چکیده: با فقرا مینشست و از بينوايان دلجويی میکرد، بنده را با آزاد مساوی میدانست و میفرمود همه، فرزندان آدم و آفريدههای خدایند.
امام کاظم حلیمترین انسان روی زمین
رهروان ولایت ـ امام موسی بن جعفر(علیهماالسلام) امام هفتم شیعان، فرزند امام جعفر صادق(علیهالسلام) است؛ مهمترین لقب آن حضرت «کاظم» و کنيه ایشان «ابوالحسن» و «ابوابراهيم» است. ایشان در بین شيعيان و دوستداران حضرت به «باب الحوائج» معروف است. حضرت در روز يکشنبه هفتم ماه صفر سال 128 (ه.ق) در «ابواء»(منطقهاى در میان مكه و مدینه) به دنیا آمد.
نام مادر ایشان «حمیده مصفّاة» است؛ این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احكام و مسائل بود كه امام صادق(علیهالسلام) زنان را در یادگیرى مسائل و احكام دینى به ایشان ارجاع مىداد. و دربارهاش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چركى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن كرامتى كه از خداى متعال براى من و حجت پس از من است».
امام موسی کاظم(علیهالسلام) در سن 21 سالگی به امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسيد و امامت ايشان حدود 35 سال و اندکی طول کشید، لذا در بین ائمه اطهار(علیهمالسلام) بیشترین مدّت امامت را داشته است؛ البته غير از حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف). در نهایت، در رجب سال 183 هجرى، در سن 55 سالگى، به وسیله زهرى كه در زندان سِندى بن شاهك به دستور هارون الرشید به آن حضرت، خورانیده شد، به شهادت رسید و در مكانی به نام «مقابر قریش» در بغداد (در سرزمین عراق) كه هم اكنون به «كاظمین» معروف است، دفن شد.
صفات ظاهری و باطنی و اخلاق آن حضرت
امام کاظم(علیهالسلام) به اعتراف همه مورخان، به زهد و عبادت بسيار معروف بوده است؛ حضرت به خاطر عبادت و سختکوشی زیاد به «عبد صالح» معروف بود و در سخاوت و بخشندگی نیز مانند نياکان بزرگوار خود بود. نقل شده ایشان کیسههای سيصد ديناری و چهارصد ديناری و دو هزار ديناری را بین ناتوانان و نيازمندان تقسيم میکرد. از حضرت موسی کاظم(علیهالسلام) روايت شده است که فرمود: پدرم (امام صادق(ععلیهالسلام)) پيوسته منرا به سخاوت و کرم کردن سفارش میکرد.
اما خود حضرت با آن کرم و بخشندگی، لباس خشن میپوشید، چنانکه نقل کردهاند و اين خود نشان ديگری است از بلندی روح و صفای باطن و بیاعتنايی آن امام همام به زرق و برقهای دنياست. حضرت نسبت به زن و فرزندان و زيردستان خود بسيار با عاطفه و مهربان بود، هميشه در انديشه فقرا و بيچارگان بود، و پنهان و آشکار به آنها کمک میکرد.
حضرت به تلاوت قرآن مجيد علاقهی زيادی داشت، قرآن را با صدايی حزين و خوش تلاوت میکرد، آن چنانکه مردم در اطراف خانهی آن حضرت جمع میشدند و از روی شوق و رقت گريه میکردند. بدخواهانی بودند که آن حضرت و اجداد گرامیاش را دشنام میدادند و سخنانی دور از ادب به زبان میآوردند، ولی آن حضرت با بردباری و شکيبايی با آنها روبرو میشد، و حتی گاهی با احسان آنها را اصلاح میکرد، لقب «کاظم» نیز از همينجا به حضرت داده شد؛ کاظم به معنای نگهدارنده و فروبرندهی خشم است.
اما آنجا که پای گفتن کلمه حق پيش میآمد، حضرت مي فرمود: «قل الحق و لو کان فيه هلاکک: حق را بگو اگر چه آن حقگويی موجب هلاک تو باشد».[1]
با فقرا مینشست و از بينوايان دلجويی میکرد، بنده را با آزاد مساوی میدانست و میفرمود همه، فرزندان آدم و آفريدههای خدایند. از ابوحنيفه نقل شده است که گفت: «من او را در کودکی ديدم و از او پرسشهايی کردم، چنان پاسخ داد که گويی از سرچشمه ولايت سيراب شده است. به راستی امام موسی بن جعفر (علیهالسلام) فقيهی دانا و توانا و متکلمی مقتدر و زبردست بود».[2]
---------------------------------------------
پینوشت:
[1]. مجموعه ورام، ج1، ص12.
[2]. برگرفته از منتهی الامال ج2، ص 237-245.