اظهارات امام حسين در جلد 2، صفحه 164 سفينة البحار چيست؟

13:21 - 1394/03/11

چکیده: اين روايت مخالف صريح قرآن كريم است كه نژاد پرستي را رد كرد و ارزش ها را بر پايه تقوي ترسيم نموده است و امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر وقت حديثي را ديديد كه مخالف قرآن كريم است، آن را ردّ كنيد.(10) و به يقين كسي كه چنين دستوري داده خود مخالف قرآن سخن نمي گويد و اين مي رساند كه روايت مورد سئوال جعلي است...

نظر شما در باب اظهارات امام حسين ـ عليه السلام ـ در جلد 2، صفحه 164 سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار شيخ عباس قمي چيست؟

پاسخ:

رمز پايداري شيعه در طول تاريخ و نجات از امواج پرتلاطم فتنه ها و بلاها، افتخار پيروي از قرآن در كنار اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ است كه حجج الهي و جانشينان بر حق رسول مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به امر پروردگار بودند، اين پيروي شيعه چنان مكتب حق و تفكر قرآني و الهي شيعه را در برابر حوادث بيمه نمود كه حتي خانه نشيني امير مؤمنان ـ عليه السلام ـ ، تحميل صلح بر امام حسن ـ عليه السلام ـ و به وجود آمدن حادثه غم انگيز كربلا و به زندان افكندن و به شهادت رساندن ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ توسط دشمنان نيز نتوانست نور الهي را خاموش كند و اين وعده تخلف ناپذير خداوند بر تمام كردن نورش بود.
عده اي اراده كرده اند كه نور خدا را با فوت دهانشان خاموش كنند! اما خداوند نورش را تمام مي كند، هر چند كافران را ناخوشايند باشد.(1)
اگر شيعه امروز با منطق قرآن و سيره نبوي و پيروي از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ توانسته است شمشير ظلم و اختناق و تهمت هاي شرك و كفر و فتواهاي برخي از نابخردان را در مهدوردم بودن خون پاك و والايي شيعه را در هم بشكند و آنها را وادار به اعتراف بر اين پيروزي كند، ديدگاه اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ را نيز درباره عرب و عجم و به عبارتي روشن تر، نژادپرستي و ملي گرايي و عرب و عجم، بايستي از متن قرآن و سيره رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ استخراج نمود و هر روايتي كه مخالف قرآن و سنت باشد، بر ديوار كوبيد.(2)
قرآن كريم در اين باره با صراحت بيان مي دارد كه: «اي مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، آن كه شما را از يك تن آفريده (آدم) و همسرش را نيز از او آفريده (حوا از خاكي كه آدم آفريده شد، پديد آمد) و از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان بسياري پراكنده كرد».(3)
يعني همه مردم با هم مساوي هستند چرا كه ريشه همه يكي است جز اين كه خدا ترس باشند و در آيه ديگر با صراحت بيشتري فرموده اند: «اي مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را قبيله ها و شاخه ها (نژاد، رنگ و زبان) قرار داديم تا همديگر را بشناسيد، گرامي ترين شما نزد خدا با تقواترين شماست».(4)
بنابراين زبان، مليت، قبيله، رنگ و... همه براي اين است كه مردم همديگر را بهتر بشناسند نه اينكه يك نژاد بهتر از ديگري باشد و تنها ارزش، تقواي الهي است و اين همان است كه در تاريخ ديده مي شود. سلمان فارسي با اينكه ايراني بود در اثر تقواي الهي به «سلمان منا اهل البيت»(5) نائل مي شود. ولي ابولهب عموي پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ با عتاب الهي تبت يدا ابي لهب و تب(6). «بريده باد دست ابولهب» روبرو مي شود و عده اي عذاب داده مي شود. و همه اينها بيانگر اين واقعيت است كه شعار اساسي اسلام مخالفت با ملي گرايي است چنانچه پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در حجة الوداع فرمودند:
مردم در اسلام برابرند، مردم به يك اندازه همه فرزند آدم و حوايند، عربي را بر عجمي و عجمي را بر عربي جز به پرهيزگاري و ترس از خدا برتري نيست، نسب ها را نزد من نياوريد، بلكه عمل هاي خويش را پيش من آوريد.(7)
با اين مقدمه سراغ اصل پرسش مي رويم كه شيخ عباس قمي در ج2، ص164 سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار روايتي را آورده به اين مضمون كه از شيخ صدوق نقل مي كند: شيخ صدوق از پدرش از سعد بن عبدالله از سلمه بن الخطاب از حسن بن يوسف از عثمان جبله از ضريس بن عبدالملك كه گفت از ابا عبدالله ـ عليه السلام ـ شنيدم كه فرمود: «ما قريش هستيم و عرب شيعيان ما و دشمنان ما عجم است».(8)
برخي از افرادي كه به نظر مي رسد آگاهانه شبهه افكني مي كنند به خيال اينكه شيعه را از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ جدا كنند در سايت ها و وبلاگ هاي اينترنتي اين روايت را از امام حسين ـ عليه السلام ـ نقل مي كنند، و مي گويند چرا امام حسين ـ عليه السلام ـ ايراني ها را دشمن خود مي داند و ما چرا بايد به چنين امامي كه ما را دشمن خويش مي پندارد عزاداري كنيم و براي جواب از اين شبهه مواردي را بايد مدّ نظر قرار داد:
1. با توجه به اينكه كنيه امام حسين ـ عليه السلام ـ و امام صادق ـ عليه السلام ـ ابا عبدالله است، شبهه كننده تصور كرده كه اين سخن از امام حسين ـ عليه السلام ـ مي باشد، در حالي كه اگر كوچك ترين آشنايي با روايات داشت مي فهميد كه مراد از «ابا عبدالله» در روايات امام صادق ـ عليه السلام ـ است، مگر اينكه قرينه بر خلاف اين باشد و در اين روايت ضريس بن عبدالملك مي گويد من از ابا عبدالله شنيدم و ضريس از اصحاب امام صادق ـ عليه السلام ـ است.(9)
2. اين روايت مخالف صريح قرآن كريم است كه نژاد پرستي را رد كرد و ارزش ها را بر پايه تقوي ترسيم نموده است و امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: هر وقت حديثي را ديديد كه مخالف قرآن كريم است، آن را ردّ كنيد.(10) و به يقين كسي كه چنين دستوري داده خود مخالف قرآن سخن نمي گويد و اين مي رساند كه روايت مورد سئوال جعلي است.
3. روايت از نظر سندي ضعيف است چون سلمه بن الخطاب ضعيف است.(11) كه اين مطلب در كتاب هاي معجم الرجال الحديث مرحوم خويي كه مي نويسد روايت سعد بن عبدالله از سلمه به خاطر ضعف سلمه ضعيف است و نيز طرائف المقال، مشايخ الثقات، جامع الروات، رجال ابن داود، خلاصه الاقوال علامه حلي، التحرير الطاووسي و... هم آمده است. راوي ديگر اين روايت حسن بن يوسف و عثمان بن جبله هست كه اين دو نيز در كتب رجال تأييد نشده اند.
4. اين روايت مخالف روايات ديگري است كه شيخ عباس قمي در سفينة البحار در ذيل كلمه «عجم» آورده است كه روايت مورد نظر در سئوال نيز همين صفحه است و وقتي امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند «هر وقت چند روايت ضد هم ديديد آن چه مخالف قرآن است را رها كنيد و به آنچه موافق قرآن است، عمل كنيد».(12) ما هم بايد همين كار را كنيم نه اينكه شبه افكني كرده و مقدسات را زير سئوال بريم.
امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين كتاب مي فرمايد: «خداوند در قرآنش فرموده كه اگر اين قرآن را بر غير عرب نازل مي كرديم، عرب ها به آن ايمان نمي آوردند،(13) ولي قرآن بر عرب ها نازل شد و عجم ها (يعني غير عرب نه ايراني) به آن ايمان آوردند و اين براي عجم فضيلت است».(14)
باز شيخ عباس قمي در همين كتاب آورده: امام ابي جعفر ـ عليه السلام ـ فرموده اند: «اصحاب حضرت مهدي 313 نفرند كه بعضي از آنها از اولاد عجم مي باشند».(15) باز در همين كتاب سفينة البحار در ذيل آيه «و اگر قريش به قرآن و پيامبر ايمان نياورند، همانا قومي به آن ايمان خواهند آورد».(16) مي نويسد دو روايت وجود دارد كه يكي مي گويد اين قومي كه ايمان خواهند آورد شيعه و از اولاد عجم هستند.(17)
آيا قابل قبول است كه امام صادق ـ عليه السلام ـ از يك سو بفرمايد: ايمان به قرآن از سوي عجم فضيلت است و از اصحاب امام زمان عجم ها هم هستند و اينكه اولاد عجم به قرآن كافر نمي شوند، بيايد بفرمايد عجم دشمنان ما اهلبيت ـ عليهم السلام ـ مي باشند.
5. شيخ عباس قمي روايت امام صادق ـ عليه السلام ـ نه امام حسين ـ عليه السلام ـ را چنين توضيح داده كه عرب كسي است كه پيرو اهلبيت ـ عليهم السلام ـ باشد هر چند از عجم باشد و عجم كسي است كه دشمن اهلبيت ـ عليهم السلام ـ باشد هر چند در زبان و منطقه، عربي باشد.(18)
حاصل سخن اينكه اگر هم كسي بپذيرد اين روايت را امام صادق ـ عليه السلام ـ فرموده. باز ناظر به اين مطلب است كه اهل حقيقت و شيعه راستين هر چند غير عرب زبان باشند باز عربي هستند. همچنان كه سلمان فارسي از اهلبيت شمرده شد و ابولهب عربي كافر و اهل آتش جهنم و لذا مي توان چنين رواياتي را در صورت قبول كردن، توجيه نمود. هر چند با توجه به آيات قرآن كه ارزش را در تقوي دانسته نه زبان و قبيله و نيز روايات ديگر از امام صادق ـ عليه السلام ـ و پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و ديگر ائمه هدي ـ عليهم السلام ـ ، به يقين مي توانيم چنين رواياتي را دور ريخته و با منطق قرآن و اهلبيت و بدون هياهو با دشمنان شيعه به گفتگو نشسته و آنها را از شبهه افكني باز داريم.
6. اگر كسي كوچك ترين مطالعه اي از تاريخ داشته باشد، مي داند كه ايرانيان را هيچ كس به اندازه اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ تعريف و تمجيد نكرده است، چنان كه وقتي خليفه دوم بعد از پيروزي بر ايرانيان و آمدن اسراي ايران به مدينه خواست زنان آنها را در بازار بفروشد و مردانش را براي به دوش گرفتن بيماران و پيران در طواف مكه نگه دارد، امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ فرمودند: «پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرموده اند: بزرگان قوم را گرامي بداريد هر چند با شما مخالف باشند و اينها (ايرانيان) از حكيمان و كريمان هستند كه به ما سلام كرده اند و به اسلام رغبت دارند و من در راه خدا سهم خود و بني هاشم را از ايران آزاد كردم».(19)
اين كار باعث شد ديگر مسلمانان نيز به مولا اقتدا كنند و ايرانيان را آزاد كنند و چگونه ممكن است امام حسين ـ عليه السلام ـ ايرانيان را دشمن بدارد و در عين حال براي به دنيا آوردن امام معصوم، همسري از ايرانيان انتخاب كند و شيعه كي باور مي كند كه مادر امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ از ايرانيان باشد، ولي امام حسين ـ عليه السلام ـ ايرانيان را دشمن خود بداند. در باور شيعه مادر امامان بايد پاكيزه باشند و محال است امام حسين ـ عليه السلام ـ با زني ازدواج كند و امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ از بانويي به دنيا آيد كه دشمن امام حسين ـ عليه السلام ـ باشد.

پاورقی:

1. صف : 8.
2. حر عاملي، محمد، وسائل الشيعه (29 جلدي)، قم، مؤسسه آل البيت، 1409ق، ج27، ص119، ب9.
3. نساء : 1.
4. حجرات : 13.
5. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق، ج1، ص121، ب8، ح2.
6. مسد : 1.
7. مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق، ج73، ص348.
8. سفينة البحار در چاپ قديم دو جلد بود و چاپ جديدش 8 جلدي است و اين روايت در ج6، ص165 مي باشد.
9. برقي، احمد بن محمد بن خالد، رجال البرقي، تهران، انتشارات دانشگاه، 1383ق، ص17.
10. وسائل الشيعه، همان، ج27، ص118، ب9.
11. نجاشي، احمد بن علي، رجال النجاشي، قم، جامعه مدرسين، 1407ق، ص187، ش498.
12. حر عاملي، وسائل الشيعه (20 جلدي)، قم، مؤسسه آل البيت، 1409ق، ج27، ص118، ب9.
13. شعراء : 198ـ199.
14. قمي، شيخ عباس، سفينة البحار و مدينة الحکم و الاثار، بي جا، دار الاسوه للطباعة و النشر، چاپ اول، 1414ق، ج6، ص165ـ166.
15. همان.
16. انعام : 189.
17. سفينة البحار، همان، ج6، ص167.
18. همان، ص165.
19. سفينة البحار، ج6، ص165.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.