و هستي انسان وابسته، آن است،
روح و نفس يك چيز است و مفهومِ واحدي دارد، چنان كه در كلمات مفسرين و بزرگان گاهي از نفس استفاده شده و گاهي از روح و گاه اين دو در كنار هم به كار رفته اند. از جمله علامه طباطبايي(رحمه الله) مي فرمايد: «خداوند انسان را از دو جزء خلق كرده: يكي ماده و بدن و ديگري جوهر مجرد يعني نفس و روح».(4) پس اگر سخن از قدرت نفس يا قدرت روح به ميان آيد، هر دو به يك معناست.
در مورد معنا و مفهوم قدرت نفس و روح كه بسياري از امور غير طبيعي مثل چشم برزخي و ارتباط با ارواح و... به آن مربوط مي شوند، بايد بيان شود كه وجود اختلاف نظرها در مورد حقيقت روح و مبهم بودن موضوع بحث، پي بردن به قدرت نفس هم كاري است مشكل و نمي توان به طور دقيق حوزه و محدوده فعاليت نفس را مشخص نمود
چرا كه به قول علامه حسن زاده آملي، حقيقت و هويت انسان از فرش تا عرش مي تواند به فعاليت بپردازد،(5) و اگر سخن از قدرت نفس و روح و بعضي از افعال آن به ميان مي آيد،
فقط گوشه اي از آن بيان شده. عارف بزرگ ملا صدرا(رحمه الله) مي فرمايد: «ما فقط مي توانيم از بعضي مقامات و قواي نفس و منزلتهاي نفساني بحث كنيم نه از كنه و حقيقت و تمام آن، چون كاري است غير ممكن.»(6)
بهترين دليل بر مطالب بيان شده قول خداوند سبحان است كه مي فرمايد:
و يسئلونك عن الروح قل الروح من اَمر ربي و ما اوتيتم من العلم الا قليلا(7)
«يعني از تو (پيامبر ـ صلي الله عليه وآله ـ ) درباره «روح» سؤال مي كنند، بگو: روح از فرمان پروردگار من است و جز اندكي از دانش به شما داده نشده است.»
و اين جواب براي آن است كه به سؤال كنندگان بفهماند كه «روح» خلقتي اسرارآميز دارد و در آن رازهاي شگفت انگيزي نهفته است و بهره شما از علم و دانش نسبت به آن كم و ناچيز است.(8)
در مورد تقويت اين نيروي روحاني (قدرت نفس و روح) و رسيدن به مراتب بالا و كمالات نفساني و گسترش دادن محدوده فعاليت نفس و انجام امور خارق العاده و دور از درك و باور افراد عادي، بايد متذكر شويم كه محور اصلي و مركز ثقل تمام فعاليت ها دوري از عالم ماده و مخالفت كردن با خواسته ها و هواهاي نفساني و صرف قواي طبيعي در امور نفساني و رسيدن به كرامات اخلاقي است. علامه طباطبايي(رحمه الله) مي فرمايد:
«اصل و اساس در رياضتها و مجاهدتهاي نفساني ـ با تمام انواعش كه قابل شمارش نيست ـ مخالفت نمودن با خواسته هاي نامشروع نفس است چرا كه پرداختن به هواهاي نفساني موجب مي شود كه قواي انسان در بين آنها تقسيم و مصرف شود و نفس به حال خود رها شود.»(9)
براي تحقق چنين مطلوبي در دو موضع بايد به جهد و كوشش بپردازيم، يكي علم و ديگري عمل. به گفته علامه حسن زاده آملي: «علم و عمل به منزله دو بال نفس ناطقه اند كه به اندازه نيروي اين دو بال، در عوالم بي پايان پرواز مي كند.»(10)
براي جامه تحقق پوشاندن به علم و عمل راه كارهايي وجود دارد كه بيان تمامي آنها در اينجا ميسّر نيست. لذا به ذكر بعضي از موارد مهم مي پردازيم:
در ناحيه علم:
1ـ شناخت نفس كه خود موجب شناختن خداوند است. حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «كسي كه خويشتن را شناخت، خداي خود را خواهد شناخت.»(11)
2ـ فراگيري علومي كه صلاح و سعادت انسان را به دنبال دارد.معارف اسلامي ، احكام شرعي ، اخلاقيات اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «بهترين علوم، علمي است كه باعث اصلاح تو گردد.»(12)
اما در مورد عمل:
1ـ عمل به دستورات شرع مقدس و دوري از دنيا و و جاذبه هاي فريبنده آن. مولاي متقيان ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «دوري از دنيا موجب اصلاح نفس مي گردد.»(13)
2ـ مبارزه با هواها و خواسته هاي نامشروع و بي پايان نفس. در غرر الحكم آمده: «جهاد و مبارزه با هواي نفس باعث اصلاح نفس است.»(14)
3ـ معاشرت و همنشيني با علماء و عقلاء و پرهيز از همنشيني با سفيهان چنانچه امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «معاشرت و همنشيني با سفيهان موجب فساد اخلاقي ولي معاشرت با عقلاء و علماء موجب اصلاح نفس مي گردد.»(15)

پاورقی:

1. محمد شيرازي، صدرالدين، اسفار، مكتبه المصطفوي، 1378 هـ ، ج 8، باب 7، فصل 3، ص 343.
2. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت: دار احياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403 هـ ، ج 58، ص 79.
3. همان، ص80.
4. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بيروت: مؤسسه الاعلمي، چاپ پنجم، 1403 هـ ، ج 2، ص 113.
5. حسن زاده آملي، حسن، انسان در عرف عرفان، تهران: سروش، چاپ دوم، 1377، ص 109، اصل 42.
6. ملا صدرا، اسفار، همان، ج 8، ص 310.
7. اسراء، 85.
8. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران:دارالكتب الاسلاميه، چاپ نهم، 1370، ج 12، ص 252.
9. تفسير الميزان، همان، ج 6، ص 181.
10. حسن زاده آملي، حسن، هزار و يك كلمه، قم: دفتر تبليغات اسلامي، ج 1، كلمه 29، ص 46.
11. غرر الحكم، 4637.
12. غرر الحكم، 182.
13. همان، 2386.
14. همان، 4881.
15. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، همان، ج 75، ص 82.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.