شمع نادانی! - نقدی بر سریال شمعدونی

22:53 - 1394/03/29

چکیده: نگاهی به مجموعه شمعدونی

شمعدونی

بالاخره مجموعه نمایشی "شمعدونی" به پایان رسید. درباره شمعدوني البته زياد گفته اند و نوشته اند و نشنيده اند! نوشته ما هم روي بقيه! ...

راستش زودتر از اينها مي خواستم درباره "شمعدوني" بنويسم ولي اميد داشتم که سريال، پاياني متفاوت از روند قبل داشته باشد ولو به زور و ضرب کليشه هاي مرسوم؛ اما نشد و اتفاقا پايان بندي به مراتب بدتري نسبت به بقيه سريال داشت. درباره مجموعه "شمعدوني" البته زياد گفته اند و نوشته اند و نشنيده اند! نوشته ما هم روي بقيه!
منصف اگر باشيم، نمي شود از شمعدوني نوشت و خوبي هايش را نديد؛ کستينگ اش مناسب است، بازي هاي روان و باورپذيري دارد، چند چهره جديد به عالم تصوير معرفي کرده و از سابقه دارها هم بازي متفاوتي گرفته، کارگرداني اش قابل تحمل است و معدود موقعيت هاي نسبتا شاد و جذابي هم دارد (که البته در حد همان موقعيت باقي ماندند و تبديل به درام نشدند و اين براي سروش صحت که بيش از آنکه کارگردان باشد نويسنده است، اصلا خوب نيست). فقط مي ماند "آب بستن" که آنهم ديگر جزو تاکتيک هاي شناسنامه دار سريال ها و تله فيلم هاي وطني شده است.
با همه اين خوبي ها، شمعدوني اما نشان از يک عيب بزرگ داشت. نه، منظورم آن چيزهايي نيست که تابحال شنيده يا خوانده ايد مثل بي احترامي به پدر خانواده، فرزند سالاري مفرط، دروغ و تهمت و دورويي و درگيري و خودمحوري و خودپرستي و زيرآب زني و برتري رابطه بر ضابطه و موسيقي درماني و ايجاد استرس و تنش عصبي مدام و تغيير در مفهوم خانواده به عنوان مکان امنيت و آسايش ووو . منظورم هيچيک از اينها نيست. فقط غصه ميخورم از اينکه در اين مملکت مسلمان، از قواي سه گانه گرفته تا بقال و کله پز و رفتگر، از پزشکان متخلف گرفته تا سگهاي مظلوم شيرازي، همه و همه مدعي العموم و مدعي الخصوص و پشتيبان و وکيل مدافع خصوصي و دولتي دارند اما فرهنگ و اخلاق و ساحت قدسي خانواده مظلوم ايراني، متولي ندارد. هيچ کس از به فنا رفتن ارکان خانواده، ککش هم نمي گزد و برايش تحصن نمي کند و طومار نمي نويسد.
چه گناهي کرده اند خانواده هايي که با اعتماد کامل، شب ها مي نشينند پاي  جعبه جادو تا ببينند ثمره تلاش شبانه روزي و کارشناسانه 50 هزار کارمند صدا و سيما و صرف بودجه 2000 ميليارد توماني ساليانه برايشان چيست؟
احتمالا چيزي که مي بينند اين است: هيچ چيز سرجاي خودش نيست؛ پدر بايد ستون خانواده باشد که نيست. فرزند بايد مطيع والدين باشد که نيست. خانواده بايد محل آسايش و آرامش و سکون باشد که نيست. خل و چل ها بايد ديوانگي کنند که نميکنند (و اتفاقا زندگي و منش و گفتار به مراتب دلنشين تر و معقول تري دارند!)، عقلا بايد منطقي رفتار کنند که نميکنند. "النجات" قرار بود "في الصدق" باشد که نيست. "والهلاک" قرار بود "في الکذب" باشد که نيست. قرار بود رسانه ملي حافظ منافع ملت و دانشگاه عمومي باشد که نيست. منکر بنا بود منکر بماند و معروف نشود که شد. بدجوري هم شد!
تا بعد ...

نظرات

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

سلام ص

تصویر faribaaa
نویسنده faribaaa در

سریالی به تمام معنا مزخرف بود

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

خوب بود

تصویر سما م
نویسنده سما م در

درست گفتید. شمع نادانی !

سر جمع ازین سریال شاید 45 دقیقه دیدم. که اونم واقعا پیشمانم. حیف اون 45 دقیقه وقت که حروم شد!

تصویر نجفی
نویسنده نجفی در

خدا و دین و معنویت حتی به صورت حاشیه ای در این سریال رنگ نداشت. اهانت و بد زبانی بیداد می کرد. زن سالاری و بچه سالاری
پر رنگ بود. به طور کلی برای معنوی گرایان سریالی بسیار منفی به شمار می رود. اما برای غفلت و خنده و چیزهای بد یاد گرفتن کلا نمره خوبی می گیرد.

تصویر جیرجیرک
نویسنده جیرجیرک در

سخن شما متین،اما بهتر است فراموش نکنیم سریال طنز است و طنز یعنی:خنده را به لب و درد را به دل و فکر را به ذهن آورد.درد به دل آدم می آید که رابطه بجای ضابطه است. حقیقت است که برخی کارمندان بانک ها و شرکت ها سر خود هستند و کار شخصی خود را مقدم بر کار مردم میدانند. حقیقت است خواهر شوهر بازی ها و خنده دار است که برای خود حق میداند انجام خواهر شوهر بازی د آوردن را ولی از اینکه خواهر شوهر داشته باشد واو برایش خواهر شوهری در آورد بیزار است.خنده دار و گریه آور است که جوانان به اسم تفکر و ژشت اندیشه از مسئولیت ها شانه خالی میکنند. و.... به دید نقد وبیان حقایق نگاه کنید.""""ادب از که آموختی از بی ادب"""باید کار بد رو نشون داد تا کار درست معلوم بشه.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 1 =
*****