چکیده:مام سجاد(علیه السلام) امام چهارم شیعیان در روز جمعه چهارم ماه شعبان سال 38 هجرى قمرى در مدينه چشم به جهان گشود. حدود 23 سال سن داشت که با کاروان پدر خویش از مدینه به سوی مکه و از آنجا به کربلا همراه شد. از همان زمان بود که خود را آماده می کرد تا پس از پدر، امامت امت را بر عهده گیرد.
امام سجاد (علیه السلام) امام چهارم شیعیان در روز جمعه چهارم ماه شعبان سال 38 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. حدود 23 سال سن داشت که با کاروان پدر خویش از مدینه بهسوی مکه و از آنجا به کربلا همراه شد. از همان زمان بود که خود را آماده میکرد تا پس از پدر، امامت امت را بر عهده گیرد.
فلسفه وجود امام در بین مردم این است که از آنها بالاتر باشد تا مردم از ایشان پیروی و تبعیت کنند. اما وقتیکه چهره این شخصیتها با ایجاد داستانهای ساختگی و رواج عقاید نادرست خراب شد، دیگر قابل پیروی نیستند، یعنی پیروی از این شخصیتهای خیالی بهجای اینکه به نفع هدایت و سعادت مردم باشد، نتیجه معکوس میبخشد.
متأسفانه در ایران، شخصیت امام سجاد (علیهالسلام) طوری معرفیشده که گویی همیشه بیمار و علیل بوده و از انجام مسئولیتهای امامت عاجز بوده است.شهید مطهری (رحمة الله علیه) در این زمینه میفرماید: « امام سجاد را در میان ما به نام امام بیمار معروف کردهاند. تنها در میان فارسیزبانان این نام به آن حضرت دادهشده و کار به جایی رسیده که وقتی میخواهیم بگوئیم فلانی خود را به ضعف و زبونی زده، میگوئیم خود را امام زینالعابدین بیمار کرده است، درصورتیکه این شهرت فقط بدان جهت است که امام در ایام حادثه عاشورا مریض بودهاند، نه اینکه در همه عمر تب داشته و عصابهدست و کمر خم راه میرفتهاند»[1]
در دوران حیات امام سجاد (علیهالسلام) خلفای بنی امیه آشکارا قوانین اسلامی را زیر پا میگذاشتند و از هرگونه ظلم و ستم و اشاعه فحشا دریغ نمیکردند. این اوضاع سیاسی، شیوههای مبارزاتی خاصی را میطلبید، ازاینرو آن حضرت، برای پیشبرد اهداف الهی و گسترش معارف اسلامی و مقابله باظلم و فساد دستگاه حکومتی بنیامیه، که در حال سرایت به تمام جامعه اسلامی بود، از شیوههای خاصی استفاده میکردند که در ذیل به صورت خلاصه به آنها اشاره می کنیم:
الف. زنده نگهداشتن یاد عاشورا
پس از واقعه کربلا امام سجاد (علیهالسلام) به مناسبتهای مختلف میکوشید تا ابعاد مختلف فساد حکومت بنیامیه را برای مردم بیان کنند، آن حضرت از این طریق، نااهل بودن بنی امیه برای حکومت و غصب آن را برای جامعه آن روز تبیین میفرمودند.امام سجاد (علیهالسلام) در هنگام اسارت در کوفه و شام، بدون هیچ ترسی، با خطبههای خود به روشنگری جامعه نسبت به چنین واقعه اسفباری پرداخت. پسازآن نیز از هر فرصتی برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره عاشورا و بیان نمودن آن قیام عظیم، استفاده مینمود. بهعنوان نمونه آن حضرت در موقعیتهای مختلف به یاد مظلومیت پدر و فرزندان ویاران باوفایش میگریست.
امام صادق (علیه السلام) میفرماید:«بکی علی بن الحسین علیهالسلام عشرین سنة و ما وضع بین یدیه طعام الا بکی؛ امام زین العابدین (علیهالسلام) بیست ساله به یاد عاشورا گریست و هرگز طعامی پیش روی او نمیگذاشتند مگر اینکه گریه میکرد. [2]
یادآوری مکرر فاجعه کربلا نمیگذاشت که ظلم و جنایت حکومت اموی از خاطرهها فراموش شود، و از طرفی مشروعیت حکام اموی را زیر سوال می برد.
ب. پند و ارشاد امت
امام چهارم (علیه السلام) در عصر اختناق زندگی میکرد، نمیتوانست مفاهیم موردنظر خود را بهصورت آشکار و صریح بیان کند، از اینرو از شیوه موعظه استفاده میکرد و مردم را از طریق موعظه، با اندیشه درست اسلامی آشنا میکرد. آن حضرت هرروز جمعه در مسجد پیامبر (صلیالله علیه و آله) به سخنرانی میپرداختند[3] علاوه بر این، امام(علیهالسلام) بهصورت حضوری یا در قالب نامه، فقها و محدثان و قضات درباری را مورد وعظ و پند قرار میدادند و آنان را به پیروی از حق، دعوت مینمودند.
ج. اصلاح در قالب دعا
در دوران خلفای بنیامیه و در زمان امام زین العابدین (علیهالسلام) اهلبیت(علیهمالسلام) مورد بیتوجهی و بیمهری بیشتری قرار گرفتند؛ تا آنجا که آنان را بر منبرها لعن می کردندو حکام بنیامیه مورد ستایش قرار میگرفتند. کار بهجایی رسیده بود که در جامعه ای که جهاد و شهادت و علم و تقوا ارزش بود، آوازهخوانها ارزش پیدا کردند، چنانکه یکی از آوازهخوان های مشهور زن، وقتی وارد مکه شد، آنچنان مورد استقبال قرار گرفت که در مورد هیچ فقیه و محدثی سابقه نداشت. [4]
در چنین جامعه ای و با در نظر گرفتن محدودیت و فشار سیاسی، امام سجاد (علیهالسلام) دعا و نیایش را بهعنوان راهکاری مناسب برای مقابله با چنین وضعیتی انتخاب نمود و با این روش حکیمانه، جامعه ای را که در حالت رکود اخلاقی بود، تحرکی دوباره بخشید و نور ایمان را در دل های تیره آنان زنده کرد.
نتیجه
با توجه به مباحث مطرحشده روشن شد که امام سجاد (علیهالسلام) آنگونه که در فرهنگ عوام بیان میشود مریضی دائم نداشته و تنها در حادثه عاشورا بنا مصلحتی الهی برای آنکه از شر دشمنان در امان بماند مریض شد و اینگونه نبوده که در تمام طول امامت خود مریض باشد و نتواند به وظایف امامت خود عمل کند، بلکه امام بعد از اتمام حادثه عاشورا و آغاز امام ایشان از هر فرصت و روشی که بتواند با کمک آن فساد سردمداران بنی امیه را برای مردم آشکار کند استفاده کرده است.
این مطلب را بخشی از سخنان مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) پیرامون امام سجاد (علیهالسلام) بهپایان میبریم: « آن چهره ی مظلوم بیصدای سربهزیر منفعلی که از امام سجاد (علیهالسلام) درست کردند، بهکلی برخلاف واقع است.چهره ی حقیقی امام سجاد (علیهالسلام)، چهره ی یک مبارز، قهرمان خستگیناپذیر آشتیناپذیر پیگیری است که باتدبیر تمام، با دقت کامل، راهها را میشناسد و انتخاب میکند و به سمت هدفها، این راهها را میپیماید و نتیجه هم این شد که بالاخره دشمن خسته ی شکستخورده (دستگاه اموی)، وقتی هیچ کار دیگر نتوانست بکند، مصمم شد به مسموم کردن امام سجاد (علیهالسلام) و آن حضرت را مسموم کرد و این امام عزیز، به رضوان الهی پرواز کرد.»[5]
پینوشت
1. شهید مطهری، حماسه حسینی،ج 1، ص 291
2. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 46، ص 108
3. تحف العقول، ص 252
4. الاغانی، ابو الفرج اصفهانی، دار احیاء التراث العربی، ج 8، ص 225
5. سایت http://farsi.khamenei.ir، خطبههای نماز جمعه 1365/07/04