روش انحرافی «ابن تیمیه» در تفسیر قرآن

23:38 - 1394/04/23

چکیده: ویژگی و روش تفسیری ابن‌تیمیه مبتنی بر نفی مجاز، تکیه بر ظواهر بدون توجه به قرائن، عدم تأویل صفات خبری و ... است، وی در تفسیر آیات متشابه، از آیات محکم که قرآن از آن‌ها به ام ‌الکتاب تعبیر کرده، بهره نگرفته و لازمه تفسیر وی از صفات خدا، قائل شدن به تجسیم و تشبیه است.

تفسر ابن تیمیه

مقدمه:
پیروان «ابن‌تیمیه» و یاران او در صدد بودند تا موفقیت او را در نفوس و اذهان بزرگ جلوه دهند، تا این‌که او را در مباحث فقهی بر دیگران برتری دهند، پیروان او بر این باور‌اند که او در اطلاع بر اختلاف مذاهب، حدیث، تفسیر قرآن و کلام اسلامی متخصص بوده است؛ از این‌رو او را با عنوان «شیخ الاسلام» خطاب می‌نمودند، تا به دیگران این‌چنین وانمود کنند، که برای او نظیری در تاریخ اسلام دیده نشده است، ولی هنگامی که نوشته‌جات و کتاب‌های او در تفسیر، حدیث و اقوال متکلمین را مطالعه می‌کنیم، پی‌می‌بریم که نه تنها متخصص و خبره نبوده، بلکه یا جاهل به مسائل بوده یا تعصبات کور انتخاب راه صحیح را  برای او بسته است.

روش برخورد ابن‌تیمیه با قرآن کریم
ابن‌تیمیه مغز متفکر و مروج اصلی تفکر وهابیت در خصوص قرآن کریم و تفسیر آن اعتقادات و روی‌کرد خاصی دارد که به برخی از آن ها اشاره می‌کنیم:
1. ابن‌تیمیه آیات و صفات مربوط به صفات الهی را با نگاه ظاهر گرایانه تفسیر کرده و به جسمانی بودن خداوند متعال تفسیر کرده است، اما نسبت به آیاتی ذات خداوند را از جسمانیت منزه می‌سازد بی‌اعتنا بوده است.[1] روی‌کرد بسیار موهوم و خطرناکی که باعث نسبت‌های ناروایی به ذات الهی می‌شود. ابن‌تیمیه با تکیه بر مبانی خود، همه صفات و افعالی را که برای خدا در قرآن ذکر شده، صحیح و درست می‌داند. و تأویل آن‌ها را جایز نمی‌داند، او با استناد به آیاتی نظیر «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى‏ رَبِّها ناظِرَة [قیامه/23-22] (آرى) در آن روز صورت‌هايى شاداب و مسرور است،و به پروردگارش مى‌‏نگرد» و «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى ‏[طه/5] همان بخشنده‏‌اى كه بر عرش مسلّط است» و «وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ عَلى‏ عَيْني ‏[طه/39] و من محبّتى از خودم بر تو افكندم، تا در برابر ديدگان [علم‏] من، ساخته شوى (و پرورش يابى)» و «وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا [فجر/22] و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند». و آیاتی دیگر از این قبیل، خدا را قابل رؤیت می‌داند و قائل است که خدا بر عرش استیلا دارد و دارای مکان، جهت، دست، پا و صورت است و برای فرار از تشبیه می‌گوید: همه صفات درست است، اما کیفیت آن‌ها مجهول است. بنابراین وی معتقد شده است که خدا بر فراز آسمان‌هاست و نشستن او بر عرش صحیح است و برای او دست و پا و صورت و... قائل است.
وی در کتاب «الفتاوی» می‌نویسد:«...آن‌چه در کتاب و سنت ثابت شده و سلف از امت بر آن اجماع کرده‌اند حق است و اگر لازمه آن، جسمیت خداوند هم باشد اشکالی ندارد».[2]

2. ابن‌تیمیه معتقد است که آیات متشابه در قرآن وجود ندارد و مدعی است که تمام آیات قرآن از محکمات محسوب می‌شوند.[3] این در حالی است که خدای متعال در آیات نورانی قرآنی مجید به روشنی حکم به وجود متشابهات در قرآن نمود است و فرموده: «هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْه[آل‌عمران/7] اوست [آن خداى‏] كه [اين‏] كتاب را بر تو فرود فرستاد. برخى از آن، آيه‏‌هاى محكم‏‌اند كه آن‌ها مادر و اصل كتاب‏‌اند و برخى ديگر متشابه‏‌اند. اما آن‌ها كه در دل‌شان انحراف است، آن‌چه را متشابه است پى مى‌‏گيرند». هر چند ابن‌تیمیه در روی‌کرد و روش تفسیر خود قائل به متشابهات در قرآن نیست، ولی در برخورد با آیات محکم هیچ گونه توجهی به آن‌ها نمی‌نماید. از این‌رو به آیات محکمی نظیر «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّميعُ الْبَصير [شوری/11] هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بيناست!» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبير [انعام/103] چشم‌ها او را نمى‌‏بينند، ولى او همه چشم‌ها را مى‌‏بيند و او بخشنده و آگاه (از همه) چيز است» و «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني‏ أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَراني [اعراف/143] و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببينم!» گفت: «هرگز من‌را نخواهى ديد». اعتنا نکرده است.

3. تفسیر بخشی از آیات قرآن کریم با احادیث ضعیف سند، بلکه جعلی و تمسک به اسرائیلیات از جمله ویژگی‌های تفسیری او در پرداختن به آیات است. چنان‌که او می‌گوید: «نقل روایات اسرائیلی به‌عنوان استشهاد است، نه به‌عنوان اعتقاد.».[4] به طور مثال او در تفسیر آیات 198 تا 190 از سوره اعراف، داستانی در مورد حضرت آدم(علیه‌السلام) و حوا از اسرائیلیات نقل می‌کند، که به هیچ‌وجه با شأن و منزلب حضرت آدم(علیه‌السلام) و عصمت او جایگاه او جور در نمی‌آید.[5]

4. او به تفاسیری که نظراتی مخالف او داشته باشند و لو از بزرگ‌ترین علمای اهل سنت باشند، به هیچ‌وجه توجه و اهمیتی نمی‌دهد و تنها با چشم بسته نظر خود را فریاد می‌زند، و هیچ‌کاری ندارد که این نظر او مخالف جمیع مفسیرین باشد یا نباشد. تفسیر شیعی را که اصلا به حساب نیاورده و اسمی از آن‌ها نمی‌برد و کاملا ضد آن‌ها نظر می‌دهد.[6]

5. ابن‌تیمیه وجود مجاز در قرآن را انکار کرده و گفته است که معنای همه الفاظ قرآن و الفاظ رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌واله)، روشن و آشکار است و مجازی در آن‌ها وجود ندارد و همه حقیقت هستند. او معتقد است که تقسیم لغت به حقیقت و مجاز، مساله‌ی حادث و بدعت‌ است. اهل لغت و علمای سلف، کلام را به حقیقت و مجاز تقسیم نکرده‌اند و به این مساله معتقد نبوده‌اند،[7] و اگر به مجاز در لغت نيز قائل شويم، در قرآن مجازی وجود ندارد.

خلاصه کلام:
ویژگی و روش تفسیری ابن‌تیمیه مبتنی بر نفی مجاز، تکیه بر ظواهر بدون توجه به قرائن، عدم تأویل صفات خبری و ... است، وی در تفسیر آیات متشابه، از آیات محکم که قرآن از آن‌ها به «ام‌الکتاب» تعبیر کرده، بهره نگرفته و لازمه تفسیر وی از صفات الهی، جسمیت خداوند متعال است.[8]
_____________________________
پی‌نوشت
[1]. سلفی‌گری و پاسخ به شبهات وهابیت،علی اصغر رضوانی،ص54، به نقل از تفسیر ابن‌تیمیه، معروف به تفسیر کبیر،ج1،ص253.
[2].همان،ص 241،به نقل ازالفتاوی،ج5،ص192.
[3]. همان،ص55، به نقل از تفسیر ابن تیمیه معروف به تفسیر کبیر،ج1،ص253.
[4].مقدمة فی اصول التفسیر، ص 11 و 45-47.
[5]. سلفی‌گری و پاسخ به شبهات وهابیت، رک به الوافی بالوفیات،صفدی،7،ص20.
[6]. همان، به نقل از کتاب اصول التفسیر، ابن تیمیه.
[7]. مجموع الفتاوی ( کتاب الایمان الکبیر)، ج7، ص97-98.
[8].پایگاه پژوهشی، تخصصی وهابیت شناسی

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 0 =
*****