مهمانی بر سر سفره تربیتی امام خمینی (ره)

21:33 - 1394/03/13

چکیده: 

«خدا نكند انسان پيش از آنكه خود را بسازد جامعه به او روى آورد و در ميان مردم نفوذ و شخصيتى پيدا كند كه خود را مى‏بازد»
این جمله زیبا را امام خمینی (ره) در کتاب جهاد اکبر می‌فرمایند و چه جالب و پرمحتوا می‌باشد چونکه اگر کسی خود را نتواند اصلاح کند ویا درمقابل تمایلات نفسانی مقاومت کند زمانی که به پست و مقامی برسد و در این هنگام‌که  وسوسه‌های شیطان دوچندان می‌شود تاب تحمل و مقاومت در مقابل این تمایلات نفسانی را نداشته و به‌راحتی در مقابل تمایلات نفسانی و شیطان خاک شده و سر تعظیم فرود می‌آورد. اما وقتی به سیره وروش عملی امام خمینی نگاه می‌کنیم روش ایشان را حتی در تربیت نفس و مقاومت در برابر وسوسه‌ها در خاطراتی که از ایشان نقل می‌کنند بازگوی روش درست در تربیت نفس بسیار مشهود بوده و در امر تربیت نفس موفق بوده‌اند.

سیره تربیتی امام خمینی

«خدا نكند انسان پيش از آنكه خود را بسازد جامعه به او روى آورد و در ميان مردم نفوذ و شخصيتى پيدا كند كه خود را مى‏بازد»
این جمله زیبا را امام خمینی (ره) در کتاب جهاد اکبر می‌فرمایند و چه جالب و پرمحتوا می‌باشد چونکه اگر کسی خود را نتواند اصلاح کند ویا درمقابل تمایلات نفسانی مقاومت کند زمانی که به پست و مقامی برسد و در این هنگام‌که  وسوسه‌های شیطان دوچندان می‌شود تاب تحمل و مقاومت در مقابل این تمایلات نفسانی را نداشته و به‌راحتی در مقابل تمایلات نفسانی و شیطان خاک شده و سر تعظیم فرود می‌آورد. اما وقتی به سیره وروش عملی امام خمینی نگاه می‌کنیم روش ایشان را حتی در تربیت نفس و مقاومت در برابر وسوسه‌ها در خاطراتی که از ایشان نقل می‌کنند بازگوی روش درست در تربیت نفس بسیار مشهود بوده و در امر تربیت نفس موفق بوده‌اند.

علمای اخلاق در رسيدن به هدف تربيت که همان کمال نهايي انسان و نزديکي به خداي متعال است، دو تقسيم‌بندي کلي را بیان می‌فرمایند.
نخست، دسته‌اي که براي تعليم‌وتربيت راه گوشه‌نشيني و خلوت را توصيه مي‌کنند.
شايد شما شنیده یا دیده باشید افرادی راکه در فرقه‌هاي مختلف مدعي عرفان يا تصوف، بر عزلت، خلوت و دوري از اجتماع تأکيد مي‌کنند.
در نگاه اين دسته، يکي از رکن‌هاي سيروسلوک، عزلت است. منظور آن‌ها يا معناي صحيحي که مي‌توانيم براي اين نظريه فرض کنيم اين است که آدمي نبايد با کساني معاشرت کند که اهل گناه، لغو ولهو هستند؛ زيرا چنين معاشرتي، خواه ‌و ‌ناخواه، انسان را آلوده مي‌کند و مانع پيشرفت مي‌شود. در نگاه اين دسته، انسان بايد در محيطي آرام و خلوت به وظيفه‌اش عمل کند و با ذکرها و وردهاي مخصوص، به مراقبه و خودسازي مشغول شود.
دوم، دسته‌اي که با گوشه‌نشيني و عزلت مخالف هستند و اين معناي افراطي عزلت را مانع و ضرري در راه تکامل حقيقي مي‌دانند.
حال اگر مروري بر زندگي امام و آشنايي با زندگي امام، داشته باشیم روش تربیتی حضرت امام به روشنی مشخص می‌گردد. امام(رضوان‌الله‌‌عليه) گرايش اول که گوشه نشینی و عزلت باشد را قبول نداشتند و ايشان فعاليت‌هاي اجتماعي زيادي را عهده‌دار شدند. با این اوصاف نيازی نمی‌بینیم که براي مخالفت امام با عزلت، سند يا دليل بياوریم. هر کس در عالم امام(رضوان‌الله‌‌عليه) را بشناسد، مي‌داند که او اهل عزلت نبود.

علامه مصباح یزدی در روش تربیتی امام که همان در اجتماع بودن ودوری از عزلت و گوشه نشینی باشد مثالی را بیان می‌فرمایند:
«به‌ يقين نظر امام (رضوان‌الله‌‌عليه) اين نبود که افراد براي خودسازي به گوشه‌اي بروند و تنهايي برگزينند و چله‌نشيني کنند. امام(رضوان‌الله‌‌عليه) مخالف معاشرت با جامعه نبودند. به‌خاطر دارم که شخصي از عزلت تعريف مي‌کرد و مي‌گفت: براي طالب راه خدا امربه‌معروف و نهي‌ازمنکر واجب نيست، اما امام آن را واجبي ضروري و از اوجب الواجبات مي‌دانستند. آن دسته از افراد، به‌راحتي و به بهانه عزلت، چنين واجبي را ترک و انحرافي را در دين وارد مي‌کردند. امام(رضوان‌الله‌‌عليه) هم در درس‌هاي اخلاق‌شان و هم در نوشته‌هاي اخلاقي‌شان و هم در کتاب‌هايشان به اين مطلب عنايت داشتند و بر وظيفه اجتماعي مسلمانان تأکيد مي‌کردند. در نگاه ايشان، به ‌هيچ‌ وجه نمي‌توان اين وظيفه را ترک کرد و انجامش مثل انجام نماز واجب است. يعني، همان‌طورکه نماز را به هيچ بهانه‌اي نمي‌توان ترک کرد، وظايف اجتماعي هم واجباتي هستند که به‌هيچ بهانه‌اي نمي‌توان آن‌ها را ترک کرد.» [1]
پس این روش عملی حضرت امام می‌تواند راهکاری برای ما واقع گردد که می‌شود در این اجتماع زندگی کرد و در عین حال راه سیروسلوک وتعالی و تربیت عملی در راه رسیدن به مراتب عالیۀ طی نمود.
مرحوم حاج سید احمد آقا فرزند امام می‌فرمایند:
« در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ارتباط امام با خدا چگونه بود؟ فرمودند: عبادت و ارتباط امام با خدا چیزی نیست که بنوانم ترسیمش کنم. امام چنان در خدا فانی است و چنان از معشوق خود سخن می‌گوید که موی بر اندام انسان راست می‌شود. گاهی در مصائب و گرفتاری‌ها که مسئولین خدمت امام می‌رسند، ایشان طوری از خدا سخن می‌گویند که گویی هیچ نمی‌بینند جز خدا. چنان می‌گویند نترسید که خدا با ماست، که نور ایمان را در دل‌های حاضرین می‌پاشند.»[2]
این نکات در زندگی امام بوده که ترسی از دشمنان و بدخواهان نداشته و چنان خود را آماده ومهیا کرده که وسوسه‌های شیطانی در درون ایشان هیچ تاثیری نداشته و به بهترین وجه در مقابل آنها مقاومت کرده تا جایی که توانسته بعد از یک مدت طولانی که حکومت طاغوت بر مملکت ایران حکم فرما بوده را سرنگون و حکومتی دینی بر اساس فرامین شیعی در کشور حکمفرما کنند و خصوصیات اخلاقی حضرت امام می‌تواند الگویی برای همه اقشار جامعه بالاخص آنهایی که قصد تذکیه و تربیت نفس را دارند واقع گردد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. [ پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح یزدی، http://www.mesbahyazdi.ir/node/4093  ]
[2]. [مردان علم در میدان عمل، ج5، ص168و هزارویک حکایت عرفانی، محمدنبی فربودی، ص 261 ] 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 7 =
*****