چکیده:خداوند برای آسایش هر چه بیشتر مسلمانان در زندگی فردی و اجتماعی، تعالیمی را از طریق فرستادگان خود ارائه نموده است. یکی از این تعالیم مهم دستور به بخشش و گذشت است؛ زیرا اگر همه مردم در جامعه برای استیفای حقوق خود سختگیری کنند، بخش عمدهای از زندگی مردم مختل میشود.
رهروان ولایت _ خداوند برای آسایش هر چه بیشتر مسلمانان در زندگی فردی و اجتماعی، تعالیمی را از طریق فرستادگان خود ارائه نموده است. یکی از این تعالیم مهم دستور به بخشش و گذشت است؛ زیرا اگر همه مردم در جامعه برای استیفای حقوق خود سختگیری کنند بخش عمدهای از زندگی مردم مختل میشود. به همین خاطر خداوند متعال در قرآن میفرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ [اعراف/199] طریقه عفو و بخشش پیشگیر و امت را به نیکوکاری امر کن».
امام چهارم شیعیان امام زین العابدین(علیهالسلام) با توجه به شرایط سختی که در آن زمان برقرار بود، تلاش کردند تا با رفتار خود در دو بعد به تبیین این مهم بپردازد:
بعد اول: درخواست بخشش از خداوند متعال
امام سجاد(علیهالسلام) در دعاهایی که از ایشان رسیده است نحوه طلب آمرزش از خداوند را آموزش میدهند. حضرت در بخشی از دعای خود میفرمایند: «ای پروردگار من، که فضل بیپایان و بردباری عظیم تو برتر از آن است که منرا با گناهانم مقایسه نمایی، از من درگذر، از من درگذر، از من درگذر ... ».[1] در این فراز حضرت با ذکر صفات پروردگار و رحمت و حلم بیپایان او به گناهکاران امید میدهد که هرگز از لطف پروردگار مأیوس نشوند و در راه رشد و تربیت به مسیر خود ادامه دهند.
حضرت زینالعابدین(علیهالسلام) در فراز دیگری میفرماید: «بار الها اگر بخواهی ما را عفو کنی این از فضل و رحمت توست و اگر بخواهی ما را کیفر دهی بر اساس عدالت است. ای کسیکه از همه اغنیا بینیازتری، هماکنون ما بندگان در پیشگاه تو حاضریم و از همه نیازمندان نسبت به عفو تو محتاجتر هستیم. پس ناداری ما را با وسعت خود جبران فرما و امید ما را با دریغ نمودنت قطع مگردان».[2] در این فراز نیز حضرت در مقام هدایت به مسلمانان میآموزند که مومن میبایست در نهایت تواضع، خطایش را بپذیرد و از آن نادم باشد و سپس با اعتراف به این که خداوند بینیاز مطلق است از او درخواست عفو نماید.
بعد دوم: تشویق مردم به گذشت با سیره عملی خود
در سیره این امام بزرگوار موارد زیادی از عفو و گذشت در حق نزدیکان، غلامان، اقوام، شیعیان و حتی مخالفان و دشمنان یافت میشود. عمادالدین طبری نقل میکند: «روزی یکی از خویشاوندان امام سجاد(علیهالسلام) نزد ایشان آمد و تا توانست لب به بیاحترامی و دشنام گشود، ولی امام (علیهالسلام) به این دشنامها اعتنا نکرد و چون آن شخص از نزد حضرت خارج شد، برخی از افرادی که نزد حضرت بودند گفتند: چرا امر نفرمودید تا ما پاسخ گستاخیهای این فرد را بدهیم.
حضرت به آنها فرمود: «همراه من بیایید و پاسخی که به او میدهم را بشنوید».
آنها گفتند: «میآییم، ولی دوست داشتیم که همینجا پاسخ او را میدادید».
حضرت نعلین خود را پوشید و به راه افتاد درحالیکه این آیات را زمزمه میکرد «وَ الْکَظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یحُِبُّ الْمُحْسِنِين [ آلعمران/134] و (کسانی که) خشم خود را فرو میبرند و از مردم در میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست دارد». با تلاوت این آیه توسط حضرت، آنان دانستند که حضرت سخن زشتی به آن فرد نخواهد گفت؛ زمانیکه به خانه آن شخص رسیدند حضرت فرمود: «بگویید سجاد آمده است». آن مرد از خانه بیرون آمد در و گمان کرد که امام سجاد(علیهالسلام) برای تلافی به نزد او آمده است.
وقتی امام(علیهالسلام) او را دید فرمود: «برادرم اگر آنچه به من نسبت دادی، در من وجود داشته باشد، از خداوند طلب مغفرت میکنم و اگر در من وجود نداشته باشد، از خداوند برای تو طلب آمرزش میکنم». در اثر این رفتار امام(علیهالسلام) آن شخص دگرگون شد و به پای حضرت افتاد و گفت: «از خداوند طلب آمرزش میکنم، آنچه به شما نسبت دادم در شما نیست، بلکه خود سزاوار آن هستم».[3]
بدین ترتیب حضرت با سکوت خود در مرحله اول، سپس با بردن حاضران آن جمع به خانهی آن شخص، ابتدا آن فرد را متوجه عمل ناشایست خود کرد و به دیگران همدرس گذشت و عفو را آموخت؛ زیرا امام(علیهالسلام) اگر میخواست تنها رفتار آن مرد را اصلاح کند، به تنهایی به سراغ او میرفت و نیازی به حرکت دستهجمعی نبود.
--------------------------------------------------
پینوشت
[1]. مصباح المنیر، علی مشکینی، دعای ابوحمزه ثمالی، ص342.
[2]. صحیفه سجادیه، دعای 10، ص146-125.
[3]. مناقب الطاهرین، عمادالدین طبری، ترجمه حسین درگاهی، ج2، ص623.
نظرات
بسیار مفید بود ممنون
از مطالب زیبات ممنونم
سلام
خیلی خوب بود
ممنونم که به وبم سر زدید
اگه میخواین شما رو لینک کنم بهم خبر بدید
ممنون مطلب جالبی بود
خیلی عالی بود
خیلی ممنون