چکیده: با توجه به اینکه این همه عالم طراز اول اهل سنت این حدیث را نقل کردهاند آیا میتوان گفت سند روایت ضعیف است، آیا سخن یک نفر آن هم بدون دلیل، حجت است یا سخن این همه عالم حدیث شناس؟ اینجا فقط میتوان گفت ابن تیمیه از روی بغض و کینهای که نسبت به اهل بیت(علیهمالسلام) و به خصوص امیرالمومنین(علیهالسلام) دارد چنین سخنی را گفته است که به هیچ وجه درست و قابل قبول نیست.
یکی از بحثهای مطرح راجع به امیرالمومنین(علیهالسلام) این است که آیا ایشان در جنگهای خود برحق بود یا نه مخالف ایشان برحق بوده است؛ چرا که مخالفین ایشان نیز از کسانی بودند که در اسلام سابقه داشتند و مورد احترام بودند و جز صحابه بزرگ پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) محسوب میشدند. در جنگ «جمل» مقابل حضرت، «عایشه» همسر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و «طلحه» و «زبیر» بودند که هر دو از صحابه پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بودند و در جنگهای متعددی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را یاری کرده بودند و از اعلام محسوب میشدند، لذا در همان زمان نیز برخی که بصیرت کمتری داشتند دچار سردرگمی شدند و از شرکت در جنگ با همین بهانه که هر دو طرف اسلام هستند، خودداری کردند.
از طرفی «ابن تیمیه» پدر فکری وهابیت و کسی که «محمد بن عبد الوهاب» موسس فرقه ضاله وهابیت، اندیشههای خود را از او گرفته است، با وقاحت تمام درباره این جنگها میگوید: «این جنگها عادلانه نبود و امیرالمومنین(علیهالسلام) برای خدا با آنان نجنگید و برای قدرت طلبی و ریاست طلبی بوده است».[1]
در این میان شیعه امیرالمومنین(علیهالسلام) را معصوم و برحق میداند و تمام کارهای ایشان از جمله این جنگها را عین حق دانسته و دشمنان حضرت را باطل میداند؛ یکی احادیث نبوی(صلیاللهعلیهوآله) که شیعه به آن استناد میکند این است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) در موارد متعددی در مورد «عمار» فرمودند: «عمار را گروه ظالم خواهند كشت». یعنی کسانیکه عمار را میکشند، ظالم بوده و برحق نیستند، و میدانیم که عمار در جنگ صفین و توسط لشگریان معاویه به شهادت رسید، لذا این روایت دال بر حقانیت آقا امیرالمومنین(علیهالسلام) است؛ زیرا مقابل لشکر ایشان، معاویه بود و آنها عمار را به شهادت رساندند، پس ظالم و باغی بودند و در مقابل امیرالمومنین(علیهالسلام) برحق بوده است. اما ابن تیمیه این را قبول ندارد.
وی برای اینکه این سخن شیعه را مخدوش کند، اصل سخن را خراب کرده و میگوید «حدیث عمار» ضعیف است و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) چنین سخنی نگفته است. وی در این باره میگوید: «در اينجا براى مردم اقوالى است، از جمله آنان، كسى است كه در حديث عمار اعتراض وارد كرده و برخى از افراد آنرا تضعيف كردهاند».[2]
اما چرا ابن تيميه ذكر نكرده چه كسانى اين حديث را تضعيف كردهاند؟ چرا نام اين افراد را نمیبرد؟ ظاهرا فقط خود اوست که این حدیث را رد کرده و به خاطر مقاصد پلید خود، آنرا بدون بررسی سندی ضعیف میشمارد. ما برای اینکه ثابت کنیم سخن ابن تیمیه دروغ است میگوییم:
اولا: اين حديث را 24 نفر از صحابه نقل كردهاند، که دال بر قوی بودن حدیث است و کمتر حدیثی به این اندازه راوی از صحابه دارد.
ثانیا: عده زیادی از علمای طراز اول اهل سنت این حدیث را نقل کرده و صحیح دانستهاند؛ ما برای نمونه به نام چند نفر از آنان اشاره میکنیم:
1. «بخاری» در صحیح خود ج1، ص 93، چاپ الامیریه مصر.
2. «مسلم» در صحيح، ج8، ص185، چاپ محمد على صبيح مصر.
3. «حاكم نيشابوری» در کتاب معرفه علوم الحديث، ص84، چاپ دارالكتب مصر
4. «احمد بن حنبل» در المسند، ج3، ص 300، چاپ ميمنيه مصر.
5. «النسائی» در کتاب الخصائص، ص41، چاپ تقدم مصر.
6. مورخ مشهور اهل سنت، «ابن سعد» در کتاب طبقات الكبرى، ج 3 ص 252، چاپ دار الصادر مصر.
7. «شمس الدين ذهبی» در کتاب سير أعلام النبلاء، ج1، ص300، چاپ دارالمعارف مصر.
8. «ابن كثير دمشقی» در کتاب البداية و النهاية، ج3، ص217، چاپ مصر.
9. «ابن أثير جزری» در کتاب اسد الغابه، ج4، ص45، چاپ مصر.
10. «أبو المؤيد الموفق بن أحمد أخطب خوارزم» در كتاب مناقب، ص90، چاپ تبريز.
11. «ابن عبد ربه الأندلسی» در کتاب العقد الفريد، ج2، ص203، چاپ الشرقيهی مصر.
12. حافظ «أبو نعيم الاصبهانى» در کتاب حلية الأولياء، ج 7، ص197، چاپ السعاده مصر.
13. حافظ «أبو بكر البغدادی» در کتاب تاريخ بغداد، ج11، ص289، چاپ السعاده مصر.
14. «بيهقی» در کتاب السنن الكبرى، ج 8، ص189، چاپ حيدرآباد الدكن.
15. «علامه سمهودی» در کتاب تاريخ المدينة المنورة، ج1، ص236، چاپ مصر.
16. «سيوطی» در کتاب الخصائص الكبرى، ج2، ص140، چاپ حيدرآباد الدكن.
17. «شيخ سليمان البلخي قندوزى» در کتاب ينابيع المودة، ص128، چاپ اسلامبول.
حتی برخی از بزرگان اهل سنت علیه ابن تیمیه و این نظر شاذ او، مطلب نوشته و به شدت نطر او را رد کردهاند به طور مثال «ابن حجر» در شرح صحيح بخارى مىگويد: «در اين حديث نشانهاى از نشانههاى نبوت و فضيلتى آشكار براى على(علیهالسلام) و عمار است و نيز ردّى بر افراد ناصبى كه گمان كردهاند على(علیهالسلام) در جنگهايش بر حق نبوده. حديث معروف «عمار را گروه ظالم مىكشد» بر اين دلالت دارد كه على(علیهالسلام) در آن جنگها بر حق بوده است؛ زيرا اصحاب معاويه عمار را به قتل رساندند».[3]
در نتیجه: با توجه به اینکه این همه عالم طراز اول اهل سنت این حدیث را نقل کردهاند آیا میتوان گفت سند روایت ضعیف است، آیا سخن یک نفر آن هم بدون دلیل، حجت است یا سخن این همه عالم حدیث شناس؟ اینجا فقط میتوان گفت ابن تیمیه از روی بغض و کینهای که نسبت به اهل بیت(علیهمالسلام) و به خصوص امیرالمومنین(علیهالسلام) دارد چنین سخنی را گفته است که به هیچ وجه درست و قابل قبول نیست.
-------------------------------------------------------------------------------
پینوشت
[1]. منهاج السنه، ج 2، ص 204.
[2]. همان.
[3]. فتح البارى، ج13، ص 85 و 86.