راه كار ايجاد وحدت در جبهه خودي چيست؟

11:39 - 1394/02/01
چکیده: براي جلوگيري از اختلاف و رسيدن به وحدت، علاوه بر اينكه لازم است، ولايت و رهبري را محور جامعه قرار داد و از آن تبعيت نمود و اوامر آن فصل الخطاب دانست لازم است امور را به افرادي كه داراي ظرفيت بالا و از تقواي سياسي الهي زيادي برخوردار مي باشند، سپرد تا آنان بتوانند در طول ولايت و رهبري، جامعه و امور آن را هدایت...

ابتدا لازم است اشاره نماييم كه در درون جبهه باطل و اهل دنيا هم اختلاف و رقابت هاي زيادي براي دنياطلبي شان وجود دارد بلكه آن طوري كه از كلام حضرت علي ـ عليه السلام ـ استفاده مي شود اين است كه دنيا طلبان به مانند سگاني هستند كه بر سر جيفه دنيا از گزيدن و دريدن يكديگر دريغ نمي كنند (1) و حتي جبهه باطل در بعضي مواقع به خاطر اختلاف و درگيري جبهه خود را تضعيف نموده و موجب فرصت هايي براي جبهه حق گرديده اند در عين حال در خصوص حديثي كه از حضرت علي ـ عليه السلام ـ نقل شده و حضرت در ملامت زمانه خود فرمودند: شاميان (ياران معاويه) در باطل خود وحدت دارند و شما در حق خود متفرقيد.(2) بايد گفت اين خطاب و توبيخ حضرت علي ـ عليه السلام ـ درباره ديگر مسلمانان و ديگر زمان ها قابل تعميم نيست و سرنوشت هر قومي و هر ملتي به مشيّت الهي و در طول آن به اراده و عمل آن قوم و مردم آن زمانه مربوط مي شود. يعني نمي توان هر ملت مسلماني را كه اهل حق مي باشند را به تفرقه و اهل نزاع و دشمني متهم كرد. چه بسا مردم مسلمان و اهل حق كم نبوده اند كه اهل تفرقه نبوده و با وحدت و يكدلي از حق و مواضع بر حق خود دفاع كرده و براي آن پايداري و مقاومت كرده اند و خداوند اجر پايداري آنان را هم داده است. البته منكر وجود اختلاف بين طرفداران و حاميان حق و جبهه حق نيستيم لكن اين موضوع به عنوان قاعده قابل تعميم نيست در واقع مضمون حديث امام علي ـ عليه السلام ـ كه فرمودند شما در حق خود متفرقيد ناظر به توصيف حال و وضعيتي است كه عده اي از مردم زمان حضرت علي ـ عليه السلام ـ داشته اند و شامل آن ملامت هاي حضرت امير ـ عليه السلام ـ گرديدند. به هرحال در اين جا چند نكته به عنوان راهكار عملي وحدت قابل ذكر است. در خصوص راهكار وحدت كساني كه در جبهه حق هستند و تابع مرام حق و پيرو و شيعه علي ـ عليه السلام ـ خوانده مي شوند بايد گفت: اتصال به ولايت و تابع ولايت و رهبري بودن و فصل الخطاب دانستن آن و هم چنين توجه و عنايت به رهنمودها و خط مشي رهبري و اهتمام به عمل و رعايت آن مي تواند عامل مهمي درباره وحدت باشد. نكته ديگر اين است كه ما بايد بدانيم منشاء بيشتر اختلاف ها در جبهه حق همان هواهاي نفساني است يعني همان طوري كه امام(ره) فرمودند اگر تمام انبياء با هم در يك زمان با هم جمع بشوند آنان هيچ اختلافي ندارند. منشاء اختلاف بيشتر هواهاي نفساني است وقتي هواهاي نفساني كنار رفت و يا مهار گرديد ديگر سخن از اين من باشم و يا ما باشيم به ميان نمي آيد مهم رسيدن به مقصد و كسب رضا و خشنودي خداوند است از اين رو افراد و جريان ها بايد همواره به اين مهم درباره خود متذكر شوند و راهزنان متملق گو را از خود دور نموده و يا به حرف آنها اعتنايي نكنند. اي چه بسا برخي با دور گرفتن افراد و با ثناگويي و تمجيدگويي و يا حتي با بدگويي نسبت به ديگران واسطه اختلاف هاي بزرگ شده اند. امام خميني(ره) همواره مسئولين و جريان ها را درباره اين واسطه هاي اختلاف گوشزد مي فرمودند. نكته سوم اين است كه افرادي كه در جبهه حق حضور دارند لزوماً بايد مرز خود را با جبهه باطل جدا نمايند. هر چه اين مرزها شفاف تر باشد تعلق به اردوي جبهه حق بيشتر خواهد بود. يعني روابط و احساس تعلق به جبهه حق به نحوي است كه افراد را به سوي جبهه باطل نمي كشاند و سوء ظني را به وجود نمي آورد. يعني در اين جا روابطي و رابطه هايي بدون اذن ولايت با جبهه دشمن شكل نمي گيرد. زيرا فضاي روابط با جبهه باطل و متداخل شدن فضاي روابط، شبهات و تبعات سوئي چون اختلاف در درون جبهه حق به وجود خواهد آورد و در اين ميان عيب جويي ها و اتهام زني ها نُقل بازار خواهد بود و همين مي تواند موجب شكاف ها و اختلاف هاي بزرگ در جبهه حق گردد. لذا همان طوري كه توصيه قرآن كريم هم در اين باره مي شد بايد در خصوص روابط و نوع رابطه با افراد به خصوص افراد جبهه باطل، دقت بيشتري داشته باشيم، آن جايي كه خداي متعال در قرآن مي فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكمْ لاَ يَأْلُونَكمْ خَبَالا(3)ً. «يعني اي اهل ايمان از غير همدينان خود دوست صميمي همراز نگيريد». نكته آخر اين است كه افراط و تفريط همواره خطر و آسيب براي جبهه حق بوده است و اين افراط نه به معناي اين است كه بايد از موضع حق كوتاه بياييم و راه محافظه كاري و مصلحت انديشي را پيشه خود نماييم. و اين در واقع همان تفريط است و كوتاه آمدن از موضع حق است. افراط اين نيست كه ما براي دفاع از حق از جان مايه بگذاريم در حالي كه دفاع از جبهه حق از وظايف و تكاليف ديني ماست. بنابراين جانانه دفاع كردن از جبهه حق و سر از پا نشناختن افراط نيست. افراط و تفريط كه موجب اختلاف گرديده و همواره به جبهه حق آسيب رسانده آن موضع و رفتاري است كه خود را در رابطه و نسبت به تبعيت از ولايت و رهبري و ميزان آن نشان مي دهد يعني وقتي جلوتر از ولايت و رهبري گام برداشتي افراط كرده اي و اگر در فرامين رهبري كوتاهي كردي و همراه رهبر و ملازم رهبر نبودي و جا ماندي در واقع تفريط كرده اي و خط اعتدال را دنبال نكرده اي و همين افراط و تفريط ها باعث اختلاف و تفرقه در جبهه حق خواهد شد. البته عده اي از لحاظ روحيات شخصيتي، روحيات افراطي دارند و يا روحيات تفريطي دارند و روشن است كه اين روحيات در جامعه و در جبهه حق بايد مهار و كنترل شوند و به تناسب روحيات بايد به افراد ميدان داد. در مجموع براي جلوگيري از اختلاف و رسيدن به وحدت، علاوه بر اين كه لازم است، ولايت و رهبري را محور جامعه قرار داد و از آن تبعيت نمود و اوامر آن فصل الخطاب دانست همچنين لازم است امور را به افرادي كه داراي ظرفيت بالا و از تقواي سياسي الهي زيادي برخوردار مي باشند، سپرد تا آنان بتوانند در طول ولايت و رهبري، جامعه و امور آن را هدايت نموده و با شناخت كافي كه از اهداف بلند جبهه حق دارند دچار افراط و تفريط نگرديده و وحدت را در جامعه و جبهه حق مستقر و مستحكم نمايند.

پاورقی:

1. غررالحکم و دررالکلم، ص137. ر.ک: شرح حال آقا جمال الدين خوانساري بر غرر الحکم، ج3، ص81.
2. نهج البلاغه، ترجمه دشتي، خطبه 27.
3. آل عمران : 118.

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.