رهروان ولایت ـ شهید مرتضی مطهری، متولد ۱۳ بهمن ماه ۱۲۹۸ در فریمان، عالم شیعی و استاد فلسفه و کلام اسلامی و نیز تفسیر قرآن کریم است که در 11 اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ به دست گروهک فرقان به شهادت رسید. حوزهی مطالعات و آثار وی گسترده و در میان اندیشمندان و نویسندگان معاصر از تنوع و غنای بالایی برخوردار است.
از جمله مسائل و موضوعاتی که مدت مدیدی ذهن و اندیشهی استاد را به خود جلب کرد، حقوق زن و شبهات مربوط به آن است. شهید مطهری در این باره میگوید: «در سه چهار سال اخیر، قسمت زیادی از وقت خود را صرف مسائل اسلامی مربوط به زن و حقوق زن کردم، بسیاری از آنها به صورت سلسله مقالات در برخی جراید و مجلات یا به صورت کتابی منتشر شد ... لازم دانستم منطق اسلام در این زمینه را روشن کنم»[1].
ایشان راجع به تاثیر این نوشتهها میگوید: «احساس میکنم، فعالیتهای قلمی ناقابل اینجانب در این میدان، چه جراید و مجلات و چه به وسیله این کتاب، اثر نیک محسوسی داشته است. تا آنجا که اطلاع دارم نشر این کتاب تاثیر فراوانی در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح متجدد عملا در وضع خود تجدید نظر کردهاند».[2]
حقوق زن و مرد در اسلام تساوی است نه تشابه
از جمله مسائلی که استاد مطهری بدان پرداخته و در صدد پاسخ به آن برآمده است، مسالهی حقوق زن در اسلام و چرایی تفاوت آن با نظام غربی است. استاد در پاسخ منتقدانی که اسلام را به واسطهی مسالهی تعدد زوجات، حق طلاق و ... دین مردانه توصیف کرده و زن اسلامی را به واسطهی سهم ارث، واجب النفقهی مرد بودن و ... ناقص معرفی میکردند، میگوید: زن و مرد بایستی حقوق مساوی و نه مشابه داشته باشند. استاد مینویسد: لازمهی تساوی حقوق، تشابه حقوق نیست. تساوی با تشابه متفاوت است؛ چرا که تساوی برابری و تشابه یکنواختی است. استاد مینویسد: «گفتیم اسلام در روابط و حقوق خانوادگی زن و مرد، فلسفه خاصی دارد که با آنچه در چهارده قرن پیش گذشته است، مغایرت دارد و با آنچه در جهان امروز میگذرد نیز مطابقت ندارد».[3]
یک مثال روشن
پدری را در نظر بگیرید که دارای زمین کشاورزی، کارخانه، دفتر تجارت و مستغلات باشد. حال این مرد ثروتمند در حالیکه استعداد فرزندانش را کشف کرده، اگر بخواهد ثروتش را بین فرزندان تقسیم کند، آیا آنرا به صورت مشابه به آنها واگذار خواهد کرد؟ خیر؛ بلکه با در نظر گرفتن استعداد و توان هر یک ار آنها و با حفظ ارزش مساوی بودن نه مشابه، به دادن اموالش اقدام میکند.
استاد در جایی دیگر مبتنی بر آموزههای قرآن کریم، زن را در رسیدن به مقام قرب الهی همپا و همتراز مردان دانسته و مینویسد: اگر قرآن در جایی همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایست معرفی میکند؛ در جایی دیگر از آسیه، زن فرعون، هم به عنوان یک زن بزرگ یاد میکند. قهرمانان قرآنی، هم مردان و هم زنانی بسان مادر موسی هستند که قرآن کریم در موردش میگوید: ما به مادر موسی وحی فرستادیم که کودک را شیر بده و هنگامیکه بر جان او بیمناک شدی او را به دریا بیافکن و نگران نباش که ما او را به سوی تو باز خواهیم گردانید. حضرت مریم(سلاماللهعلیها) نیز موردی دیگر است که به مرتبهای از معنویت رسید که پیامبری(حضرت زکریا علیهالسلام) را مبهوت خویش ساخته بود.
شهید مطهری تنها تفاوت میان زن و مرد در اسلام را در «سیر من الحق الی الخلق» میداند که با توجه به تحمل و و توان مسولیت مرد( وظیفهی پیامبری و امامت) است که آن هم دلیل برتری مرد بر زن نیست؛ چرا که اسلام حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را بر تمام فرزندان او که اماماند و همهی پیامبران جز پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) برتر دانسته است.[4] در سورهی مبارک دهر چون نام فاطمه(سلاماللهعلیها) در میان بوده است، خداوند اکراما لفاطمه، اسمی از حورالعین نبرده است.[5] و این موارد نشان از این دارد که اسلام جایگاه زن را بسیار بالا دیده است.
--------------------------------------------------
پینوشت
[1]. مطهری، مرتضی، عدل الهی، ص 15-16.
[2]. مطهری، مرتضی، مسالهی حجاب، ص۱۴.
[3]. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص 122.
[4]. همان، ص 119.
[5]. شهید مطهری، آشنایی با قرآن، ج 11، ص 79.