مومن در کلام امام رضا (ع)

23:33 - 1394/06/18

چکیده:در کلام امام رضا (علیه السلام) و سایر اهل بیت (علیهم السلام) مومن از جایگاه ویژه ای برخوردار است، و  البته این موضوع، وظیفه مومن را سنگین تر می نماید.

مومن

امام رضا (علیه السلام) مومن را چنین شخصیتی تعریف می کند: «اَلْمُؤْمِنُ اَلَّذِی إِذَا اَحْسَنَ اِسْتَبْشَرَ وَ إِذَا اَسَاءَ اِسْتَغْفَرَ» [1] مؤمن کسی است که چون نیکی کند شاد گردد و چون بدی کند استغفار نماید»
شاید بعضی ها شبهه کنند که هر انسانی در این دنیا (فارغ از هر دین و آیینی) به شرط بیدار بودن فطرتش، از کار خوب انجام دادن خود و دیگران، شادمان و از کار بد انجام دادن خود و دیگران، سرخورده و ناراحت است، پس این سخن حضرت، امتیاز زیادی برای مومن نمی تواند باشد.
درست است که این خصوصیت فطرت است، ولی ماندن بر فطرت پاک انسانی و  بیدار نگاه داشتنش تا آخر عمر، فقط کار انسانهای متقی و مهذب است.
کسانی که در بزنگاههای زندگی و در مواقع تردید بین منافع زودگذر و انجام وظایف دینی، جانب دین را می گیرند.
جانب دین را گرفتن، کاریست کارستان و  فقط از عهده حق جویان بر می آید.

مومن و کنترل خشم
در سخن دیگری امام رضا (علیه السلام)  به کنترل خشم مومن اشاره می کند و انسان مومن و معتقد به خدا را کسی می داند که در هنگام خشمگین شدن، از مسیر حق منحرف نشود. «اَلْمُؤْمِنُ اِذَا غَضِبَ لَمْ یُخْرِجْهُ غَضَبُهُ مِنْ حَقٍّ» [2] مؤمن هر گاه خشمگین شود، خشمش او را از مسیر حق منحرف نمی گرداند.
خیلی از درگیریها و اختلافات و حتی قتلها، به خاطر خشم های کنترل نشده است.
حضرت در این حدیث، مومن را نه تنها کنترل کننده از خشم خود معرفی می کند بلکه بالاتر، او را حق جو و کسی که خشمش او را از مسیر حق منحرف نمی کند؛ معرفی می کند.
چون انسان مومن می داند که خشم خود را کنترل کردن و از مسیر حق منحرف نشدن، کار نیکوییست؛ از اینکه این گونه رفتار کند خوشحال می شود، و از اینکه گاهگاهی هم نتواند خود را به موقع کنترل کند به درگاه خداوند استغفار می نماید.

قرآن رحمت حق، که مومن باید به این رحمت، خوشحال گردد.
قرآن در سوره یونس چنین فرموده است: « قُلْ‏ بِفَضْلِ‏ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»  [یونس/58] بگو به فضل و رحمت خدا بايد خوشحال شوند؛ كه اين، از تمام آنچه گردآورى كرده‏ اند، بهتر است!» [3]
در این آیه شریفه خداوند به پیامبرش می گوید: به مردم بگو که به فضل و رحمت من خوشحال باشند، که این برایشان اهمیت فوق العاده دارند.
مسلمانی و توفیق کار نیک داشتن و از کار بد استغفار نمودن، خود یک رحمت عظیمیست.
تفسیر نمونه ذیل همین آیه می نویسد: بگو اى پيامبر: مردم به فضل پروردگار و به رحمت بى پايان او و اين كتاب بزرگ آسمانى (قرآن) كه جامع همه نعمتها است بايد خشنود بشنوند، نه به حجم ثروتها و بزرگى مقامها و فزونى قوم و قبيله‏هاشان (قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا).
زيرا اين سرمايه از تمام آنچه آنها براى خود گردآورى كرده‏ اند بهتر و بالاتر است و هيچيك از آنها قابل مقايسه با اين نيست (هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ‏) [4]

علی (علیه السلام) پیشوای مومنان
مناسب دیدیم چون بحث از سرمایه و ثروت در مقابل قرآن، به میان آمد، این حدیث پیامبر را بیاوریم که می فرماید: «عَليٌّ يَعْسوبُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمالُ يَعْسوبُ الْمُنافِقينَ [5] على (علیه السلام)  پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است».
یعنی مولا علی که قرآن ناطق است، پیشوای مومنان است و ثروت و امثال ثروت پیشوای منافقان
عمل به سخنان علی (علیه السلام) که همان سخنان قرآن مجید است؛ باید مومنان را خوشایند باشد چون کار نیکی بهتر از این پیدا نمی شود.
دنباله ی حدیث را که می فرماید: ثروت پیشوای منافقان است باید از این پیشوا ی بد به خدا پناه برد و استغفار کرد.
البته  انسان باید از پول و سرمایه در حد کافی استفاده نماید، ولی پول نباید همه چیز انسان شود و این بد هست و باید برای اینگونه حالات استغفار کرد.

سخن مومن، یاد خدا
حضرت علی(علیه السلام) این پیشوای مومنان، در حدیثی سخن مومن را یاد خدا می داند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ ... إِذَا تَكَلَّمَ ذَكَرَ وَ إِذَا اسْتَغْنَى شَكَرَ وَ إِذَا أَصَابَتْهُ شِدَّةٌ صَبَر» [6]مؤمن آن هنگام که سخن گويد ياد (خدا) مى كند و وقتی که بی نیاز شود شکر می گوید و زمانی هم بر او مشکلاتی عارض شود به شدت صابر است».
حدیث، مومن را کسی می داند که تکلمش از روی حساب و کتاب بوده و سخنانش همه در جهت رضای خدای متعال و یاد اوست، و هنگامی که بی نیاز است به درگاه خدا شاکر است (خوشحال است که خداوند حال نیکویی برایش رقم زده) و زمانی که گرفتار مشکلات است بر خدا توکل می کند.
شخص مومن وقتی مشکلاتش را می بیند از اینکه ممکن است خطا و اشتباهی از او سر زده  باشد که خداوند این مشکلات را برای تنبه او نازل نموده، استغفار می کند و در همه حال ملجا و پناهگاهش خداوند است.
قرآن در باره توکل مومنان می فرماید: «وَ عَلىَ اللَّهِ فَلْيَتَوَكلَ‏ِ الْمُؤْمِنُون[آل عمران/122] مومنان باید تنها بر خدا تکیه کنند»
همین مشکلات و گرفتاریهای زندگیست (بزنگاهها) که رتبه ی مومن را مشخص می کند. ممکن است مشکلات انسان، او را از کوره به در ببرد ولی اگر ما در این عصبانیتهای حاصل از مشکلات و غیره، از مسیر حق منحرف نشدیم؛ برنده ایم و به فرموده امام رضا مومن هستیم.

رابطه ایمان و بلای مومن
امام موسی کاظم (علیه السلام) در مورد مشکلات و بلاهای مومن می فرمایند: «اَلمُومِنُ مِثلُ کفَّتی المیزانِ کلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ» [7]
«مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد».
انسان مومن هر چه به ایمانش (خوشحالی معنوی از جهت کار نیک معنوی) افزوده شود بر بلاهایش هم اضافه می شود، تا محک بخورد که آیا در بلاها و بزنگاهها هم همان شخص است یا نه؟ چون مومن بنا به فرموده امام رضا (علیه السلام)  اگر کار نیکی داشت (در اینجا حال نیک معنوی) خوشحال بود، بنابراین باید در نقطه مقابل این هم، وقتی که پکر بود و اعصابش به خاطر  مشکلات و بلاها خورد بود به یاد خدا باشد.

نتیجه گیری
امام رضا (علیه السلام) مومن را خوشحال به انجام کارهای نیک، و استغفار کننده نسبت به کارهای بد می داند.حضرت در سخنی دیگر مومن را آن میداند: هنگامی که خشمگین شد، خشمش او را از یاد خدا منحرف نسازد.
قرآن، مومنان را توکل کننده بر خدا می داند و این توکل در هنگام بروز بلایا و مشکلات، خود را نشان می دهد.

پی نوشتها
[1] عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 4
[2] بحار الانوار، ج75، ص352
[3] ترجمه مکارم، ص215
[4] تفسير نمونه، ج‏8، ص 320
[5] الأمالى (طوسى) ، ص 355
[6]  تحف العقول، ص212
[7] مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ، ج2 ، ص 437 - تحف العقول، ص 408

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 1 =
*****