راه شناخت حق از نطر پيامبر اسلام(ص) چیست؟

13:06 - 1394/02/05
چکیده: شخصي به نام مجاشع خدمت پيامبر اسلام(ص) رسيد و پرسش هايي از آن حضرت پرسيد: نخستين سؤال او اين بود كه: كيف الطريق الي معرفة الحق؟ يعني راه شناخت حق چيست؟ پيامبر(ص) فرمودند: معرفة النفس يعني راه شناخت حق، شناخت نفس است.يعني نفس انسان نشانه اي بر وجود خداست و با شناخت خويش ميتوان به شناخت خدا رسيد.

كسي كه فلسفه و عرفان نمي داند، از چه طريقي – غير از اين دو راه- خدا را بشناسد . ائمه ع كدام راه را رفتند و خداوند خودش را از چه طريقي معرفي نموده است؟!

پاسخ:
در پاسخ به اين پرسش بايد گفت كه انسان براي شناخت غير خود ابزارهايي در اختيار دارد.
حواس پنجگانه، عقل و دل وسيله هايي اند كه آدمي ميتواند از آنها براي شناختن بهره جويد.
در شناخت خدا هم آدمي از اين توانايي خويش بايد بهره برد، امّا شناخت خدا از راه حس به طور مستقيم و بي واسطه ممكن نيست.
زيرا خدا در محدودة محسوسات نيست، چرا كه خداي محسوس نميتواند بينياز باشد.
شناخت خدا از راه عقل گاهي با روشهايي است كه در فلسفه يا عرفان نظري هست و گاهي با غير آنهاست، يعني در شناخت عقلي خدا، گاهي انسان بايد اصطلاحات علم، فلسفه، يا عرفان نظري را بياموزد تا بتواند خداوند را اثبات كند و بشناسد و گاهي با چراغ عقل به معرفت خدا دست مييابد،
امّا بدون پيمودن راه فلسفه يا عرفان نظري، يكي از راههاي شناخت خدا كه نه راه فلسفه و نه عرفان نظري را ميطلبد، شناخت خداوند از راه علايم و نشانه ها است،
يعني شناخت خدا از راه نشانه هايي كه بصورت روشن خدا را اثبات ميكنند. اين راه براي شناخت راهي است كه انسانها در شناخت امور گوناگون، از آن بهره ميجويند و راهي آشنا براي آنهاست.
مثلاً انسان وقتي مشاهده ميكند كه از جايي دود متصاعد ميشود، از اين نشانه ها ميفهمد كه در آنجا آتشي افروخته شده است يا وقتي در زمستان در يك بيابان بر روي برفها جاي پايي ميبينيد يقين پيدا ميكند كه موجودي از آنجا عبور كرده است.
انسان اگر در موجودات هستي به ديدة دقت بنگرد، هر كدام از آنها ميتواند دليلي بر وجود خدا باشد. شناخت خدا از راه نشانه ها كه يك شناخت عقلي است راهي است كه خداوند و ائمه اطهار ـ عليهمالسّلام ـ آن را يكي از راههاي شناخت خداوند معرفي كرده اند.
خداوند ميفرمايد: اِنَّ في خَلقِ السَّمواتِ وَ الأرضِ لَآياتٍ لِأُولي الالباب(1) به راستي كه در آفرينش آسمانها و زمين نشانه هايي براي اهل خرد هست.
در آيه اي ديگر ميفرمايد: و في خلقكم و ما يُبُثُّ مِنْ دابَّةٍ آيات لقوم يوقنون(2) در آفرينش شما و آنچه از انواع جنبندگان پراكنده ميشود نشانه هايي براي اهل يقين هست.
خلقت انسان و وجود او يكي از بهترين نشانه ها بر وجود خداوند است.
در حديث است كه شخصي به نام مجاشع خدمت پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ رسيد و پرسشهايي از آن حضرت پرسيد:
نخستين سؤال او اين بود كه: كيف الطريق الي معرفة الحق؟ يعني راه شناخت حق چيست؟
پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: معرفة النفس يعني راه شناخت حق، شناخت نفس است(3).
يعني نفس انسان نشانه اي بر وجود خداست و با شناخت خويش ميتوان به شناخت خدا رسيد.
امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «والعجب من مخلوق يزعم ان الله يَخْفي علي عِبادِه و هُوَ يَري أثَر، الصّنعِ في نفسه بِتَركيبٍ يَبهُت عقله و تأليفٍ يبطل جحودَه.»(4)
شگفت از آفريده اي كه ميپندارد خداوند از مردم پنهان است، در حالي كه آثار مصنوع بودن (آفريده بودن) را در خود مشاهده ميكند، با تركيبي كه عقل او را مبهوت و انكارش را باطل ميسازد.
پس خود انسان و نعمتهايي كه در وجود اوست در بيان قرآن و سخنان ائمه ـ عليهم السلام ـ نشانه اي بر وجود خداست. از جمله نشانه هايي كه ميتواند انسان را به وجود خداي دانا و توانا رهنمون شود، چيزي است كه در اين آيه بدان اشاره شده است.
خدا ميفرمايد: ومن آياته... اختلاف ألسِنَتِكُم و اَلْوانكُم اِنّ في ذلك لَآياتٍ للعالمين ويكي از نشانه هاي او .... اختلاف زبانها و رنگهاي شماست. در اين اختلاف، نشانه هايي براي دانشمندان هست.(5)
يكي از مفسرين گفته است: واقعيت غير قابل شك اين است كه هيچ مرد و زني در شرق و غرب از نظر رنگ و تُن صدا به دقّت عقلي، شبيه به هم نيستند و لذا ملاحظه ميكنيد كه (به حسب ظاهر و در مواردي) زبان و يا رنگ يكي است،
ولي در واقع و به دقت عقلي دو صورتي كه در سفيدي مانند هم باشند وجود ندارد و نيز دو نفر كه مانند هم سخن بگويند پيدا نميشود(6).
به اين صورت ملاحظه ميفرماييد كه اختلاف رنگها و زبانها نشانه ي روشني بر وجود خداوند به شمار رفته است.
از اين دست نشانه ها بسيار هست كه در آيات قرآن و سخنان ائمه ـ عليهم السلام ـ به آنها اشاره شده است كه مطالعه كتاب معرفي شده براي شما مفيد خواهد بود.
پس راه نخست، ديدن نشانه ها و عظمتهاي نظام آفرينش است كه حاكي از وجود آفريننده اي دانا و توانا است.
راه ديگر براي شناخت خدا كه اشاره به آن مفيد است، راه فطرت است. در سخنان ائمه عليهم السّلام به اين راه هم اشاره شده است. امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «فطرهم علي التوحيد عند الميثاق علي معرفته أنّه ربهم(7)» خداوند هنگام اخذ ميثاق بر شناخت خود، كه او پروردگار مردم است، آنان را با فطرت وسرشت توحيد آفريده است.
اين احساس و تجربه باطني در مواردي خاص، از جمله در حالي كه انسان اميدش از همه اسباب طبيعي بريده شود آشكار ميشود.
به اين امر آيه ي 65 سورة عنكبوت اشاره ميفرمايد:
فَأِذا رَكبُوا فيِ الفُلكِ، دَعَوُا اللهَ مُخْلصِينَ لَهُ الدّينَ فَلّما نَجاّهم إلي البَرِّ اذا هم يُشْكُرون
و هنگامي كه بر كشتي سوار ميشوند خدا را در حالي كه دين را براي آن خالص كردهاند ميخوانند و چون به خشكي رسانده شوند و نجاتشان دهد شرك ميورزند.

پاورقی:

1. آل عمران :190.
2. جاثيه:4.
3. محمدي ري شهري، محمد، مباني خدا شناسي، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد، چاپ اول،1369،ص97.
4. همان، ص101.
5. روم:22.
6. منبع پيش اشاره شده ص151.
7. همان، ص349.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.