احساس نیاز به ازدواج نمی‌کنم

22:22 - 1394/06/15

چکیده:برخی دختر خانم ها به دلیل انس با خانواده، عدم احساس نیاز به ازدواج و مشغول بودن به درس علاقه چندانی به ازدواج  پیدا نمی‌کنند؛ آیا این روحیه و تفکر میتواند آینده شخص را تحت تأثیر  قرار دهد و به زندگی او  آسیب برساند؟

قلب

سلام
من دختری 21 ساله ‌هستم که از نظر درسی خیلی موفق، از نظر اسم و رسم خانوادگی و شغل پدر و مادر خیلی بالا و از نظر زیبایی هیچ عیبی ندارم؛ به همین دلیل خیلی خواستگار برایم می‌آید؛ ولی به دلیل انس با خانواده، عدم احساس نیاز به ازدواج و مشغول بودن به درس دوست ندارم ازدواج کنم؛ اما از طرفی خیلی از دوست‌هایم ازدواج کردند و از طرفی دیگر خیلی‌ها به من می‌گویند که همیشه این خواستگارها را نداری و بالاخره یک روز احساس نیاز می‌کنی. من هیچ خواستگاری را به نظر نمی‌آورم و خودم را بالا می‌گیرم و نیز هیچ کس به دلم نمی‌نشیند که بخواهم به این سمت تمایل پیدا کنم. به نظرتان این روحی است؟ نادرست هست و عواقب منفی دارد؟ از لطفتان متشکرم.
 

جواب:
سلام
اینکه به شما می‌گویند: همیشه این خواستگارها را نداری، راست می‌گویند. بنابراین باید در جهت ایجاد انگیزه در خودت برای ازدواج تلاش کنی. مثلاً اگر فکر می‌کنی با ازدواج از خانواده دور می‌شوی، به خودت بگو: سعی می‌کنم بعد از ازدواج، منزلم نزدیک خانه پدری باشد، بیشتر به آنها سر بزنم، برای زنده کردنِ احساس نیاز به ازدواج به ثمرات عاطفی و... ازدواج توجه کن. علی رغم مشغول بودن به درس به این فکر کن که اولاً: بعد از ازدواج هم می‌توانی درس را ادامه بدهی و ثانیاً: خود را بترسان که اگر خیلی مشغول درس شوی، یک وقت ممکن است سر بالا کنی و ببینی که سنت بالا رفته و هنوز مجردی.
اینکه گفتی هیچ فردی به دلم نمی‌نشیند، ممکن است به خاطر این باشد که به فردی که خواستگاری می‌آید با نگاه خریداری نظر نمی‌کنی؛ یعنی جدی جدی به او فکر نمی‌کنی؛ بلکه منتظر نشستی تا اگر کسی خودش را به تو ثابت کرد و به دلت نشست، انتخابش کنی و اگر این طور است، شاید علتش این است که احساس نیاز به ازدواج نداری که اگر این احساس زنده شود مشکلت برطرف می‌شود.
البته شاید هم موقعیت خوب فردی، اجتماعی و خانوادگی که داری سبب شده باشد خودت را دستِ بالا بگیری و درِ دل و فکرت را به روی همه ببندی و اجازه ندهی که کسی به دلت بنشیند؛ به عبارت دیگر ممکن است اصلاً آنهایی را که به خواستگاری می‌آیند در حدی نمی‌بینی که به آنها فکر کنی تا در نتیجه خوبی‌های ایشان را ببینی و به دلت بنشینند. اگر این طور است، راهش این است که خود را بالاتر نبینی و به خودت بگویی: ارزش انسان به اینها نیست؛ بلکه به انسانیت است و در زندگی، آن چیزی که از همه مهم‌تر است افکار، اخلاق و رفتار خوب است. بنابراین اگر کسی این مواردش خوب بود، می‌تواند همسر خوبی باشد. پس اگر اصل را در شایستگی‌های فکری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری قرار بدهی و از روی ظاهر افراد قضاوت نکنی، تمام خواستگارانی را که می‌آیند با دقت بررسی می‌کنی.
موفق باشید

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 15 =
*****