علت نیاز به تزکیه نفس

12:07 - 1391/11/04
خودخواهى كه از رذايل اخلاقى است و به صورت‏هاى مختلف ظهور و بروز دارد، در همه زمان‏ها و از جمله عصر تكنولوژى و صنعت با اوضاع گوناگون همواره انسان را تهديد می ‏كند.
جهادبانفس

الكسيس كارل در كتاب «راه و رسم زندگى» پاسخ را داده، می ‏گويد: تمدن جديد مغز را كاملاً تقويت كرده است و پيشرفت‏هاى علمى و صنعتى، نتيجه آن است، ولى قلب را كه از نيرومند ساختنش، اخلاق و مذهب پايدار می ‏گردد، رها كرده، بلكه آن را تضعيف نموده است.(1)
تمام تلاش‏هاى علمى و عملى انسان براى رسيدن به سعادت و خوشبختى است. انسان هر طرح و انديشه‏اى براى سعادت داشته باشد، نياز اصلى براى دستيابى به آن، امنيّت اجتماعى و آرامش روحى است. تا امنيت و آرامش نباشد، نه نيل به اهداف معنوى ممكن است و نه دسترسى به مقاصد مادى.
اگر علم با تزكيه و تهذيب نفس همراه نباشد، نه تنها براى بشر امنيت و آرامش روانى و خوشبختى ايجاد نمی ‏شود، نيز موجب رفع فقر و تبعيض و ظلم و جنايت نمی ‏گردد، بلكه باعث افزايش آن می شود. بشر در هيچ دوره‏اى به اندازه امروز در علوم و فنون و صنايع پيشرفت نداشته، از طرفى، هيچ گاه به اندازه زمان ما گرفتار فساد و جنايت و بدبختى و بیرحمى نبوده است. در حقيقت بايد گفت علم و هنر، عجز و ناتوانى خود را از اصلاح حال بشر عملاً اعلام كرده است و جز بازگشت به دين و تهذيب نفس، راهى اميد بخش وجود ندارد.(2)
قرآن كريم نيز بر اين نكته تأكيد دارد كه: آرامش دل‏ها و امنيت فردى و اجتماعى تنها با ذكر و ياد (قولى و عملى) خدا تحقق می ‏يابد.(3)
آرتور كستلر، پس از بيان تكامل علم و عقل بشر در دو قرن 19 و 20 و نابودی سريع و سرسام آور اخلاق انسانى می ‏نويسد: بحران عصر ما ناشى از اين است كه علم جاى مذهب را گرفته و قادر به انجام تمام وظايف نيست.(4)
نياز انسان جديد به آموزش‏هاى اخلاقى نه تنها كم‏تر از بشر قرون گذشته نيست، بلكه بيش‏تر و عميق‏تر است. در زمان‏هاى گذشته آدمى از امكاناتى كه امروزه در اختيار دارد، بى بهره بود، از اين رو در صورت سقوط و تباهى، دامنه تأثيرش محدود بود اما امكاناتى از قبيل دسترسى به وسايل ارتباط جمعى، ماهواره‏ ، تكنولوژى، سلاح‏هاى پيشرفته و مخرّب سبب شده است كه تباهى آدمى، دامنه‏اى نامحدود پيدا كند. همچنان كه قدرت و امكانات او در جهت گسترش فساد اخلاق بيشتر شده، قدرت روحى و اخلاقى او جهت مهار نفس بايد افزون‏تر شود، از اين رو نياز جهان معاصر به اخلاق، يك نياز حياتى و درجه اوّل است.(5)
بر اساس همين نياز است كه اخيراً تلاش هايى از سوى يونسكو و كشورهاى عضو در جهت همراه ساختن آموزش‏هاى اخلاقى با آموزش‏هاى علمى صورت گرفته است.(6)
خودخواهى كه سرچشمه انحطاط بشرى و رذايل اخلاقى است و به صورت‏هاى مختلف ظهور و بروز دارد، در همه زمان‏ها و از جمله عصر تكنولوژى و صنعت با اوضاع گوناگون همواره انسان را تهديد می ‏كند. اگر انسان از سيطره خودخواهى رها نشود، عقل و علم را به كار می ‏گيرد و از علم و هوش و ذكاوت جهت منافع شخصى و پايمال كردن حقوق ديگران استفاده مى‏كند.
اى بسا علم و ذكاوت و فطن    گشته رهرو را چو غول راهزن
تهذيب نفس جز اين نيست كه انسان، خود را از اسارت خودخواهى و خواهش‏هاى نفسانى رها سازد و غرائز درونى را كنترل نمايد.

امام خمینی در کتاب جهاد اکبر درباره اهميت تهذيب نفس و پاکسازی  جان از رذايل اخلاقی  و تاريکی  های  مفاسد اخلاقی  می فرمايند:

«اگر انسان خباثت را از نهادش بيرون نکند، هر چه درس بخواند، نه تنها فايده ای  بر آن مترتب نمی  شود بلکه ضررها دارد. علم وقتی  در اين مرکز پليد وارد شد، شاخ و برگ خبيث به بار آورده، شجره خبيثه می  شود. هر چه اين مفاهيم در قلب سياه و غير مهذّب انباشته گردد، حجاب زيادتر می  شود. در نفسی  که مهذّب نشده، علم حجاب ظلمانی  است: «العلم هو الحجاب الاکبر» لذا شر عالِم فاسد براي اسلام از همة شرور خطرناک‌تر و بيش‌تر است. علم نور است، ولی  در دل سياه و قلب فاسد، دامنة ظلمت و سياهی را گسترده تر می سازد. علمی  که انسان را به خدا نزديک می  کند، در نفس] شخص[ دنيا طلب باعث دوری  بيش‌تر از درگاه ذي الجلال مي گردد. علم توحيد هم اگر براي غير خدا باشد، از حُجُب ظلمانی است، چون اشتغال به ما سوی  الله است».( 7)

امام بيان می  کند همزمان با آموزش علم، به تهذيب نفس رو آوريد و ريشه آلودگی های  باطنی  را از وجود خود بزدایيد. اگر اين ريشه خشک نشود، نه تنها علم آموزی  براي وجود آلوده سودی  ندارد، بلکه باعث آلودگی ها و مفاسد بيشتری می شود، در نتيجه در مرتبه اوّل موجب نابودی  عالِم فاسد می  شود و در مرتبه دوم اين فساد به ديگران يعنی به جامعه آسيب خواهد رساند. تاريخ و تجربه نشان داده آسيب و زيانی  که جوامع بشری  از عالِمان غير مهذّب و غير سالم کشيده، بسيار بيشتر از افراد عامی  و عادی  بوده است.

اين موضوع درباره علما و فضلای  حوزه‌های  علميه و دانشجويان دانشگاه‌های کشور اهميت بيشتری  پيدا می کند، به همين سبب در نظر امام راحل، کسب فضايل و مکارم اخلاقی  و موازين انسانی  از وظايف بسيار مشکل و بزرگی  است که بر دوش اين اقشار جامعه است. علم اگر با تهذيب نفس و تزکيه جان همراه شود، منشاء برکات و خيرات بسياری  خواهد شد که منجر به اصلاح جوامع بشری خواهد گرديد.

پى نوشت‏ها:
1. محمد تقى شريعتى، فايده و لزوم دين، ص10.
2. همان
3. رعد(13)آیه 28.
4. فايده و لزوم دين، ص 11.
5. محمد على سادات، اخلاق اسلامى، ص 13.
6. همان.
7-امام خمینی ، جهاد اکبر، ص 18

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 11 =
*****