چکیده: طرح مجدد افكار ابن تيميه توسط «محمد بن عبدالوهاب» در بدترين شرايط تاريخى و زمانى صورت گرفت كه امت اسلامى از چهار سو مورد هجوم استعمارگران صليبى يعنى انگليسىها، فرانسوىها، روسهاى تزارى و حتى آمريكايىها قرار داشت و بيش از هر زمان نياز به وحدت كلمه داشت
«تقىالدين احمدبن عبدالحليم» معروف به «ابن تيميه» كسى است كه افكار «وهابيت» از او سرچشمه گرفته و در حقيقت وى را پدر فکری وهابیت مینامند، چرا که «محمد بن عبدالوهاب» موسس فرقه ضاله وهابیت، بسیاری از اندیشه های خود را از او گرفته است.
او سال 661(ه. ق) در شهر حرّان و در خانوادهاى متولد شد كه اعضاى آن بيش از يك قرن پرچمدار مذهب حنبلى بودند. شش سال بعد به خاطر حمله تاتارها همراه با خانواده خود به دمشق رفت. در آنجا براى پدرش موقعيت تدريس در مسجد جامع دمشق فراهم شد. ابن تيميه ابتدا نزد پدر و سپس ساير اساتيد مشغول تحصيل شد. آخرين استادش «شرف الدين احمدبن نعمه مقدسى» بود كه به وى اجازه فتوا داد.
بعد از فوت پدر بر كرسى تدريس در مسجد جامع دمشق نشست و به خاطر كجسليقگى و انحراف فکری كه داشت؛ به مخالفت با عقايد رايج مسلمين و مذاهب رايج آن زمان برخاست. فتواها و نظرات اعتقادى و فقهىاش از قبيل تجسيم، حرام بودن زيارت قبور اوليا، حرام بودن استغاثه به ارواح اولياى خدا، حرام بوده طلب شفاعت، شرک بودن توسل و ... براى او مشكل ساز شد.
علماى همعصر او با توجه به این فتاوی که در بین علمای اهل سنت بیسابقه بود، به مخالفت با افكار و عقايدش برخاستند و از نشر افکار او ممانعت كردند.به همین خاطر مجلسى با حضور قضات در قصر حاكم دمشق برگزار شد و پس از محكوميت، او را به زندان معروف «قلعة الجبل» مصر فرستادند. دو سال بعد آزاد شد، در مصر ماند و دست از افكار خود برنداشت.
سال 707(ه. ق) باز هم به جهت نشر افكارش از او شكايت شد، با حكم قاضى دوباره به زندان رفت، ولى بعد از يك سال آزاد شد. سال 709(ه.ق) به اسكندريه تبعيد گرديد، هشت ماه بعد با تغيير اوضاع، به قاهره بازگشت.
ابن تيميه در سال 712 راهى شام شد. و در سال 718 در شام، كرسى تدريس و افتا را بر عهده گرفت و دوباره فتاوا و عقايد باطل خود را مطرح نمود. خبر به علما، قضات و دستگاه حاكم رسيد، پنج ماه در قلعهاى حبس شد. پس از آزادى تا سال 726 به تدريس ادامه داد، تا اين كه باز هم به خاطر اصرار بر افكار خود و نشر آن در همان قلعه زندانى و از نوشتن و مطالعه منع شد.
وى در سال 728 در آن قلعه از دنيا رفت در حالىكه پنج ماه قبل از مرگ، از دوات و كاغذ محروم شده بود. يكى از شاگردان مهم ابن تيميه كه به ترويج افكار او پرداخت، «ابن قيم جوزيه» بود. او در سال 691 متولد شد و در سال 712 با ابن تيميه ارتباط پيدا كرد و فقه را نزد او آموخت. وى كه در تمام مسائل مقلد كوركورانه ابن تيميه بود؛ مذهب استادش را يارى و افكار او را در كتابهايش تأييد كرد. به علاوه آن افكار و عقايد را در قالب برهان و استدلال در آورد. در عصر ابن تيميه از عقايد باطلش توبه داده شد، با او به زندان رفت، ولى بعد از مرگ استادش از زندان آزاد شد.
عصر ظهور ابن تيميه با جنگهاى صليبى مسيحيان بر ضد مسلمانان و هجوم مغولها به سرزمينهاى اسلامى همراه بود. در چنين زمان حساسى، ابن تيميه مؤسس انديشههاى وهابيت دست به نشر افكار خود زد و شكافى تازه در امت اسلامى ايجاد كرد. با وجود آنكه خداوند متعال در قرآن كريم مىفرمايد: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا [آلعمران/103] و همه به ريسمان خدا چنگ بزنيد و پراكنده نشويد». و در جای دیگر میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَة[حجرات/10] مؤمنان برادر يكديگرند». و اینکه پيامبر اکرم(صلىاللهعليهوآله) هم بين مسلمانان عقد اخوت بست؛ اما ابن تيميه به اين سفارشها توجهى نكرد و در آن زمان كه مسلمانان احتياج مبرمى به اتحاد و يكپارچگى داشتند با مريدانى كه پيدا كرده بود، سبب ايجاد اختلاف بين مسلمين گشت.
اگر چه افكار باطل وى در منطقه شامات- كه مهد علم و دانش بود- با انتقاد و اعتراض علماى مذاهب مختلف مواجه و باعث انزواى او گرديد و افكار و عقايدش به بوته فراموشى سپرده شد؛ ولى در قرن 12 اين افكار در منطقه نجد عربستان كه عارى از تمدن و فاقد فرهنگ بود؛ دوباره منتشر شد و پس از آن توسط قدرت سعودى و با پشتيبانى قدرتهاى استعمارگر گسترش يافت.
طرح مجدد افكار ابن تيميه توسط «محمد بن عبدالوهاب» در بدترين شرايط تاريخى و زمانى صورت گرفت كه امت اسلامى از چهار سو مورد هجوم استعمارگران صليبى يعنى انگليسىها، فرانسوىها، روسهاى تزارى و حتى آمريكايىها قرار داشت و بيش از هر زمان نياز به وحدت كلمه داشت.[1]
-------------------------------------------------------------------
[1].بر گرفته از على اصغر رضوانى، نقدى بر افكار ابن تيميه، نشر مشعر، تهران،1386 ش، ص 14-20.