چکیده: عموم مفسرين و محدثين مانند آلوسی، ابن ابیحاتم، طبری، سیوطی، ابنمردویه و بلاذری و ديگران از ابن عباس و ابوذر و سايرين نقل کردهاند که آیه ولایت در شأن امیرالمومنین(علیهالسلام) نازل شده است.
عموم مفسرين و محدثين اهل ست مانند «فخر رازی» ، «طبری» ، «آلوسی» ، «ابن ابیحاتم» ، »زمخشری» و ديگران و تمام علمای شیعه معتقدند که آیه ولایت در قرآن کریم در شان امیرالمومنین(عليهالسلام) نازل شده و داستان از این قرار بوده است: «روزی سائلی در مسجد از مردم سؤال نمود و کسی چيزی به او نداد، امیرالمومنین(عليهالسلام) که مشغول نماز و در حال رکوع بود، با انگشت دست راست اشاره به سائل نمود و سائل متوجه شد و آمد انگشتر را از دست او خارج نمود و این آیه «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ [مائده/55] فقط ولىّ شما خداست و رسول او و مؤمنانى است كه نماز مىخوانند و حال ركوع انفاق مىكنند». اگر چه مؤمنين را به صيغه جمع آورده که در حال رکوع صدقه میدهند، ولی در خارج مصداق واقعی آن تنها امیرالمومنین(عليهالسلام) بود؛ البته برخی نیز در بیان وجه جمع آوردن آیه گفتهاند چون ائمه ديگر نيز دارای مقام ولايت بوده و اولاد امیرالمومنین(عليهالسلام) محسوب میشوند، لذا به صيغه جمع آورده شده است.
در آن حال رسول اکرم (صلی الله عليه و آله) از سائل پرسيد: آيا کسی به تو چيزی داد؟ سائل ضمن اشاره به علی (عليه السلام) عرض کرد اين انگشتر را او به من داد».
«ابنتیمیه» بزرگ و رهبر فکری وهابیت میگوید: «بعضی از افراد دروغگو چنین حدیثی را ساختهاند که گویا آیه 55 مائده، درباره علی(عليهالسلام) در آن هنگامی که انگشتر خود را در حال نماز صدقه داد، نازل شده است. این سخن به اجماع آگاهان به نقل (حدیث) دروغ است و این آیه در مورد علی(عليهالسلام) نازل نشده است، و او در نماز انگشتری صدقه نداده است، و عالمان حدیث اتفاق دارند که قصهای که درباره بخشیدن انگشتر در نماز توسط علی(عليهالسلام) نقل شده، از دروغهای ساختگی تاریخ است».[۱]
در جواب ابنتیمیه باید بگوئیم که شکی نیست که مصداق و شأن نزول این آیه امیرالمؤمنین میباشد. زیرا:
1. این داستان توسط مفسرین و محدثین به صورت مذکور بیان شده است، که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) از سائل پرسید چه کسی به تو کمک کرد، و اوامیرالمومنین(عليهالسلام) را که در حال نماز بود، نشان داد و گفت: در حال رکوع به من انگشتر را داد.[۲]
2. این مطلب را همچنین عدهای از صحابه و تابعین در روایات مختلف با ۱۴ سند ذکر کردهاند، از جمله خود امیرالمومنین(عليهالسلام) ، «ابن عباس» ، «عمار» ، «جابر» ، «ابوذر» ، «مقداد» ، «سلمان» ، «محمد حنفیه» ، «مجاهد» ، امام باقر(علیهالسلام)، «مقاتل» ، «کلبی» ، «سدی» و دیگران آنرا نقل کردهاند.[3]
3. «سیوطی» از بزرگترین مفسیرن اهل سنت در تفسیرش، نزول این آیه در مورد امیرالمومنین(عليهالسلام) را از هشت صحابی و از کتابهای محدثان و مفسران نقل کرده است.[4]
4. «حسان بن ثابت» از شاعران صحابه نیز در این باره چنین شعری سروده است:
فأنت الذی أعطیت إذ کنت راکعاً زکاة فدتک النفس یا خیر راکع
فأنزل فیک الله خیر ولایة وثبتها مثنی کتاب الشرایع
«یعنی تو همان کسی هستی که در حال رکوع زکات دادی، جانم فدایت ای بهترین رکوع کننده، آن گاه خدا در مورد تو نیکوترین ولایت را نازل فرمود، و آن را در کتاب شریعت ثبت نمود».[5]
5. علمای بزرگ اهلسنت مانند تفتازانی گفته است: «اجماع مفسران بر این است که این آیه در شأن و فضیلت علی(علیهالسلام) نازل شده است».[6]
6. «آلوسی» نیز میگوید: «این آیه نزد معظم محدثان درباره علی(علیهالسلام) نازل شده است». همچنین میگوید: «اکثر اهل اخبار بر این هستند که این آیه درباره علی(علیهالسلام) نازل شده است».[7]
در نتیجه: شکی باقی نمیماند در این که آیه شریفه، شأن نزولش عمل امیرالمومنین(عليهالسلام) است؛ و دیگر اینکه اخبار وارده با سندهای صحیح میباشند و از جمله روایات متواتر بوده که در صحت آن نمیتوان شک نمود، و ابن تیمیه به دروغ ادعای میکند که بر دروغ بودن این حدیث اجماع وجود دارد؛ بلکه باید گفت سخن خود این تیمیه یک دورغ بزرگ تاریخ است و هرگز با کتب تاریخی و حدیثی اهل سنت سازگاری ندارد.
-------------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. منهاج السنه، ابن تیمیه، موسسه قرطبه، ۱۴۰۶ق، ج7، ص11.
[2]. جامع البیان فی تأویل آی القرآن، طبری، بیروت: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج6، ص389.
تفسیر ابن أبیحاتم: ج۴، ص۱۱۶۲.
در المنثور، سیوطی، دار المعرفة للطباعة والنشر، ج۲، ص293.
تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، ص۱۶۶.
مناقب عليّ بن أبيطالب وما نزل من القرآن في عليّ،ابن مَردويه، قم: دار الحديث، ص233- 238.
انساب الأشراف، بلاذری، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۲۸۸.
مجمع الزوائد، هیثمی، بیروت: دارالفکر، ج۷، ص۱۷.
[3]. شواهد التنزيل لقواعد التفضیل، حاکم حسکانی، مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، 1411ق، ج1، ص209- 239.
[4]. در المنثور، سیوطی، دار المعرفة للطباعة والنشر، ج۲، ص۲۹4.
[5]. تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، ص۱۶۸.
شواهد التنزيل لقواعد التفضیل، حاکم حسکانی، مجمع إحياء الثقافة الإسلامية، 1411ق، ج1، ص236.
[6]. شرح المقاصد، التفتازانی، پاکستان: دار المعارف النعمانية، 1401ق، ج2، ص288.
[7]. تفسیر روح المعانی، آلوسی، ج۶، ص۱۶۶.
نظرات
السلام علیک یا امیرالمومنین علی ابن ابیطالب...