سلام
دختری 25 ساله دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری و استخدام هستم. فردی از اقوام از یک خانواده بسیار خوب از من تقاضای ازدواج کرد حدود یک سال از به هم خوردن نامزدی دو سالهاش میگذرد به خاطر شناخت بهتر و اینکه مطمئنا اگر از همان اول از طرف خانوادهها مطرح شود همه چیز سریع جدی میشود و به ما فرصت تصمیم گیری نمیدهند
تصمیم به صحبت با هم را گرفتیم البته او مخالفتی با مطرح شدن قضیه از سوی من در خانوادهام را ندارد بعد از چند جلسه علی رغم علاقه و وجوه اشتراک زیاد بیان کرد به دلیلی که قادر به بیانش نیست و به نفع من هم هست قصد خاتمه این مسئله را دارد من دوست داشتم حال که مرد خوبم را یافتهام اگر قصد جدایی از ان را دارم این کار با منطق باشد به نظر شما چه کار کنم وقتی او هیچی به من نمیگوید و حتی گاهی از من میخواهد راه حلی اورم علاقام به او زیاد است نظر او هم همین است. او دانشجوی عمران وشاغل است ایا میتوانم به او فرصت دهم
***جواب :
سلام
به دلیل اینکه نامه شما ایمیل نداره نتونستم اینو ازتون سوال کنم که شما از یه طرف میگید که اون قصد خاتمه مساله رو داره و از طرف دیگه اخر نامه میگید که بهش فرصت بدید یا نه
چون اگه اون میخواد رابطه رو تموم کنه دیگه فرصت دادن معنی نداره
به هر حال اگه اون نخواد ادامه بده و به خواستگاری شما بیاد هرچه شما اظهار تمایل صریح به ادامه دادنش کنید بدتره و احتمال اینکه از شما دور بشه بیشتره چون دختر مطلوبه و اگه طالب بشه سبب عقب کشیدن پسر میشه
بعدم اینکه شما قبل گفتن به خانوادهها رابطه برقرار کردید اشتباه محض بود دلیلش هم عاقبت رابطه تونه که شما دل بسته شدید در صورتی که اگه در ضمن خواستگاری صحبت میکردید و قبل اینکه دل بسته بشید اون عقب نشینی میکرد براتون این قدر سخت نبود
موفق باشید