اثرات عدالت اجتماعی از نگاه امير المومنين علیه السلام چیست؟

22:29 - 1394/01/23
چکیده: 1. مهم ترين اثر آن براي دولت ها اين است كه سبب ماندگاري و محبوبيت دولت ها مي شود. 2. پيشرفت و گسترش جامعه در امور مادي و معنوي. 3. عدالت عامل پيشگيري از فساد اخلاقي و ناراحتي هاي روحي. 4. عدالت عامل وحدت و اتحاد مردم با يكديگر. 5. عدالت عامل گسترش محبت و علائق اجتماعي و ...

عدالت را از ديدگاه حضرت علي ـ عليه السلام ـ تبيين كنيد؟

پاسخ:
عدالت، محوري ترين، بنيادي ترين و شامل ترين مسئله سياست و حكومت علوي است. نام مقدس امام علي ـ عليه السلام ـ، آن چنان با عدالت در آميخته كه نام علي، عدالت را تداعي مي كند و عدالت، علي را. عدالت، همواره سرمشقي مهم در زندگي علي ـ عليه السلام ـ بود و او در راه اجراي عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد.
در نظام علوي و در آموزه هاي آن عدالت مجسّم، هيچ مصلحتي بالاتر از مصلحت اقامه عدل نيست. تأمل در كلام علي ـ عليه السلام ـ جايگاه عدالت را بيش از پيش در اذهان روشن تر خواهد كرد.
فردي از حضرت علي ـ عليه السلام ـ پرسيد: أيهما أفضل: العدل او الجود؟
آيا عدالت شريف تر و بالاتر است يا بخشندگي؟
علي ـ عليه السلام ـ به دو دليل مي‌فرمايد عدل از جود بالاتر است، يكي اينكه: «العدل يضع الامور مواضعها و الجود يخرجها من جهتها» يعني عدل امور و جريان ها را در مسير و مجراي طبيعي خود قرار مي دهد.
اما جود جريان ها را از مجراي طبيعي خود خارج مي سازد. ديگر اينكه مي فرمايد:
«العدل سائس عام والجود عارض خاص» عدالت قانوني است عام و شامل كه همه اجتماع را در بر مي گيرد، اما جود و بخشش يك حالت استثنائي و غير كلي است كه اگر جنبه قانوني و عمومي پيدا كند و كليت يابد ديگر جود نيست. علي ـ عليه السلام ـ آنگاه نتيجه مي گيرد «فالعدل اشرفهما و افضلهما يعني پس از ميان عدالت وجود، آن كه اشرف و افضل است عدالت است.(1)
عدالت داراي شاخه هاي زيادي است اما علي ـ عليه السلام ـ به عدالت از چه جنبه آن مي نگريسته است؟ با نگاه به سيره و كلام آن حضرت معلوم مي شود به جنبه اجتماعي عدالت توجه بيشتري داشته است.
از يك طرف از سخنان علي ـ عليه السلام ـ و از طرف ديگر از عمل ايشان مخصوصا از طرز رفتاري كه در دوره زعامت و حكومت خود داشت، معلوم مي شود كه عدالت به صورت يك فلسفه اجتماعي اسلامي مورد توجه او بوده و آن را ناموس بزرگ اسلام تلقي مي كرده و از هر چيزي بالاتر مي دانسته است.
بنابراين ما نيز به بررسي يك از شاخه هاي عدالت ـ يعني عدالت اجتماعي ـ تنها در كلام (نه سيره) آن حضرت مي پردازيم.
اثرات عدالت اجتماعي از نگاه امير المومنين :همان طور كه ظلم و بي عدالتي در جامعه به خصوص از سوي حكام داراي اثرات و عواقب بدي است و بنا به فرمايش حضرت علي ـ عليه السلام ـ مهم ترين عامل براندازي حكومت ها و زوال دولت ها بي عدالتي است.(2)
رعايت عدالت هم به نوبه خود براي دولت و مردم داراي اثراتي است. مهم ترين اثر آن براي دولت ها اين است كه سبب ماندگاري و محبوبيت دولت ها مي شود.(3) هم چنين مي توان اثرات و فوايد زير را براي اجتماع در نظر گرفت:
1. پيشرفت و گسترش جامعه در امور مادي و معنوي. امير المومنين علي ـ عليه السلام ـ در همين زمينه مي فرمايند: في العدل سعة و من ضاق عليه فالجور أضيق.(4)
در به كار بستن عدل وسعت و گشايشي (در امور مادي و معنوي) است (كه در هيچ زمينه ديگري چنين گشايشي يافت نمي شود) عدل بر هر كسي تنگ گيرد البته جور و ستم بر وي تنگ تر خواهد گرفت.
2. عدالت عامل پيشگيري از فساد اخلاقي و ناراحتي هاي روحي.
امير المومنين علي ـ عليه السلام ـ در خطبه اي كه در صفين ايراد فرمود به اين مطلب چنين اشاره فرمود: پس وقتي رعيت حق والي را ادا كرد و والي حق او را ادا نمود، حق در ميان آنها عزت مي يابد و راه هاي دين بر پا مي گردد و نشانه هاي عدل اعتدال مي يابد، پس زمانه به آن (يعني عدل) آباد مي گردد و به بقاي دولت اميد مي رود و مطامع دشمنان به نوميدي مي گرايد.
اما اگر رعيت بر وليّ خود غلبه كند يا والي بر رعيت ستم روا دارد اختلاف كلمه روي مي دهد و نشانه هاي ستم و ظلم آشكار گردد و دغلبازي در دين بسيار شود و احكام دين معطل ماند و فساد و منكر ميان مردم بسيار گردد پس آنجا ابرار خوار گردند و اشرار عزيز و وظايفي كه خدا براي مردم مقرر فرموده است در نظر شان بزرگ و دشوار آيد.(5)
3. عدالت عامل وحدت و اتحاد مردم با يكديگر. امام علي ـ عليه السلام ـ فرمود: العدل قوام البريه.(6) عدل اساس پايداري و اتحاد مردم است.
4. عدالت عامل گسترش محبت و علائق اجتماعي.
امام علي ـ عليه السلام ـ در بيان رابطه عدل و محبت در كلام خود چنين مي فرمايند: بهترين چيزي كه حكمرانان را خشنود مي سازد به پا داشتن عدل در شهرها و آشكار ساختن محبت رعيت است البته محبت رعيت هنگامي آشكار مي گردد كه سينه هاي آنان (از عقده ها و حقارت هايي كه ناشي از بي عدالتي است) سالم باشد.
و نصيحت آنان هنگامي صحيح است كه حكمرانان را نگهداري كنند و حكومتشان را سنگين نشمارند (يعني از آنها به سبب عدالتشان راضي باشند).(7)
عدالت اجتماعي در گفتار حضرت علي ـ عليه السلام ـ
الف: رعايت انصاف نسبت به بندگان خداعلي ـ عليه السلام ـ :در فرمان خود به مالك اشتر چنين فرمود: نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود، و از جانب افراد خاص خاندانت، و از جانب رعايائي كه به آنها علاقمندي، انصاف به خرج ده! كه اگر چنين نكني، ستم نموده اي!
و كسي كه به بندگان خدا ستم كند، خداوند پيش از بندگان، دشمن او خواهد بود، و كسي كه خداوند دشمن او باشد دليلش را باطل مي سازد و با او به جنگ مي پردازد تا دست از ظلم بردارد يا توبه كند. و بدان، هيچ چيز در تغيير نعمت هاي خدا و تعجيل انتقام و كيفرش، از اصرار بر ستم سريع تر و زودرس تر نيست، چرا كه خداوند دعا و خواسته مظلومان را مي شنود و در كمين ستمگران است.(8)
ب: ظلم نكردن نسبت به مردم :امام علي ـ عليه السلام ـ به استاندار فارس فرمود:
عدالت را پيشه خود نما و از تعدي و ظلم به مردم، دوري گزين، زيرا كه تجاوز و تعدي، سبب فرار و دوري مردم از تو خواهد شد و ظلم و ستم سبب قيام مردم و توسل آنها به شمشير عليه تو مي شود.(9)
ج: توجه به نيازمندان : در اين رابطه امير مومنان علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايند:
خداوند سبحان غذا ونياز حاجتمندان را در اموال ثروتمندان معين كرده، پس هيچ فقيري نيست مگر آنكه ثروتمندي از آن استفاده نموده باشد، و خداوند متعال در اين باره از آنها خواهد پرسيد.(10)
آن حضرت در فرمان خود به مالك اشتر نيز چنين مي فرمايد:
الله الله في الطبقه السفلي من الذين لا حيلة لهم من المساكين و المحتاجين و اهل البؤسي و الزمني.(11)
خدا را! خدا را! در مورد طبقه پايين،آنها كه راه چاره ندارند، يعني مستمندان و نيازمندان و تهيدستان و از كار افتادگان.
د: برابري فرصت هاحضرت علي ـ عليه السلام ـ در اين باره موضع گيري سرسختانه نموده، و به مجرّد اينكه به خلافت دست يافت، عنوان نمود تمام امتيازات سياسي و اقتصادي كه به نزديكان و دوستان و فاميل خليفه سابق به ناحق داده شده است را از آنها خواهد گرفت، و در اين باره فرمود:
به خدا سوگند! آنچه بيهوده از بيت المال مسلمين به اين و آن بخشيده، اگر بيابم، به صاحبش باز مي گردانم، گرچه زناني را به آن كابين بسته و يا كنيزاني را با آن خريده باشند، زيرا عدالت گشايش مي آورد، و آن كس كه عدالت بر اوگران آيد، تحمل ظلم و ستم بر او گران تر خواهد بود.(12)
5. اجراي قانون براي همه (تساوي همه در برابر قانون)
در حكومت نا عادلانه قانون به اجراء در نيايد مگر براي مستضعفين، اما صاحبان مقام و ثروت، در مقابل قانون مصونيت داشته باشند.
امام علي ـ عليه السلام ـ ، با اين شيوه از ظلم و ستم قاطعانه و سرسختانه، مبارزه نمود. چنانكه در اين باره فرموده است:
ستم ديدگاني كه در نظرها ذليل و پست هستند، از نظر من عزيز و محترمند، تا حقشان را بگيرم، و نيرومندان ستمگر در نظر من حقير و پستند، تا حق ديگران را از آنها بستانم.(13)
و، تجاوز نكردن به حقوق ديگران مخصوصا مظلومين امام ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «ستم بر ناتوان، بدترين ستم است».(14)
و نيز مي فرمايد: «بدا به حال آن كه فقرا و مساكين، خصم او باشند».(15)
آنچه لازم است در پايان اين مقاله تذكر داده شود، لزوم الگو قرار دادن حضرت علي ـ عليه السلام ـ در تمام شئون و عرصه هاي زندگي، خصوصا عدالت خواهي و عدالت جويي است.
همه ما بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه تنها در سايه عدالت و عنايت است كه مي توان رشد و بالندگي را در جامعه انتظار داشت، هر چند رسيدن به اين مرتبه همتي عالي و عزمي قوي و اراده اي پولادين مي طلبد كه دور از دسترس نيست.

پاورقی:

1. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، دارالاحياء التراث العربي، 1403ق، ج72، ص350.
2. شرح غررالحکم و دررالکلم، محمد علي انصاري، چاپ هشتم، ج2، ص592.
3. نهج البلاغه، محمد عبده، قم، دارالذخائر، 1412ق، البلاغه، حکمت 476.
4. شرح غررالحکم ،همان ، ج2، ص515.
5. نهج البلاغه، ترجمه اسد الله مبشري، دفتر نشر فرهنگ، 1366ش، ج1، ص867.
6. شرح غررالحکم،همان، ج1،ص 28.
7. جورج جورداق، بخشي از زيبايي هاي نهج البلاغه، ترجمه محمد رضا انصاري، کانون انتشارات محمدي، 1366ش، ص234.
8. نهج البلاغه، نامه 53.
9. نهج البلاغه، قصار الحکم، 476.
10. نهج البلاغه، قصار الحکم، 328.
11. نهج البلاغه، نامه، 53.
12. نهج البلاغه، خطبه، 15.
13. نهج البلاغه، خطبه، 37.
14. نهج البلاغه، نامه، 36.
15. نهج البلاغه، نامه، 26.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.