چکیده: مساله جانشينی امام رضا(عليهالسلام) اصحاب و شيعيان حضرت را متأثر كرده بود. اين اندوه زمانی به اوج خود رسید كه فرقهی واقفيه(فرقهای که قائل به غيبت امام كاظم(عليهالسلام) شدند در تبليغات خود، نداشتن فرزند پسر از سوی امام رضا(عليه السّلام) را دليلی بر اثبات ادعای موهوم خود میدانستند.
رهروان ولایت ـ مساله جانشينی امام رضا(عليهالسلام) اصحاب و شيعيان حضرت را متأثر كرده بود. اين اندوه زمانی به اوج خود رسید كه فرقهی واقفيه(فرقهای که قائل به غيبت امام كاظم(عليهالسلام) شدند) در تبليغات خود نداشتن فرزند پسر از سوی امام رضا(عليه السّلام) را دليلی بر اثبات ادعای موهم خود میدانستند؛ تا جايیكه يكی از همين افراد، در نامهای خطاب به حضرت نوشت: تو چگونه امام هستی در حالیكه فرزندی نداری؟
حضرت در پاسخ فرمودند: تو از كجا میدانی كه فرزندی ندارم، به خدا سوگند روزها و شبها سپری نمیشود، مگر اينكه خداوند فرزند پسری به من عنايت میفرمايد تا حق و باطل را از هم جدا سازد.[1]
همچنين يكي از ياران حضرت به آن حضرت گفت: امام پس از تو كيست؟ آن حضرت فرمودند: فرزندم.
او گفت: كسیكه فرزند ندارد، چگونه جرأت آن را دارد كه بگويد فرزندم؟ راوی میگويد: چند روز سپری نشده بود كه امام جواد(عليهالسلام) به دنيا آمد.[2]
تولد امام جواد(عليهالسلام)
تولد مبارك امام جواد(عليهالسلام) نه تنها پايانبخش دلهرههای شيعيان و افشاي نيت فرصت طلبان و سود جويانی چون فرقه واقفيه بود، بلكه آغاز فصل نويني از تاريخ تشيع است. ولادت حضرن در 10 رجب سال 195 (ه.ق) بوده است.[5]
كودكی امام جواد(عليهالسلام)
بدون شک دوران كودكی امام جواد(عليهالسلام) از مهمترين دوران زندگی آن حضرت به شمار میرود؛ چرا كه اولين امامی بود كه در چنين سنی به امامت میرسید و معادلات فكری سياسی را به هم ریخت و برگ جديدي در تاريخ زندگی ائمه(عليهمالسلام) رقم زد. از مهمترين رويدادهايی كه در دوران كودكی آن حضرت به وقوع پيوست میتوان به موارد زير اشاره كرد:
1. در محافل شيعی، از حضرت جواد(عليهالسلام) به عنوان مولودی پر خير و بركت ياد میشد. چنان كه از امام رضا(عليهالسلام) منقول است كه فرمودند: «اين مولودیست كه برای شيعيان ما، با بركتتر از او زاده نشده است».[6]
2. خلع سلاح واقفيه توسط امام جواد(عليهالسلام).[7]
3. آزمايش حضرت، توسط جمعی از شيعيان و پاسخ امام جواد(عليهالسلام) به پرسشهای آنان در پرتو علم امامت. از جمله امتيازهاي امام جواد(عليهالسلام) اظهار علم اهل بيت است كه نظيرش وجود ندارد. در تاريخ آمده كه چون حضرت رضا(عليهالسلام) از دنيا رفت عدهای از بزرگان و علما به مدينه آمدند و سیهزار مساله در چند روز از امام جواد(عليهالسلام) پرسیدند و حضرت بدون تأمل و فكر جواب دادند، در حالیكه ده سال بيشتر نداشتند.[8]
4. مناظره علمی با گروهی از دانشمندان نامدار زمان مأمون از جمله «يحيي بن اكثم» و سرگردانی او از پاسخ امام جواد(عليهالسلام).[9]
5. ازدواج توطئهآميز امفضل با امام جواد(عليهالسلام) توسط مأمون؛ اين ازدواج كه مأمون بر آن اصرار داشت، كاملا جنبه سياسي داشت و اهداف شومی را دنبال میكرد.
6. ايجاد شبكه ارتباطي وكالت توسط حضرت؛ امام جواد(عليهالسلام) با تمام محدوديتهاي موجود، از طريق نصب وكلا و نمايندگان خود در سراسر ممالک اسلامی، ارتباط خود را با شيعيان حفظ كرد و با اين عمل از تجزيه نيروهای شيعه جلوگيری میكرد. حتی به هواداران خود اجازه میداد كه به درون دستگاه حكومت نفوذ كرده پستهای حساس را در دست گيرند.
جواني امام جواد(عليهالسلام)
چنانكه گفته شد مهمترين عملكرد و فعاليت علمی، فرهنگی و سياسی امام جواد(عليهالسلام) كه تاريخ را به حيرت واداشته است، همان دوران كودكی آن حضرت بود؛ ولی دوران جوانی امام(عليهالسلام) نيز خالی از اتفاق و رویداد نبوده است، از وقايع اين دوران از زندگی حضرت به چند مورد اشاره میكنيم:
1. تربيت شاگر و انتشار علم و دانش خود توسط آنان؛ گر چه دوره امام جواد(عليهالسلام) به دليل فشارهای سياسی و كنترل شديد دستگاه خلافت، شعاع فعاليت ايشان بسيار محدود بود، اما با اين حال تربيت شاگرد در دستور كار حضرت بود، هر چند تعدادشان كم بود. بنابراين اگر میخوانيم كه تعداد راويان و اصحاب حضرت جواد(عليهالسلام) قريب صد و ده نفر بودهاند[10] و جمعا 250 حديث از آن حضرت نقل شده، نبايد تعجب كنيم، زيرا از يك سو، آن حضرت شديدا تحت مراقبت و كنترل سياسی بود و از طرف ديگر، زود به شهادت رسيد و به اتفاق دانشمندان بيش از بيست و پنج سال عمر نكرد.[11]
2. سفر حج: امام پس از شهادت پدر بزرگوارش به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت و تا پايان خلافت مأمون در آن شهر ساكن بود.
3. شهادت امام(عليهالسلام): مأمون در سال 218 (هـ.ق) درگذشت و پس از او برادرش «معتصم» جای او را گرفت، او در سال 220 (هـ.ق) امام را از مدينه به بغداد آورد تا از نزديك مراقب او باشد. معتصم كه درصدد قتل حضرت بود، سرانجام منظور پليد خود را عملی ساخت و امام را توسط «ام الفضل» مسموم و شهيد کرد.[12]
نتيجه: تولد حضرت امام جواد(عليهالسلام) در شرايطي صورت گرفت كه خير و بركت خاصی برای شيعيان به ارمغان آورد، حضرت نیز در همان دوران كودكی اسلام و تشيع را احيا كرد و دشمنان را ناکام گذاشت و تلاشهای زيادی را در اين راه از خود نشان داد و در همين راه نیز نهایتاً به شهادت رسيد.
---------------------------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. طبرسي، اعلام الوري، دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ سوم، بي تا، ص 346.
[2]. علي بن عيسي اربلي، كشف الغمه، مكتب بني هاشمي تبريزي، 1381 ق، ج 2، ص 352.
[4]. كليني، اصول كافي، چاپ نشر اسوه، قم، چاپ اول، 1418 ق، ج 1، ص 561.
[5]. شيخ طوسي، مصباح المتهجد، بيروت، مؤسسة فقه الشيعة، 1411 - 1991 م،چاپ اول،ص805.
[6]. طبرسي، اعلام الوري، المكتبة الاسلامي، چاپ سوم، بي تا، ص 347.
[7]. الإربلي، علي بن عيسي ، كشف الغمه، مكتبة بني هاشمي تبريز، 1381 هـ.ق، ج 2، ص 142.
[8]. كليني، اصول كافي، چاپ و نشر اسوه ، قم، چاپ اول، 1418 هـ.ق، ج 1، ص 566.
[9]. شيخ مفيد، الإختصاص، تعليق: علي اكبر غفاري، انتشارات جامعه مدرسين، قم، بي تا، ص 99.
[10]. شيخ طوسي، رجال، منشورات المكتبة الحيدريه، چاپ اول، نجف، 1381 هـ.ق ، ص 397ـ409.
[11]. شيخ مفيد، الارشاد، ترجمه رسولي محلاتي، انتشارات علميه اسلاميه، تهران، بي تا، ج 2، ص 284.
[12]. كليني، الكافي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، چاپ چهارم، 1365 ش، ج 1، ص 323.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. «منتهي الامال» نوشته: شيخ عباس قمي.
2. «سيره پيشوايان» نوشته: مهدي پيشوايي.
3. «حيات فكري و سياسي امامان شيعه» نوشته: رسول جعفريان.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم