راه رسیدن به تزکیه نفس

11:55 - 1391/11/04
عالمان علم اخلاق می گويند: براى خودسازى ابتدا بايد رذائل اخلاقى و اخلاق بد را از خود دور كرد.
تزکیه نفس

 تزكيه‌ به‌ معني‌ نمو و رشد دادن‌ است‌، سپس‌ اين‌ واژه‌ به‌ معني‌ تطهير و پاك‌ كردن‌ آمده‌ است‌.(1) قرآن‌ مجيد پس‌ از يازده‌ سوگند مي‌فرمايد: «سوگند به‌ همه‌ اين‌ها كه‌ هركس‌ نفس‌ خود را تزكيه‌ كند، رستگار است‌ و هركس‌ نفس‌ خود را آلوده‌ ساخت‌، [از لطف‌ خدا] محروم گشت‌».(2) قرآن‌ مجيد هدف‌ پيامبران‌ را تزكيه‌ و پرورش‌ نفوس‌ ذكر كرده‌ است‌.(3) اين‌ موضوع‌ به‌ صورت‌ عناوين‌ ديگر مانند تهذيب‌ نفس‌ يا خود سازي‌ در كلمات‌ بزرگان‌ به‌ چشم‌ مي‌خورد.

مي‌توان‌ تزكيه‌ را پالايش‌ نفس‌ از رذايل‌ اخلاقي‌ و آراستگی‌ به‌ فضائل‌ اخلاقي‌ دانست‌. ‌عالمان علم اخلاق مي‌گويند: براى خودسازى ابتدا بايد رذائل اخلاقى و اخلاق بد را از خود دور كرد، سپس‌درخت پاكى نشاند. بديهى است با وجود صفاتى مانند حسد وكبر و خودپسندي و خودخواهى و شهوتراني،‌ دسترسى به صفات پسنديده و انجام اعمال خير بسيار مشكل خواهد بود.

‌مرحوم نراقى مي‌گويد: «‌زنهار اى جان برادر! تا حديث بيمارى روح را سهل نگيرى و معالجه آن را بازيچه ‌نشمارى و مفاسد اخلاق را اندك نداني...‌ مسامحه در معالجه آنها آدمي را به هلاكت دائم و شقاوت ابدي ‌مي‌رساند و صحت روح و اتصاف آن به محاسن اخلاق باعث زندگانى ابدى و حيات حقيقى مي‌شود و بعد از آن‌كه ساحت نفس از اخلاق ناپسند پاك و آراسته گردد، مستعد قبول فيض‌هاى الهى می گردد(4)».

در روایات آمده: «‌ملائكه داخل خانه‌اى كه در آن سگ باشد‌نمي‌شوند». پس هر گاه خانه مملوّ از صفات رذيله كه سگان درنده هستند باشد، چگونه ملائكه در آن داخل‌شوند؟!

 براي‌ رسيدن‌ به‌ تزكيه‌ بعضي‌ از بزرگان‌ دو مرحله‌ پيشنهاد كرده‌اند:

1 ـ تهذيب‌ نفس‌ از بدي‌ها يعنی  تصفيه دل‌ از اخلاق‌ زشت‌ و دوری‌ از گناه‌. اين‌ عمل‌ را تصفيه‌ و تخليه‌ هم‌ می نامند.

2 ـ پرورش‌ و تكميل‌ نفس‌ به‌ وسيله‌ تحصيل‌ علوم‌ و معارف‌ حقه‌ و فضائل‌ و مكارم‌ اخلاق‌ و انجام‌ عمل‌ صالح‌. اين‌ عمل‌ را تحليه‌ هم‌ می گويند، يعني‌ پرورش‌ و تكميل‌ و آرايش‌ دادن‌. (6)

آن چه در تهذیب نفس ما را یاری می کند:

1 ـ تفكر:

يكى از موانع مهم تهذيب نفس، غفلت است و تفكر ضد غفلت است. امام علي(ع) مى فرمايد: «فكر كردن مايه رشد است». (7)

 امام‌ خمينی  می گويد: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حركت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی ، تفكر است‌ و تفكر در اين‌ مقام‌ عبارت‌ است‌ از آن‌ كه‌: انسان‌ لااقل‌ در هر شب‌ و روزي‌ مقداري‌ فكر كند در اين‌ كه‌ آيا مولای  او كه‌ او را در اين‌ دنيا آورده‌ و تمام‌ اسباب‌ آسايش‌ و راحتي‌ را از براي‌ او فراهم‌ كرده‌... آيا وظيفه ما با اين‌ مولای  مالك‌ الملوك‌ چيست‌؟». (8)

2 ـ توجه‌ به‌ كرامت‌ انساني‌:

كسی  كه‌ به‌ مقام‌ شامخ‌ خود پي‌ ببرد، از رذايل‌ دوري‌ خواهد كرد، امام‌ علی  (ع‌) می فرمايد: «هركس‌ نفس‌ خود را گرامی  بدارد، شهوت‌ها برای  او كوچك‌ و بي‌ ارزش‌ خواهد بود».(9)

3 ـ مشارطه‌:

در اوّل‌ روز انسان‌ با خود شرط‌ كند كه‌ امروز بر خلاف‌ امر الهي‌ رفتار نكند.

به این طریق که نفس خود را مخاطب قرار دهد و به او یادآور شود که من جز سرمایه گرانبهای عمر کالایی ندارم و اگر از دست برود، تمام هستی‌ام از دست می‌رود و به خود بگوید: فکر کن عمر تو پایان یافته و از دیدن حوادث بعد از مرگ سخت پشیمان شده‌ای و فریاد «رب ارجعون» سر داده‌ای، سپس به نفس خویش در مورد مراقبت از اعضا و جوارح سفارش کند.

4 ـ مراقبه‌:

انسان‌ در طول‌ روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. اين‌ مرحله‌ از حساس‌ترين‌ مراتب‌ سير و سلوك‌ به‌ شمار مي‌رود. قرآن‌ مجيد بر اين‌ نكته‌ تأكيد دارد كه‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت‌ دارد: «إنّ اللّه‌ كان‌ عليكم‌ رقيباً ؛ خداوند بر شما مراقبت‌ دارد». (10) كسي‌ كه‌ از آيه‌ فوق‌ درس‌ گرفته‌ باشد، همواره‌ خدا را ناظر بر كارهاي‌ خود می داند و از غفلت‌ و گناه‌ دوری‌ می وزرد.

 امام علي(ع) مى فرمايد: «هر كس كه درونش بازدارنده اى داشته باشد، از جانب خدا برايش حافظى گمارده مى شود». (11)

اگر كسي‌ خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و به‌ اين‌ مطلب‌ اعتقاد پيدا كند، هرگز دستش‌ را به‌ گناه‌ و آلودگی ها نمی آلايد. كسی  كه‌ به «واللّه‌ شهيد علي‌ ما تعملون‌». (12) و به‌ «هو معكم‌ اينما كنتم‌ والله بما تعملون‌ بصير»..(13) «خدا شاهد بر عملهاي‌ شما است‌» و «او با شما است‌ هر كجا كه‌ باشيد و خدا به‌ عمل‌هاي‌ شما آگاه‌ است‌»، اعتقاد دارد ‌هرگز به‌ دنبال‌ گناه‌ نمی رود.

امير المؤمنين‌ (ع‌) مي‌فرمايد: «خدا رحمت‌ كند انسانی  را كه‌ هميشه‌ پروردگارش‌ را در نظر داشته‌ باشد. از گناه‌ كناره‌ گيرد و باخواهش‌ دل‌ بجنگد و آرزوی  دنيايی خود را تكذيب‌ كند. آن‌ انساني‌ كه‌ نفس‌ سركش‌ خود را با تقوا و پرهيزكاری  مهار كند و با لگام‌ ترس‌ از پروردگار بر دهانش‌ دهنه زند و مهارش‌ را به‌ سوي‌ طاعت‌ و فرمان‌ برداری  خدا كشاند و از نافرمانی  و معصيت‌ بازش‌ دارد».(14)

گويند: هنگامى كه زليخا با يوسف خلوت كرد و او را به خويش مى خواند،‌ ناگهان به بتى چشمش افتاد كه در آن حجره قرار داشت. بى درنگ برخاست و پرده اى روى آن افكند. يوسف گفت: تو از مراقبت جمادى شرم داري، پس چگونه من از مراقبت خداوند جبار شرمنده نباشم؟ (15)

پس از مراقبت از اعمال بايد با دقت از خود حسابرسى كرد.

5 ـ محاسبه‌:

براي‌ تهذیب‌ نفس‌ لازم‌ است‌ از اعمال‌ روزانه‌ حسابرسي‌ به‌ عمل‌ آيد. امام‌ علي‌ (ع‌) مي فرمايد: «هر كس‌ نفس‌ خود را به‌ حساب‌ بكشد، بر عيوبش‌ آگاه مي‌گردد و به‌ گناهانش‌ پي‌ مي‌برد، پس‌ از گناهانش‌ توبه‌ مي‌كند و عيوبش‌ را اصلاح‌ مي‌نمايد».(16)

 امام صادق(ع) مى فرمايد: «اى مردم، پيش از آن كه شما را مورد محاسبه قرار دهند،‌خودتان به حساب خويش رسيدگى كنيد». (17)

6 ـ مؤاخذه‌ و مجازات‌:

پس از آن كه از بازنگرى در اعمال روزانه فراغت حاصل شد و انسان در محكمة ‌وجدان از خود دادخواهى كرد و خود را مقصر شناخت،‌حال نوبت به معاتبه مى رسد. معاتبه دو مرحله دارد:

أ) انتقاد از خود؛

ب) توبه و جبران گذشته.

در مرحلة نخست بايد از نفس لوّامه الهام گرفت و خود را توبيخ و سرزنش كرد. در حالات مرحوم آيت الله بروجردى (ره) نقل شده كه ايشان هر گاه عصبانى مى شد، علاوه بر اين كه از شخص عذر خواهى مى نمودند، نذر داشتند كه فردا را روزه بگيرند. (18)

اما مرحله دوم، توبه و استغفار است. راه توبه و جبران گناه هميشه براى بندگان باز است و پيامبر اكرم(ص) مى فرمايد: «براى هر دردى دارويى است و داروى گناهان، استغفار مى باشد.» (19)

پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است‌ نفس‌ به‌ خاطر عمل‌ زشتی  كه‌ انجام‌ داده‌، تنبيه‌ و مجازات‌ شود تا از تكرار آن‌ جلوگيري‌ گردد. امام‌ علي‌ (ع‌) می فرمايد: «هر كس‌ نفس‌ خود را برعيب‌ها و گناهان‌ توبيخ‌ كند، از افزایش گناه‌ دوری‌ خواهد كرد». (20) اولياي‌ الهي‌ به‌ منظور تنبيه‌ و تأديب‌ خويش‌، تكاليف‌ و انجام‌ اموری  را برخود لازم‌ می كردند، از قبيل‌ شب‌ زنده‌ داری ،‌ گرسنگی ، روزه‌ داری و  کم‌ گويی.

علامه حسن زاده آملى در مورد راه هاى خود سازى چنين توصيه مى فرمايد:

1 . تلاوت و بهره مندى از قرآن ؛2. دائم الوضو بودن ؛ 3. اعتدال در خوردن و آشاميدن، يعنى نه آن قدر زياد بخورد كه به شكم درد مبتلا شود، ونه آن قدر كم بخورد كه قدرت بر انجام كارى نداشته باشد؛ 4. اعتدال در گفتار: ؛ 5. محاسبة نفس؛ 6. مراقبه ؛ 7. رعايت ادب اسلامى ؛ 8. عزلت و گوشه نشينى ؛ 9. تهجّد (شب زنده دارى ) ؛ 10. تفكر و انديشيدن ؛11. ياد خدا در همه حال بودن ؛ 12. رياضت ؛ 13. ميانه روى در كارها؛ 14. تعظيم امر خالق و شفقت با خلق ؛ 15. تمسّك به ويژگى هاى عبادالرّحمن که قرآن مجيد در سورة فرقان، آيات 63ـ 74 برشمرده است.(21)

چند نکته مهم:

در خودسازى و تهذيب نفس به چند نكته اساسى بايد توجه نمود:

1 - همان گونه كه در تربيت و سلامت بدن، رياضت و ورزش لازم است، در خود سازى و تهذيب نفس نيز رياضت و مبارزه و جهاد با نفس ضرورت دارد.

2 - همان گونه كه در پرورش اندام، از نرمش و فعاليت‏هاى ساده و اندك آغاز می ‏شود و به تدريج به ورزش‏هاى سنگين‏تر وارد می ‏شوند، در تربيت روح نيز بايد از اندك شروع كرد و به تدريج به مراحل بالاتر رسيد.

3 - همان طور كه در ورزش بدنى، تداوم واستمرار لازم است، در رياضت نفسانى نيز تداوم، شرط رسيدن به مقصد است. قرآن می ‏فرمايد: «به يقين كسانى كه گفتند: پروردگار ما خداوند يگانه است، سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل می ‏شوند كه نترسيد و غمگين مباشيد». (22)

امام على(ع) مى‏فرمايد: «قليلٌ مدوم عليه خير من كثير مملول منه؛ (23) عمل اندكى كه پيوسته باشد، بهتر است از بسيارى كه تو را خسته و وامانده سازد».

امام باقر(ع) می ‏فرمايد: «احب الاعمال الى اللَّه عز وجل ما داوم عليه العبد و إن قل؛ (24) محبوب‏ترين كار نزد خدا، آن است كه انسان بر آن مداومت كند هر چند اندك و ناچيز باشد».

4 - چنان كه در سلامت جسم، فعل و ترك (دارو و پرهيز) هر دو با هم مؤثر است، در سلامت و تهذيب روح نيز فعل و ترك هر دو لازم است، مانند اداى واجبات و ترك گناهان و محرّمات و تولى و تبرى.

5 - مهم‏ترين چيزى كه درجميع مراحل بايد رعايت شود، نيت و حضور قلب و اخلاص است. خداوند در قرآن بر اين نكته تأكيد دارد كه در مسير دين و پرستش بايستى اخلاص داشته باشيد: «به آن‏ها دستورى داده نشده بود جز اين كه خدا را با كمال اخلاص پرستش كنند». (25)

پي‌نوشت ها:

1.تفسير نمونه، ج 27، ص 47، به نقل از مفردات.
2. شمس‌ (91) آيه‌ 10 و 9.
3. آل‌ عمران‌ (3) آيه‌ 164.

4. معراج السعاده، ص 13.

5. بحارالانوار، ج 62، ص 54.

6. ابراهيم‌ اميني‌، خود سازي‌، ص‌47 ـ 46.

7. غررالحكم، ج 1، ص 31.
8. امام‌ خميني‌، چهل‌ حديث‌، ص‌6.
9. نهج‌ البلاغه‌، قصار 449.
10. نساء (4) آيه‌ 1.

11. غررالحکم، ج 5، ص 404.

12. آل‌ عمران‌ (3) آيه 98

13. حديد (57) آيه‌ 4

14. كافي‌، ج‌8، ص‌172.

15. جامع السعادات، ج 3، ص 96

16. غرر الحكم‌، ج‌5، ص‌399.

17. بحارالانوار، ج 7، ص126

18. مهدوى كني، نقطه هاى آغاز در اخلاق عملي، ص375

19. وسائل الشيعه، ج 11، ص 354.
20. همان.
21. حسن زاده آملى، نامه ها ـ برنامه ها، ص 23ـ 26

22.  فصلت (41) آيه 30.

23. صبحى الصالح، نهج البلاغه، حكمت 444.

24.  محمد رضا مهدوى كنى، نقطه‏هاى آغاز در اخلاق عملى، ص 41.

25. بينه (98) آيه 5.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 9 =
*****