زمینه های انگیزه تحول در سخنرانی اخیر مقام معظم رهبری

19:24 - 1394/06/05

چکیده:تضرّع، خشوع، خشیت، دعا. فرصت خوبی است؛ هیچ جا مثل مسجدالحرام نمیشود؛ هیچ جا مثل مسجدالنّبی نمیشود؛ این فرصت در اختیار شما است، در اختیار حاجی است. خیلی بی‌سعادتی میخواهد که کسانی این را رها کنند بروند در بازار، درِ این دکّان، درِ آن دکّان..

سخنرانی مقام معظم رهبری

می توان گفت که زمینه ساز تمامی حرکت ها و رفتارهای انسان،بستگی به انگیزش درونی او دارد. 
انگيزش در لغت به معناي تحريک و ترغيب است.و در اصطلاح عبارت است: « انگيزش حالت رواني انسان است که او را در جهت خاصي تجهيز کرده، به انجام رفتارهايي مشخص وادار مي کند. »[1] 
به طور کلی اگر انگیزه ها تقویت و مقدمات آن فراهم شود،انسان در مرحله عمل مشکلی نخواهد داشت.
یکی از عوامل تقویت کننده انگیزه تحول و کمال انسان،کسب آگاهی ها و اطلاعات جامع و مفیدی هست،که باعث ترغیب میل باطنی و دورنی انسان می شود،در این صورت فرد می تواند بهترین مراتب کمال و پیشرفت را کسب کند.
نکاتی مهم در بیانات اخیر مقام معظم رهبری به چشم می خورد،که توجه به آن می تواند در افزایش انگیزش درونی برای حرکت به سوی تحول و کمال موثر واقع شود.
نکاتی را که می تواند زمینه ساز و تقویت انگیزش درونی فرد شود عبارتند:
1.امیدواری
«...  تمهیداتی برای بهتر شدن تشرّف به حج، برای مؤمنین تدارک دیدند. درست هم همین است؛ روز به روز باید کارها را بهتر و آسان‌تر به سمت اهداف والای حج قرار داد؛ باید کار کرد...»[2]
بیان تایید گونه و آگاهی دادن  به نحوه بهتر برگزار شدن برنامه حج در بیان مقام معظم رهبری،نوعی ایجاد احساس امیدواری و شوق برای متولیان امر و زائران حج تمتع می باشد.
خوب چنین ترفندی باعث اشتیاق بیشتر وعزم قوی برای مهیا شدن حج خواهد بود.
در حالی اگر بیان نا امیدانه باشد،چه بسا باعث انصراف و سست شدن انگیزه افراد می شود.
2.تشویق به تلاش و دلسوزی
«....سعی کنید نقش خود را به بهترین وجه، با انگیزه‌ی کافی، با وقت‌گذاری، با دلسوزی انجام بدهید؛ مجموعه‌ی این تلاشها محصول شیرینی خواهد داد که آن عبارت است از تحقّق حجّ مطلوب برای مردم.»[3]
انگیزه تلاش و حرکت می تواند زمینه رسیدن به هدف باشد،یکی از این اهداف بزرگ رسیدن به حج مطلوب هست.
پس با تلاش وداشتن انگیزه حرکت می توان کارها را پیش برد و نتیجه ای مطلوب گرفت.
3.اصلاح نگاه معرفتی
 «جالب است که حج دو رویه‌ی متفاوت و مکمّل یکدیگر دارد: یک رویه‌ی فردی، یک رویه‌ی اجتماعی؛ هر دو را باید رعایت کرد و توجّه داشت.»
الف:تقویت نگاه و توجه به جنبه معنوی فردی :
 «در این رویه‌ی فردی حج، هر حاجی درواقع با این حرکت، با این سفر، باید خود را به خدا نزدیک‌تر کند، باید باطن خود را تطهیر کند، باید برای بقیّه‌ی عمر توشه بگیرد؛ سرچشمه‌ی برکات و معنویّات برای فرد، در این سفر است، در این اعمال است، در این ایّام است؛ [حجّاج‌] قدر باید بدانند. چیزهایی وجود دارد که فقط در این سفر قابل تحقّق است برای فرد: مشاهده‌ی کعبه عبادت است، طواف دُور کعبه عبادت است، نمازخواندن در مسجدالحرام عبادت است، زیارت قبر نبیّ مکرّم عبادت است، عرفات عرصه‌ی مناجات با خدا است، مشعر عرصه‌ی توجّه به پروردگار است، مِنا همین‌جور؛ از تک‌ ‌تک این اعمال، حاجی باید استفاده کند برای تطهیر باطن خود، برای علوّ درجات خود، برای ذخیره‌سازی خود در تمام طول عمر. این جنبه‌ی فردی حج است.»[4]
«... تضرّع، خشوع، خشیت، دعا. فرصت خوبی است؛ هیچ جا مثل مسجدالحرام نمیشود؛ هیچ جا مثل مسجدالنّبی نمیشود؛ این فرصت در اختیار شما است، در اختیار حاجی است. خیلی بی‌سعادتی میخواهد که کسانی این را رها کنند بروند در بازار، درِ این دکّان، درِ آن دکّان. حالا فرمودند که جلوی بازارگردی را گرفته‌اند، [امّا] خب گزارشهایی که به من میرسد، این است که متأسّفانه نه، بعضی از حجّاج ما باز گرفتار این بیچارگی هستند: برو در این بازار پهلوی این دکّان‌دار، پهلوی آن کاسب -زن یک‌جور، مرد یک‌جور- یک جنس بُنجُلی را به دو برابر قیمت بخر، سوار هواپیما کن بردار بیاور تهران یا فلان شهر دیگر؛[این‌] غلط است؛ خیلی غلط است. مردم ما باید این را توجّه کنند که کار غلطی است. خرید را همه‌جا میشود کرد، بازار را همه‌جا میشود رفت، جنس را همه‌جا میشود خرید، پول را این‌جوری همه‌جا میشود دور ریخت -این پولْ دور ریختن است دیگر؛ همه‌جا میشود پول را انسان دور بریزد- برو سراغ آن کاری که جاهای دیگر نمیشود کرد و آنجا میشود کرد؛ آن، نگاه کردن به کعبه است؛ آن، نماز گزاردن در مسجدالحرام است؛ آن، بوسیدن جای پای پیغمبر است. پیغمبر اکرم در این شهر راه رفته است، حرف زده است، این فضا پر از امواج صدای نبیّ مکرّم اسلام است؛ حیف نیست انسان در این فضا تنفّس نکند! این دیگر کجای دنیا پیدا میشود؟ اینها را حجّاج ما قدر بدانند، والّا بازار رفتن و گردش کردن و مانند اینها که خب همه‌جای دنیا میشود این کارها را انجام داد؛ در تهران هم میشود انجام داد، در اصفهان هم میشود انجام داد، در تبریز هم میشود انجام داد، درمشهد هم [میشود]! همه‌جای دنیا میشود این کارها را انجام داد. برو سراغ آن کاری که در این جاها نمیشود انجام داد و مخصوص حج است؛ اینها توصیه‌های ما است. امیدواریم خداوند متعال ان‌شاءالله توفیق حجّ مقبولی به همه‌ی شما عنایت کند.»[5]
در این سفر معنوی،اصلاح نگاه و وسعت دید معرفتی می تواند فرد را نسبت به انجام کارها و سپری کردن اوقات و فرصت های خود در زمان حج او را صبور و شکیبا و انگیزه حرکت به سمت و سوی کمال انسانی را بیشتر بگرداند.
ب:تقویت دید اجتماعی:
«یک رویه‌ی دیگر، رویه‌ی اجتماعی است. حج مظهر وحدت اسلامی است، رنگهای مختلف، پوستهای مختلف، ملّیّتهای مختلف، شناسنامه‌های مختلف، مذاهب مختلف، سلیقه‌های مختلف همه در کنار هم و مثل هم. همه باهم طواف میکنند، باهم سعی میکنند، باهم در عرفات و مشعر وقوف میکنند؛ این وحدت خیلی چیز مهمّی است. همدلی اسلامی، مظهر واقعی همدلی و هم‌زبانی در حج است؛ نه‌فقط برای ملّت ایران، [بلکه‌] برای همه‌ی مسلمانان جهان؛ برای امّت اسلامی. لعنت خدا بر آن کسانی که سعی کردند حقیقت امّت اسلامی را، اهمّیّت امّت اسلامی را از ذهنها دور کنند؛ مسلمانها را به اصناف گوناگون، به انگیزه‌های گوناگون تقسیم کنند؛ ملّیّتها را در مقابل عظمت امّت اسلامی بزرگ کنند؛ ملّت را از هم جدا کنند؛ درحالی‌که امّت اسلامی مهم است؛ عظمت متعلّق به امّت اسلامی است؛ خدای متعال رحمتش را بر امّت اسلامی نازل میکند؛ حج مظهر تشکیل امّت اسلامی است، مُشتی نمونه‌ی خروار. مِن کُلِ‌ّ فَجٍ‌ّ عَمیق؛[6] از همه‌جا و از راه‌های دور، مسلمانها جمع میشوند در کنار هم و چه فرصت بزرگی که با هم حرف بزنند، با هم همدلی کنند، دردهای یکدیگر را بشنوند، اظهار همدردی با یکدیگر بکنند؛ این دیگر کجا پیش می‌آید جز در حج؟ یکی از جنبه‌های اجتماعی حج مسئله‌ی اتّحاد است. جنبه‌ی اجتماعی دیگر،نشان دادن عظمت امّت اسلامی است. اینکه چند میلیون انسان جمع بشوند در مراسم معیّنی، این یکجا نشان دادن امّت اسلامی است. از یک کشور هفتاد هشتاد میلیونی، فرض کنید که پنجاه هزار نفر، شصت هزار نفر، هفتاد هزار نفر شرکت کرده‌اند و شده این؛ این عظمت امّت اسلامی را نشان میدهد.»[7]
طبق بیان حضرت آقا در صورتی که نگاه جامع اجتماعی حج را  توجه کنیم و حج را مظهر وحدت و همدلی وهم زبانی بدانیم،در این صورت عظمت اسلام را بیشتر لمس و احساس خواهیم کرد.
وقتی دید اجتماعی فرد نسبت به حضوردر چنین اجتماعی تقویت،انگیزه تلاش و پیشرفت در فرد قوی تر خواهد شد.
ج:تقویت نگاه سیاسی
« یکی از تجربه‌های ملّت ایران ایجاد اتّحاد است. خب، مگر در کشور ما اختلاف سلیقه کم است؛ در مسائل سیاسی، در مسائل فکری، در مسائل عقیدتی اختلاف زیاد است امّا مردم با وجود این اختلافات، وحدت خودشان را حفظ کردند. بعضی از بخشهای کشور ما قومیّتهای مشخّصی زندگی میکنند؛ آن قومیّتها هم در مراسم بیست‌ودوّم بهمن، در مراسم روز قدس، در مراسم گوناگونی که مظهر انقلاب است، همان‌جوری شرکت میکنند که بقیّه‌ی آحاد کشور شرکت میکنند. منطقه‌ی کُرد[زبان] داریم، منطقه‌ی بلوچ‌[زبان‌] داریم، منطقه‌ی عرب‌[زبان‌] داریم، منطقه‌ی ترک‌[زبان‌] داریم؛ گاهی اوقات حرکات اینها به نفع انقلاب و به نفع نظام جمهوری اسلامی، برجسته‌تر از جاهای دیگر است؛ این را هم دیده‌ایم. این آن وحدت اسلامی است و ملّت ایران این را تجربه کرده است.»[8]
« کشورهای اسلامی، امروز با توطئه مواجهند؛ این را میفهمیم یا نه؟ امروز نه علیه شیعه، نه علیه ایران، نه علیه فلان مذهب خاص، [بلکه‌] علیه اسلام توطئه است. چون قرآن مال اسلام است؛ آن مرکزی و کانونی که فریاد میزند «لَن یَجعَلَ اللهُ لِلکٰفِرینَ عَلَی المُؤمنینَ سَبیلاً»[9] که تشیّع نیست؛ آن قرآن است، آن اسلام است؛ لذا با آن مخالفند. با هر مرکزی، با هر حنجره‌ای که مردم را و ملّتها را بیدار کند مخالفند؛ با هر دستی که با استکبار دربیفتد مخالفند و آن دست دست اسلام است، آن حنجره حنجره‌ی اسلام است؛ [لذا] با اسلام مخالفند.»[10]
یکی دیگر از انگیزه های تحول و رشد انسانی،توجه و دقت به مباحث معرفتی سیاسی است،که این نگاه معرفتی در بیان حضرت آقا ملموس است،و نوعی ارشاد و توصیه به رشد مبانی سیاسی حجاج است،چرا که در عصر حاضر کوتاهی نسبت به این مساله به ضرر مسلمین جهان منجر خواهد شد،لذا این دید معرفت سیاسی ضرورت بیشتری دارد.
4.تبادل تجربیات
«یک جنبه‌ی دیگر، تبادل تجربیّات با یکدیگر است. خیلی از کشورهای اسلامی تجربیّاتی دارند؛ فرض بفرمایید ملّت ایران، تجربه‌ای دارد در مواجهه‌ی با دشمن، در شناسایی دشمن، در اعتماد نکردن به دشمن، در اشتباه نکردن [در شناختن] دوست از دشمن؛ ما تجربه داریم. ما دچار اشتباه نشدیم در شناسایی دوست از دشمن؛ از اوّل انقلاب تا حالا فهمیدیم و دانستیم که دشمن حقیقی، دشمن لدود و لجوج و پیگیر، عبارت است از استکبار جهانی و صهیونیسم؛ این را فهمیدیم. گاهی اوقات همین دشمن اساسی و واقعی، حرف خود را از زبان دیگران گفته است؛ ما دچار خطا نشدیم در اینکه خیال کنیم دشمن این است؛ نه، تصریح کردیم و گفتیم دشمن استکبار است.»[11]
توجه به این بیان محکم و دقیق حضرت آقا باعث می شود،انگیزه برقراری ارتباط و گفتگوها تقویت شود،و در اثر همین حرکت می توان بزرگترین تحول فردی و جهانی را ایجاد کرد.

پی نوشت:
[1].علي اصغر احمدي و محمد نقي فراهاني، روان شناسي عمومي، ص 151
[2].سخنرانی مقام معظم رهبری
[3].همان
[4].همان
[5].همان
[6].سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۷؛ «... از هر راه دوری می‌آیند.»
[7].سخنرانی مقام معظم رهبری
[8].همان
[9].سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۱۴۱؛ «... هرگز بر [زیانِ‌] مؤمنان، برای کافران راه [تسلّطی‌] قرار نداده است.
[10].سخنرانی مقام معظم رهبری
[11].همان
منبع:
[1].روانشناسی عمومی،علی اصغر احمدی و محمد نقی فراهانی
[2].سایت دفتر مقام معظم رهبری: http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=13495

 

 

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 2 =
*****