چکیده: از مدتها قبل از آغاز رسمی کشف حجاب رضا خان، عوامل وی اقداماتی برای زمینهسازی آن انجام داده بودند و به دنبال سفر ترکیه آن اقدامات جنبه جـدیتری به خود گرفت. یکی از نمایشهایی که با همین هدف در 17 تیرماه 1350 از سوی «جمعیت تمدن نسوان» اجرا شد، تئاتری با عنوان «تمدن نسوان» بود که دستاندرکاران آن قصد داشتند تا زیر پرده اینگونه نمایشها، حضور زنان در مـجالس عـمومی را عادی جلوه داده و آنان را برای بیحجابی ترغیب کنند.
از آنجاییکه پدیدههای فرهنگی، آنی و یک شبه روی نمیدهند، برای ایجاد آنها در بستر زمان به ایجاد یک سری عوامل احتیاج دارند. به همین خاطر «رضاخان» برای بیحجاب کردن زنان و بیحیا کردن آنها به پدیده کشف حجاب اقدام نمود. او برای عملی کردن این امر، از دو اقدام به عنوان مقدمه استفاده کرد:
1. ورود اندیشههای ضد حجاب از مصر، هند و افغانستان به ایران:
از راههای ورود اندیشههای مخالف بـا حـجاب تا رسیدن به کشف حجاب، اندیشهها و تجربههایی است که از طریق کشورهای عربی وارد ایران شده است و پایه و اساس آن نیز برگرفته از اندیشههای اروپایی است، در این زمینه نـشر افـکار مصریها که زودتر از سایر کشورهای عـربی بـا غرب آشنا شدند جدیتر از سایر کشورها میباشد.
تحقیقا میتوان گفت که بحث از آزادی زنان، پیش از آنکه در ایران طرح شود، در مصر مطرح شد و به تدریج در سایر کشورهای عربی نفوذ کـرد. دلیل ایـن امر چنان بود کـه مصر زودتـر از دیگر مردمان شرقی اعم از عرب و ایرانی، با غرب، به ویژه با افکار فرانسویها آشنا شد. در این مورد به خصوص نخستین فردی که این مسائل را به طور گسترده مطرح کرد، قاسم امین(1863-1908 م) بود که کارش را بـا تـألیف کتاب «تحریر المرأة» آغاز کرد. قاسم امین تحصیلکرده پاریس بود و افزون بر آنکه در عصر اصلاحگری در مصر تربیت شده و شاگردی یکی از رهبران اصلاحطلب یعنی شیخ محمد عبده را کرده بود، تحصیل در فـرانسه، میتوانست تـأثیر خاص خـود را بر او گذاشته باشد...امین بر این باور بود که زنان تا وقتی محجبه هستند، پیشرفت نخواهند کرد.[1]قاسم امین کتب بسیاری در رد حـجاب نگاشت و با ترجمه و انتشار برخی از آن کتب، ایرانیان نیز با افکار وی آشنا شدند و عـدهای از آن اسـتقبال کردند.
از دیـگر راههای نشر اندیشههای مربوط به کشف حجاب ورود اندیشههایی از هند به ایران بوده است که از طریق نشریاتی از قبیل«حبل المـتین»که حـاوی مقالاتی درباره لزوم کشف حجاب بود، صورت گرفت.علاوه بر آن کشف حجاب در افغانستان در سال 1307(ه.ش) نیز زمینههای گـرایش مـتجددان بـه این موضوع را فراهم میکرد. با مسافرت امان اللّه خان، امیر افغانستان به ایران سیاست فرهنگی جدید علنیتر گردید. امان اللّه خـان به دنبال سفر اروپایی خود همراه با همسرش و هیأت همراه با لباس اروپایی و بـدون چادر در میهمانیهای موجود در ایران شرکت کرد و در بـازگشت به افغانستان نیز با لباس و کلاه اروپایی از شهرهای ایران عبور کردند.[2]
2. زمینهسازی برای کشف حجاب:
از مدتها قبل از آغاز رسمی کشف حجاب رضاخان، عوامل وی اقداماتی برای زمینهسازی آن انجام داده بودند و به دنبال سفر ترکیه آن اقدامات جنبه جـدیتری به خود گرفت. یکی از نمایشهایی که با همین هدف در 17 تیرماه 1350 از سوی «جمعیت تمدن نسوان» اجرا شد، تئاتری با عنوان «تمدن نسوان» بود که دستاندرکاران آن قصد داشتند تا زیر پرده اینگونه نمایشها، حضور زنان در مـجالس عـمومی را عادی جلوه داده و آنان را برای بیحجابی ترغیب کنند.[3]
در سال 1313(ه.ش) با اجازه رضاخان «کنگره اتحاد زنان شرق» با حضور نمایندگان ده کشور از جمله ژاپن، ترکیه، هند، سوریه و مصر در تالار مسعودیه(تالار وزارت فرهنگ) تشکیل شد. در این کنگره درباره پیشرفتهای زنهای اروپایی، محرومیتهای زنـان در کـشورهای اسلامی و لزوم انجام اقداماتی از سوی زنان روشنفکر بحث و گفتگو شد. مخبر السلطنه درباره آثار آن کنگره مینویسد: «پس از تشکیل کنگره نسوان شرق، متأسفانه خانمها پرده کنگره را دریدند و سراسیمه در میدان هوا و هوس دویدند، مسکری نماند که نخوردند و مـنکری نـماند کـه نکردند».[4]
رضاخان در ادامه از «علی اصغر حـکمت» وزیر مـعارف، میخواهد کـه اقداماتی در زمینه کشف حجاب انجام دهد: «سابقا به کفیل معارف دسـتور دادم بـرای رفع رو پوش زنان اقدام نماید. اما او نخواست یا نتوانست و کاری نکرد. حالا باید شما در این کار با کمال متانت و حسن تدبیر اقدام کنید که این رسم دیرین، که برخلاف تمدن است، از میان برداشته شود.[5]
حکمت در اردیبهشت 1314(ه.ش) تعدادی از بانوان تحصیلکرده را گرد هـم آورد و بـا تـشکیل «کانون بانوان» قدم دیگری در اجرای کشف حجاب برداشته شد. در جلسات آن کانون که اغـلب با حـضور شمس و اشرف پهلوی تشکیل میشد، تشکیلات مربوط به عدم پذیرش ترک حجاب از سوی جامعه مورد بـررسی قـرار گرفت. «بدر المـلوک بامداد» یکی از اعضای کانون بانوان در کتاب خود مینویسد: «در 22 اردیبهشت 1314(ه.ش) به اشاره اعلی حـضرت رضـاخان کبیر و با دعوت وزیر معارف وقت آقای علی اصغر حکمت، عدهای از زنان فرهنگی انتخاب و به مـحل دارالمـعلمات در کـوچه ظهیر الاسلام دعوت شده به آنها گفته شد که مأموریت دارند تا جمعیتی تـشکیل بدهند و اسـاسنامه آن را به وزیر معارف برسانند و با حمایت دولت پیشقدم نهضت آزادی زنان ایران باشند. این جمعیت در جـلسات بـعد نـام «کانون بانوان» را برای خود اختیار کرد».[6]
در نتیجه: سالهای کشف حجاب برای زنان ایرانی که حتی پیش از اسلام نیز بـا پوشـشی مـناسب با دیگران روبهرو میشدند و با ورود اسلام به کشور حجاب را به راحتی پذیرفتند، سالهایی سخت بود. خاندان تهی از فـرهنگ پهـلوی با اجرای بیچون و چرای خواستههای استعمارگران تغییراتی جبرانناپذیری در فرهنگ ایرانیان به وجود آورد.
....................................................................................................................................................................................
برای مطالعه به کتب زیر مراجعه کنید:
1. بـامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید/ بدر المـلوک بـامداد.
2. داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب/ رسول جعفریان.
پینوشت
[1]. رسول جعفریان،داستان حجاب در ایران پیش از انقلاب،تهران،مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1381،ص 40،41.
[2]. همان.
[3]. میهن نـوری،مروری بـر کـودتای سیاه،تهران،میهن نوری،1377،ص 86.
[4]. مهدیقلی هدایت،خاطرات و خطرات«توشهای از تاریخ شش پادشاه و گوشهای از دوره زندگی مـن»،تهران، کتابفروشی زواره،1363،ص 511.
[5]. علی اصغر حکمت،سی خاطره از عصر فرخنده پهـلوی،تهران،وحید،1355،ص 88.
[6]. بدر المـلوک بـامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،تهران،ابن سینا،1348،ص 89.