صبری که باید آموخت

17:17 - 1394/04/16

چکیده: ایام، ایام مصیبت مولی الموحدین مولا علی (علیه السلام) هست. انشاءالله با توسل به آنحضرت در این شبها توشه ی خود را برگیریم.

صبر مولا علی

در قرآن آیه ی داریم که می فرماید: «عَسىَ أَن تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَ هُوَ خَيرٌ لَّكُمْ وَ عَسىَ أَن تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» [بقره/216] ترجمه آیه «و چه بسا از چیزی کراهت دارید و برایتان خوب است و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و برایتان ضرر داشته باشد. خداوند می داند و شما نمی دانید.»
حضرت  علی (علیه السلام) حدیثی دارد که همین مضمون را دارد و  ارزش فوق العاده اش،  مخصوصا در زندگیهای ماشینی امروزی قابل درک است. وَ قَالَ (عليه السلام): «الصَّبْرُ صَبْرَانِ صَبْرٌ عَلَى مَا تَكْرَهُ وَ صَبْرٌ عَمَّا تُحِبُّ» [1]و درود خدا بر او ، فرمود :«صبر و شكيبايى دو گونه است : شكيبايى بر آنچه خوش نمى دارى و شكيبايى در آنچه دوست مى داري»
بدون شک منظور حضرت از صبر بر آنچه خوش نمی داری؛ صبر خالی از فایده؛ نیست. بلکه صبریست که تحملش گر چه سخت و هزینه بردار است ولی پایان خوبی دارد.

الگوی این صبر، خود مولا علی (علیه السلام) است
حضرت خودش، در بیست و پنج سال که خانه نشین بود؛ به خاطر وحدت امت اسلام صبر کرد و فرمود: « فَصَبَرتُ وَ فِی العینِ قذیً وَ فِى الْحَلْقِ شَجاً، اَرى تُراثى نَهْباً. حَتّى مَضَى الاْوَّلُ لِسَبيلِهِ، و فَاَدْلى بِها اِلَى فُلانٍ بَعْدَهُ » [2] «پس صبر کردم در حالی که خار در چشمم واستخوان (یا چیزی شبیه به استخوان) در گلویم بود. مى ديدم كه ميراثم به غارت مى رود. تا اینکه نوبت اولى سپرى شد و خلافت را به فلان واگذار کرد.»
حضرت در طول خلافت ظاهریش هم رنجهایی زیادی را متحمل شد، به  طوری که در همان اوایل کار، قتل عثمان را به ایشان نسبت دادند.حضرت در سخنانی آنان را سرزنش می کند که دست از اینگونه تهمتها بردارید: « أَلَا وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِيَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ يَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ وَ اللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لَا جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِيبَهُمْ مِنْهُ وَ لَئِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِيتَتْ » [3] «هان بهوش باشيد شيطان دار و دسته‏اش را فرا خوانده و نيروهاي خود را آماده‏ باش داده است تا دوباره ستم به جايگاه نخستش بازگردد و باطل بر كرسي نشيند. به خدا ناشايستي از من نديدند تا بر من بتازند، و با من منصفانه برخورد نكردند. آنان در جستجوي حقّي هستند كه خود آن را وانهاده ‏اند، و از خوني، خونخواهي مي‏كنند كه خود آن را ريخته‏ اند. پس اگر در اين ماجرا من با آنان بودم، آنان نيز شريك جرمند، و اگر به تنهايي دست بدين كار زدند، پس همه گناه به گردن آنهاست و خود بزرگترين مجرم و محكومند. براستي از پستاني شير مي‏خواهند كه خشكيده است، و در صدد زنده كردن بدعتي هستند كه براي هميشه مرده است»
حضرت در چند سال خلافتش با صبر و عدالت و موعظه؛ زمامدار مسلمین بود و دست آخر به واسطه همین خصلتها، به دست شقی ترین افراد شربت شهادت نوشید.

نتیجه گیری
مولا علی (علیه السلام) بیست و پنج سال به خاطر وحدت مسلمین صبر کرد و خون دل خورد. در طول خلافت ظاهریش هم با صبر و شکیبایی، سعی در پیاده کردن احکام اسلام بر طبق نظر پیامبر و قرآن شریف داشت و آخر هم جانش را در این راه فدا کرد. ما هم باید به عنوان شیعه ی آن بزرگوار، صبر وحق گویی را پیشه ی خود سازیم. انشاءالله
السلام علیک یا اهل بیت النبوة

پی نوشتها
[1] نهج البلاغه، ترجمه علی اصغر فقیهی، حکمت 55، ص 348
[2] نهج البلاغه، ترجمه فقیهی، خطبه 3 یا همان شقشقیه، ص 29
[3] همان،خطبه 22، ص 41

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 5 =
*****