بازتاب یک برخورد

21:29 - 1394/03/07

چکیده: امام صادق علیه السلام می فرماید: « كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ‏. مردم را به غیر زبان هایتان (رفتارتان) به راه خدا دعوت کنید.»

رفتار مناسب

مرحوم کلینی در کتاب شریف اصول کافی روایتی را از وجود نازنین امیر مومنان  حضرت علی علیه الصلاه و السلام نقل می کند که حضرت می فرماید از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم شنیدم که فرمود: « اگر یک نفر به دست تو هدایت شود بهتر است از آنچه که آسمان بر آن سایه افکنده است.» [1]

از جمله کسانی که در طول تاریخ در عرصه هدایت مردم نقش اساسی را ایفاء کرده اند و همواره این مسئولیت مهم و رسالت الهی را بر دوش کشیدند، علمای ربانی و روحانیون وارسته و مبلغان با تقوا بوده اند.
قرآن کریم می فرماید:« مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا [مائده 32] هر كس كسى را زنده بدارد چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است.
امام صادق‏ علیه السلام در این باره می فرماید: «مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ ضَلَالٍ‏ إِلَى هُدًى فَكَأَنَّمَا أَحْيَاهَا وَ مَنْ أَخْرَجَهَا مِنْ هُدًى إِلَى ضَلَالٍ‏ فَقَدْ قَتَلَهَا. هركس نفس منحرفى را هدایت كند او را زنده كرده و هر كس دیگرى را منحرف كند او را كشته است.» [2]

کم نیستند از این قبیل آیات و روایات که ارزش هدایت دیگران را بیان می کنند. اما در اینجا می خواهیم داستانی را از شیخ علی صفایی (عین صاد)، عالمی مهذب النفسی که متاسفانه قدرش مجهول ماند، ولی خوشبختانه آثارش بیانگر صفای باطنش است.

شخصی نقل می کند که يک روز به مرحوم صفایی گفتم: من وقتى از بعضى افراد گستاخ در كوچه و خيابان، حرفى مى شنوم، پاسخ مى دهم. شما چطور؟ ایشان فرمود: من پاسخ نمى دهم; چون آدم ها انگيزه هاى گوناگون دارند; يا نمى دانند يا از نفرت هايى انباشته اند يا بدبين اند. من يا مى گذرم «مرّوا كراما» يا با آن ها حرف مى زنم. 
و تعريف كرد: روزى در خيابان هاشمى تهران مى رفتم. جوان موتور سوارى به همراه سوارى بر ترك، اشاره اى كردند كه فهميدم مى خواهند زير عمامه ام بزنند.
براى همين به پياده رو رفتم. وقتى به كنارم رسيدند، از كارشان مأيوس شدند. توقف كوتاهى كردند و يكى از آن دو حرفى گفت كه مفهوم آن تغّوط به عمامه ام بود.
دستى به عمامه ام كشيده و گفتم: خبرى نشد؟! ناگهان ايستادند و موتور را روى جك گذاشته و به طرفم آمدند. سرها را پايين گرفته و با شرم گفتند: آقا! عفو كنيد. كلام مظلومانه و از سر خيرخواهى چنين اثر مى گذارد. با آن دو صحبت هايى شد...

بعد نگاهش را به من دوخت و با تأنّى فرمود: يكى از آن ها به حوزه آمده و طلبه شد و يكى به جبهه رفت و ميان بر زد.
چه نفسى و چه نفوذ كلامى كه از فحاشان، طلبه و شهيد بيرون مى كشيد.[3]
آری این مصداق همان گفتار امام صادق علیه السلام است که می فرماید: « كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ‏. مردم را به غیر زبان هایتان (رفتارتان) به راه خدا دعوت کنید.» [4]
عاملان و پیشگامان این روایت زندگی پاک و ساده بزرگان و علمای دین است.  

 

 

 

- - - - - - - - - -

پی نوشت

[1] لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ‏ الشَّمْسُ‏ / الكافي (ط - الإسلامية) / ج‏5 / 28 / باب وصية رسول الله ص و أمير المؤمنين ع في السرايا .....  ص : 27

[2] كافى، ج‏2، ص‏210. 

[3] مشهور آسمان/ انتشارات لیله القدر/ ص43

[4] بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج‏67 / 309 / باب 57 الورع و اجتناب الشبهات .....  ص : 296

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 18 =
*****