مناظره امیرالمومنین با خوارج

09:21 - 1394/02/15

چکیده: زمانی‌که خوارج به تکفیر و قتل مسلمانان پرداختند و مذاکرات امیرالمومنین(علیه‌السلام) با آن‌ها بی‌نتیجه بود، حضرت را مجبور به جنگی ناخواسته کردند. امیرالمومنین(علیه‌السلام) خود به نزد آنان رفت و با ایشان سخن گفت.

خوارج

رهروان ولایت-زمانی‌که خوارج به تکفیر و قتل مسلمانان پرداختند و مذاکرات امیرالمومنین(علیه‌السلام) با آن‌ها بی‌نتیجه بود؛ حضرت را مجبور به جنگی ناخواسته کردند. امیرالمومنین(علیه‌السلام) افراد مختلفی را برای صحبت و قانع کردن خوارج نزد آنان فرستاد. اما زمانی‌که صحبت بی‌فایده بود و جنگ اجتناب ناپذیر، حضرت به سوی آنان حركت كرد و چنان به خوارج نزديك شد كه سخن او را مى‏‌شنيدند و با صداى بلند فرمود: «اى گروهى كه آنان را لجاجت برانگيخته و هواى نفس آنان را از حق بازداشته است و در نتيجه در اشتباه و خطا افتاده‏‌اند، من به شما اندرز و بيم مى‏‌دهم كه در گم‌راهى خود پافشارى مكنيد و بدون هيچ دليل و برهانى از سوى خداوند كشته مشويد، مگر نمى‏‌دانيد كه من به اين دو داور(ابوموسی اشعری و عمر عاص که برای حکمیت دارو شده بودند) شرط كردم كه بايد طبق قرآن حكم كنند؟ و قبلا به شما نگفتم كه طرح موضوع حكميت از سوى‏ شاميان مكر و حيله است و چون شما چيزى جز حكميت را نپذيرفتيد، با آنان شرط كردم كه بايد آن‌چه را قرآن زنده كرده است، زنده كنند و آن‌چه را قرآن از ميان برداشته است از ميان بردارند، آنان با كتاب خدا مخالفت كردند و سنت پيامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) را ناديده گرفتند و به هواى دل خود عمل كردند و ما حكم آنان را دور انداختيم و ما بر همان حال نخستين خود هستيم، در اين سرگردانى به كجا مى‏‌رويد و از كجا آمده‏‌ايد؟».

آنان گفتند: ما هنگامى‌كه به برگزيدن داوران رضايت داديم، كافر شديم و اكنون از آن گناه به سوى خدا توبه كرديم، اگر تو هم همان‌گونه كه ما توبه كرديم توبه كنى، همراه تو خواهيم بود؛ وگرنه ما به شما اعلان جنگ مى‏‌دهيم.
امیر المومنین(علیه‌السلام) فرمود: مى‏‌گوييد خودم گواهى كفر خودم را بدهم؟ در آن صورت گم‌راهم و از هدايت‏‌شدگان نيستم. سپس فرمود: مردى از شما كه مورد رضا و اعتمادتان باشد، پيش من آيد و او و من گفتگو كنيم و اگر حجت بر من تمام شد، براى شما اقرار به گناه و در پيش‌گاه خداوند توبه مى‏‌كنم و اگر حجت بر شما تمام شد، از كسى كه بازگشت شما به سوى اوست بترسيد.

خوارج به «عبد الله بن كواء» كه از بزرگان آنان بود گفتند: پيش او برو و محاجه كن؛ او نیز نزد امیرالمومنین(علیه‌السلام) آمد. حضرت خطاب به خوارج فرمود: «آيا به اين شخص راضى هستيد؟
گفتند آرى،
سپس فرمود: خدايا گواه باش و تو بهترین گواهى.
امیرالمومنین(علیه‌السلام) به آن شخص فرمود: اى پسر كواء، پس از اين‌كه به حكومت راضى شديد و همراه من جنگیدید و فرمان‏‌بردار بوديد، چه چيز شما را بر من خشمگين ساخته؟ چرا روز جنگ جمل از من بيزارى نجستيد؟
ابن كواء گفت: در آن‌جا موضوع حكميت مطرح نبود.
حضرت فرمود: آيا من هدايت شده‏‌ترم يا رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)؟
او گفت: بدون شک رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله).
حضرت فرمود: اين گفتار خداوند(عزوجل) را نشنيده‏‌اى كه مى‏‌فرمايد: «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين [آل‌عمران/61] پس بگو بياييد پسران ما و پسران شما و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را فراخوانيم و مباهله كنيم تا دروغ‌گويان(و كافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازد». آيا خداوند ترديدى داشت كه مسيحيان دروغ مى‏‌گويند؟
ابن كواء گفت: اين احتجاجى بر ضد آنان بود و حال آن‌كه تو درباره خودت هنگامى‌كه به داورى داوران راضى شدى، شك و ترديد كردى و در اين صورت ما سزاوارتر به شك كردن درباره تو خواهيم بود.

امیر المومنین(علیه‌السلام) هم‌چنان با ابن كواء با سخنانى نظير همين آيات را احتجاج مى‏‌کرد، تا آن‌كه ابن كواء گفت: «در آن‌چه مى‏‌گويى راست‌گويى، ولى هنگامى‌كه حكميت آن دو داور را پذيرفتى كافر شدى.
حضرت فرمود: اى ابن كواء، واى بر تو، من فقط ابو موسى را به حكميت گماشتم و عمرو عاص را معاويه بر آن كار گماشت.
ابن كواء گفت: ابو موسى كافر بوده است.
حضرت فرمود: واى بر تو، چه وقتى او كافر شد، آيا هنگامى كه من او را فرستادم يا پس از اين‌كه بعد از صدور راى؟
او گفت: وقتى راى صادر کرد.
حضرت فرمود: بنابراين، تو معتقدی که من او را مسلمان فرستادم و به قول تو پس از اين‌كه او را فرستادم كافر شد، اگر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌واله) مردى از مسلمانان را پيش گروهى از كفار مى‏‌فرستاد كه آنان را به خداوند دعوت كند و او آنان را به غير خداوند فرا مى‏‌خواند، آيا بر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌اله) گناهى بود؟
او گفت: نه.
پس حضرت فرمود: بر فرض كه ابو موسى گم‌راه شده باشد، بر من چه گناهى است؟ و آيا براى شما رواست كه به بهانه‌ی گم‌راهى ابو موسى، شمشير بر دوش نهيد و متعرض مردم شويد؟

چون بزرگان خوارج اين گفتگو را شنيدند، به ابن كواء گفتند: برگرد و گفتگو با امیر المومنین(علیه‌السلام) را رها كن.

امیرالمومنین(علیه‌السلام) پس از آن که حجت را بر آنان تمام کرد، پيش ياران خود برگشت و سپاهیان خود را مرتب نمود و برای جلوگیری از خون‌ریزی و جنگ، آخرین تلاش خود را انجام داد. حضرت پرچمی را برافراشت و فرمود: هر کس زیر این پرچم برود در امان است.[1]

 

---------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. اخبار الطوال، ابو حنیفه دینوری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، نشر نى، چ چهارم، 1371ش، ص256-253. با اندکی تلخیص.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

بسیار عالی بود

تصویر طه
نویسنده طه در

خیلی منشکرم،واقعا استفاده کردم

تصویر بهشتی
نویسنده بهشتی در

بسیار عالی و عبرت آور.ای کاش مسیولین ما بیشتر تاریخ میخواندند بجای اجتماعی

تصویر محمدرضا 1
نویسنده محمدرضا 1 در

بسیارخرسندم که شیعه علی هستم

تصویر منصوره ی آسمان ها

سلام

ممنون از دعوتتون وپستتون.

یا رب دل مرده ی مرا احیا کن / بر روی گدای نیمه شب در وا کن

سوگند به قطره قطره ی خون علی(ع) / پرونده ی اعمال مرا امضا کن .

شهادت شفیع شیعیان و مولای متقیان، علی علیه السلام تسلیت باد

تصویر یک دانش آموز
نویسنده یک دانش آموز در

صدق امیرالمومنین
...

تصویر سیده  زهرا
نویسنده سیده زهرا در

ای علی ای سرور آزادگان ماه خدا ،روشنی بندگان

سوخته اند درغم توجانمان اهل ریا اهل غدر ،کوفیان

گرچه که خورشیدتوراسوختند بازهمانها به تودل دوختند

بازهمه ،باهمه ئ کفرشان دست بدامان تواند مهربان ...

صلی الله علیک یامیرالمومنین یاعلی ابن ابی طالب ولعنه الله علی اعدائهم..
متشکر به من سرزدید . ازآشناییتون خوشحالم.

تصویر ܓܨ فاطی ܔܜ
نویسنده ܓܨ فاطی ܔܜ در

پرچم ما شیعیان همیشه بالاست

عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود.

تصویر hosein1393
نویسنده hosein1393 در

به فضل خدا اینگونه خواهد ماند

تصویر علي اصغر شيباني
نویسنده علي اصغر شيباني در

معلومه كه بالاست تاوقتي شيعه  اميرالمومنين باشيم.السلام عليك يااسدالله .

تصویر hosein1393
نویسنده hosein1393 در

به فضل خدا اینگونه خواهد ماند

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****