چکیده: برای آنکه نسخهای کامل از اسلام ناب به جهانیان معرفی نماییم میبایست در سیره رسول اکرم صلیالله علیه و آله جستجو کرده و فرهنگ نبوی را از سبک زندگی پیامبر استخراجکنیم. یکی از بهترین منبعها برای فهم این مهم بررسی اقدامات پیامبر پس از فتح مکه است.
رهروان ولایت ـ این روزها روزگاری است که شاهد رشد روزافزون نسخههای تقلبی از اسلام هستیم. داعش، بوکو حرام، جبهه النصره و... همگی خود را نمونهای از اسلام کامل میدانند و دیگران را محکومبه کفر و ارتداد مینمایند. وقتی هم به فعالیتهای آنها نگاه میکنیم بویی از انسانیت را نمییابیم چه رسد به اسلام. بااینحال هستند افرادی که تحت تأثیر تبلیغات، این گروهها را پیروان واقعی پیامبر میدانند و فریب آنها را خورده و برای کمک به آنها از سرتاسر دنیا جذب آنها میشوند. برای آنکه نسخهای کامل از اسلام ناب به جهانیان معرفی نماییم میبایست در سیره رسول اکرم صلیالله علیه و آله جستجو کرده و فرهنگ نبوی را از سبک زندگی پیامبر استخراجکنیم. یکی از بهترین منبعها برای فهم این مهم بررسی اقدامات پیامبر پس از فتح مکه در ۲۰ رمضان المبارک سال هشتم هـ ق است؛ چرا که در آن دوران پیامبر حکومت دینی را در مدینه به پا کرده بود و از نظر قدرت در مرحلهای قرار داشت که توانست بر اصلیترین دشمنان خویش پیروز شود و مکه را که محل حکومت شرک و بتپرستی بود را فتح نماید. در این نوشتار به دنبال آن هستیم که با بیان اقدامات خاتمالانبیاء پس از فتح مکه به نسخهای جامع از فرهنگ نبوی برسیم.
الف ـ عفو عمومی
بعدازآنکه رسول خدا و سپاهیان اسلام بر شهر مکه مسلط شدند پیامبر دستور داد تا اعلام کنند،هر کس در خانه خویش بماند یا به مسجد رفته و یا به خانه ابوسفیان برود در امان باشد. این اقدام سبب آن شد که مقاومت مشرکان درهم بشکند و از خونریزی و قتلعام مردم باآنکه مشرک بودند و کفران علنی و صد درصدی بود جلوگیری شود.
بازهم در بین مشرکان بودند کسانی که به خانه خود نرفته و مسجد و یا خانه ابوسفیان را هم برای پناه انتخاب نکردند و مثلاً در خانهام هانی خواهر حضرت علی ـ علیهالسلام ـ یا در کوههای اطراف پناه گرفتند که آنها هم از قتل و کشته شدن در امان ماندند و پیامبر آنها را هم امان دادند.
البته پیامبر دستور قتل و عدم بخشش عدهای را صادر کردند و فرمودند اینها حتی اگر به پرده خانه خدا چسبیده بودند آنها را بکشید. ولی این گروه همگی جزء مسلمانانی بودند که مرتد شده بودند و پس از ارتداد علیه اسلام تبلیغ انجام میدادند. هرچند در مرحله عمل خیلی از این افراد بازهم با عفو پیامبر روبرو شدند و آنها هم از رأفت اسلامی بهرهمند گردیدند.[۱] ازجمله این افراد میتوان به عفو وحشی و هند که در قتل حمزه سید الشهدا نقش داشتند و سهیل بن عمرو که در تمام جنگهای مشرکان حضور داشت و بدترین برخوردها را در حدیبیه با پیامبر داشت و یا عکرمه و هبّار بن اسود اشاره کرد.[۲]
ب ـ نابود کردن مظاهر شرک
پیامبر در مورد مشرکان نهایت مهربانی را به خرج دادند ولی با مظاهر و نمادهای شرک نهایت دشمنی را عملی ساختند و هنگامیکه به خانه خدا و مسجد الحرام وارد شدند تمامی سیصد و شصت بت را شکستند و حین شکستن بتها آیه «جاءَ الحَقُ وَ زَهَقَ الباطِل[۳]; حق آمد و باطل نابود شد.» را تلاوت مینمودند. در پایان این عمل انقلابی هیچ اثری از شرک در مسجد باقی نماند.[۴]
ج ) خطبه در مکه
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ خطبهای در مکه ایراد کرد و ضمن بیان نصایح اخلاقی و برخی احکام، ضمن بیان برتری بر مبنای تقوا، فرمودند: مسلمان برادر مسلمان است و مسلمانان در برابر دیگران ید واحده هستند، خونشان باید محفوظ بماند. دور و نزدیک آنان برابرند و نیرومند و ناتوان در جنگ به تساوی غنیمت میگیرند.[۵]
د ) پیامبر و خالد بن ولید
رسول خدا بین پانزدهتا بیست روز در مکه بودند در این ایام گروههایی را برای تبلیغ اسلام و نابود کردن بتها به برخی نقاط فرستادند. یکی از این مبلغها خالد بن ولید بود که به همراه گروهی بهسوی قبیله بنیجذیمه فرستاده شد تا آنها را به اسلام دعوت کند. زمانی که آن قبیله، خالد را با جمعی از مسلمانان ـ سیصد و پنجاه نفر ـ دیدند به اتکای اسلام و اذان و مسجد خود آسودهخاطر بودند. خالد در برابر آنان ایستاد و پرسید: چرا سلاح در دست دارید؟ گفتند: برای دفاع از دین اسلام در برابر مخالفان. پسازآن به دستور خالد سلاح را زمین گذاشتند، اما خالد آنان را اسیر کرد و برخی را به برخی دیگر بست. در آن لحظه میان مسلمانان اختلاف شد تا آنکه در نیمههای شب منادی خالد فریاد زد: هر کس اسیر خویش را بکُشد! کسانی از بنو سلیم که همراه خالد بودند، اسیرانشان را کشتند، اما مهاجرین و انصار از فرمان او سرپیچی کردند.
رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ با شنیدن خبر، بر خالد خشم گرفت و صورتش را از او برگرداند. خالد ادعا داشت که رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ او را برای جنگ فرستاده، ولی شخص رسول خدا ـ صلیالله علیه و آله ـ فرمودند: من خالد را برای دعوت فرستادم نه جنگ. بهعلاوه آنها مسجد بناکرده بودند و اذان میگفتند. بااینحال خالد آن برخورد را با آنها کرد. رسول خدا فرمودند: خدایا! من ازآنچه خالد انجام داده به تو تبرّی میجویم.
در آن مجلس عمار به خالد تندی کرد و پسازآن خالد به عمار. حضرت فرمود: ساکت باش خالد! چیزی به عمار مگو، کسی که با او دشمن باشد باخدا دشمنی کرده و هرکسی که بر او غضب کند بر خد ا غضب کرده است. پسازآن پولی تسلیم امام علی ـ علیهالسلام ـ کردند تا نزد بنیجذیمه رفته فدیه کشتگان آنها را بپردازد و آنان را تسلّی دهد.[۶]
این ۴ اقدام گویای فرهنگ نبوی در اوج قدرت و توانایی است. فرهنگی که بارحمت و رأفت پیوند خورده و نمیتوان در آن بخشش انسانها و احترام به خون و مال مسلمانان را نادیده گرفت.
امّا امروز
امروز شاهد عدهای هستیم که به خاطر داشتن مهر، انسان میکشند و بدترین فجایع را علیه کسانی که شهادتین بر لب دارند، عملی میسازند و اینها را بهپای اسلام ناب میگذارند. که این بدترین اقدام آنان است.
---------
پینوشت
[۱] السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۴، ص ۴۱۱-
[۲] - المغازی، ج ۲، ص ۸۵۰.
[۳] - اسراء، ۸۱.
[۴] - المنصنف، ابن ابی شیبه، ج ۷، ص ۴۰۶.
[۵] - السیرة النبویه، ابن هشام، ج ۴، ص ۴۱۲.
[۶] - سیرة النبویه، این هشام، ج ۴، ص ۴۳۰.