چکیده:اگر کسى به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهى باریک و پنهان و گاهى وسیع، از روح توحید، توکل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جارى است. این را مىشود استخراج کرد، دید و فهمید.
رهروان ولایت - شناخت شخصیتهای تاریخی و بزرگ یک ملت و تلاش برای شناساندن آن به نسل نو و جوان، حرکتی مهم و تاثیرگذار است که با برکات و ثمرات فراوانی نیز همراه خواهد بود. از جمله اینکه، وقتی عظمت شخصیت یک فرد به جامعه شناسانده شود، بهطور طبیعی و خودکار، فکر و اندیشهی او هم در میان افراد جامعه، از احترام خاصی برخوردار خواهد شد و همین احترام، کمک میکند تا آن فکر و اندیشه، در جامعه، جاری شده و همگان را بهرهمند سازد.
احساس شخصیت و بزرگی در میان آحاد افراد جامعه هم از دیگر ثمرات شناساندن شخصیتهای شاخص و بزرگ در یک ملت است. ملتی که پیشینهی خود را سرشار از افکار عالی و ایدههای ناب ببیند هرگز تن به هرزگی اخلاقی و وابستگی فرهنگی نخواهد داد و تمام تلاش خود را برای حفظ و ارتقای فرهنگ دیرین و کهن خود، انجام میدهد.
«حکیم ابوالقاسم فردوسی» (۳۹۷-۳۱۹ ه.ش) از جمله مردان شخیص و حکیم سرزمین و تمدن بزرگ ایران اسلامی است. بزرگمردِ عرصهی ادبیات و حکمت الهی که در زمرهی عالمان دینی و شخصیتی سرشار از معارف ناب اسلامی بود که نقش بزرگی در محافظت و ترویج اسلام عزیز و مذهب حقهی تشیع داشته است. «شاهنامه» بهعنوان برجستهترین و معروفترین اثر «حکیم فردوسی» از جایگاه متین و محبوبی در میان نخبگان علمی و حتی آحاد مردم عادی برخوردار است. «اگر کسى به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهى باریک و پنهان و گاهى وسیع، از روح توحید، توکل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جارى است. این را مىشود استخراج کرد، دید و فهمید.»[1] نگاهی محققانه به داستانها و شخصیتهای موجود در «شاهنامه» نشان از آن دارد که تکیه و تاکید فردوسی، بر حکمت الهی و اسلامی بوده است. مثلا «فردوسى آن وقتى که از اسفندیار تعریف مىکند، روى دیندارى او تکیه مىکند. مىدانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبىِ مبلغ دین بوده که سعى کرده پاکدینى را در همه جاى ایران، گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزباللهىهاى امروز خودمان است؛ آدم خیلى شجاع و نترس و دینى بوده است؛ حاضر بوده است براى حفظ اصولى که به آن معتقد بوده و رعایت مىکرده، خطر بکند و از هفتخان بگذرد و حتى با رستم، دست و پنجه نرم کند. وقتى شما شاهنامه را مطالعه مىکنید، مىبینید که فردوسى روى این جنبهی دیندارى و طهارت اخلاقى اسفندیار تکیه مىکند.»[2]
همین ویژگیهای فردوسی و همین تاکیدهای او بر مبانی اسلامی و موازین دینی، سبب شده است تا شخصیتهای بزرگ، ایشان را مورد تجلیل و تکریم قرار دهند. کلام آیتالله جوادیآملی در این زمینه، خواندنی است: «فردوسی از بزرگان شیعه است. آن روزی که بردن نام حضرت امیر (علیهالسلام) جرم نابخشودنی بود این بزرگوار به صراحت گفت: «درست این سخن گفتِ پیغمبر است / که من شهر علمم علیَم در است». آن روز خیلی سخت بود کسی نام حضرت را ببرد.»[3]
جامعهی دینی ایران، از دیرباز نشان داده است که نسبت به آثار مروّج دین خدا، اقبال و علاقهی زیادی دارد و اساساً تا چیزی در مسیر خدا و رضایت خدا نباشد نمیتواند بهطور دائمی و همیشگی، در میان این ملت، جایگاه رفیع و محترمی داشته باشد. «شما خیال مىکنید که اگر در شاهنامهی فردوسى، چیزى برخلاف مفاهیم اسلامى وجود داشت، اینقدر در جوامع اسلامى جا مىافتاد؟ شما مىدانید که در این نسلهاى گذشته، مردم ما چهقدر دینى بودهاند. در کدام خانه و کدام ده و کدام محله، شاهنامه نبود یا خوانده نمىشد؟ همهجا مىخواندند و منافاتى هم با مفاهیم اسلامى نمىدیدند.»[4]
نگارندهی این سطور، افتخار میکند که توانسته است مطلبی را -در حدّ توان- در جهت شناساندنِ یکی از مفاخر تاریخ ایران و اسلام، ارائه کند و امیدوار است تا نسل جوان کنونی ما با شناخت عمیق خود از چنین سرمایههای بزرگی، هم به ترویج حکمت آنان بپردازد و هم با افتخار به پیشینهی گرانقدر خود، از تهاجم فرهنگی در امان بماند. پایان بخش این نوشته، جملات بلند دیگری است در تجلیل از مقام «حکیم ابوالقاسم فردوسی»:
«بله من موافقم که از «فردوسى» تجلیل شود، شاهنامه تحلیل شود و حکمت فردوسى استخراج گردد تا همه بدانند که این حکمت، اسلامى است یا غیراسلامى. این بزرگداشتى هم که برگزار شد ... فردوسى باید هم بزرگ شود. فردوسى در قله است[5] فردوسى، خداى سخن است؛ او زبان مستحکم و استوارى دارد و واقعا پدر زبان فارسى امروز است؛ او دلباخته و مجذوبِ مفاهیم حکمت اسلامى بود»[6]
پینوشت:
1- امام خامنهای، بهمن 1381
2- امام خامنهای، اسفند 1370
3- این بیانات در ضمن درس تفسیر آیتالله جوادیآملی در مسجد اعظم قم و در فروردین 1391 ایراد شده است.
4- امام خامنهای، اسفند 1370
5- امام خامنهای، بهمن 1381
6- امام خامنهای، اسفند 1370
نظرات
در شعر سه تن پیمبرانند/هر چند که لا نبی بعدی***اوصاف و قصیده و غزل را/ فردوسی و انوری و سعدی------ چند تا کتاب نوشته شده درباره ی اینکه فردوسی حکمتش بر گرفته از حکم و آثار اهل بیت عصمت(ع) بوده است. از جمله اثری تطبیقی مربوط به هزار سال قبل تقریبا، با نام خردنمای جان افروز؛ ولی کما کان «حکمت فردوسی» مهجور است. مرحوم ابوالحسنی منذر و ططری کرمانشاهی نیز کارهایی در همین زمینه در دست تدارک داشتند ولی گمان نکنم به سرانجام رسیده باشد. در هر حال تشکر آقای رستمی به خاطر این مطلب. من چند بار در درس آیت الله جوادی از ایشان شنیده ام که بر روح فردوسی کبیر و موحد و شیعی، درود و رحمت فرستاده است.
سلام، با تشکر از شما
"فردوسی؛ پدر زبان فارسی و دلباختهی حکمت اسلامی"
با آدرس:http://harfeto.ir/?q=node/42568
در سایت "حرف تو" انتشار یافت.
چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.
هدیه سایت "حرف تو" به شما: ندیدن تو تحریمی است که توان شکستن آن را نداریم.. ای کاش این جمعه برای دیدن تو به توافق برسیم! یا مهدی (عج) صلوات
یا علی
سلام.وب بسیار زیبایی دارین.اگه مایل باشید تبادل لبنک بکنیم
سلام و عرض خوشامد. در سایت ما متاسفانه امکان لینک دیگران نیست.
ز گلزار نبی و بوستان حیدر و زهرا
گلی بشگفت با بوی خوش و با چهره ی زیبا
شنیدستی که با یک گل نمی گردد بهار؟ اما
گلستان گشته از این گل، همه دنیا و ما فیها
ولادت با سعادت امام حسین علیه السلام تهنیت باد.
مژده که میلاد منجى بشر آمد / فُلک هدى را، دلیل و راهبر آمد
مژده! که آمد خدیو عالم امکان / حجّت برحق، امام منتظر آمد . . .