زندگی‌نامه امام جواد(علیه‌السلام)

11:24 - 1394/06/22

چکیده:حضرت امام محمد بن علی التقی(علیه‌السلام) معروف به «جوادالائمه» در دهم ماه رجب سال 195(ه.ق) در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت رضا(علیه‌السلام) و مادر ارجمندش بانویى مصرى تبار به نام «سبیکه» بود، او زنی بسیار مومن و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت،

امام جواد علیه السلام

حضرت امام محمد بن علی التقی(علیه‌السلام) معروف به «جوادالائمه» در دهم ماه رجب سال 195(ه.ق) در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت رضا(علیه‌السلام) و مادر ارجمندش بانویى مصرى تبار به نام «سبیکه» بود، او زنی بسیار مومن و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت، به طوری که امام رضا(علیهالسلام) درباره وی فرمود: «او بانویی منزه و پاک‌دامن و با فضیلت است».[1] حضرت رضا(علیه‌السلام) در مورد منزلت فرزندش امام جواد(علیه‌السلام) نیز فرمود: «هیچ مولودی برای ما با برکت تر از این فرزند برای شیعیان ما به دنیا نیامده است».[2]

پیشواى نهم در سن 8 سالگى به امامت رسید و هفده سال رهبرى شیعیان را به عهده داشت. دوران امامت ‏آن حضرت با دو نفر از خلفاى ستم پیشه عباسى مأمون و معتصم مقارن بود.

حضرت جواد در داشتن تمام صفات زیباى اخلاقى و انسانى سرآمد خوبان روزگار بود. پارسایى، علم و دانش و بخشندگى‏‌اش موجب شده بود با القاب «جواد» ، «تقى» و «مرتضى» شناخته شود. اما در این میان لقب «ابن الرضا» به خاطر شکوه و جلال امام رضا(علیه‌السلام) در میان مردم شهرت بیشترى داشت .

امام جواد(علیه‌السلام) در سال 203(ه.ق) پس از شهادت پدرش به امامت رسید، دوران هفده ساله امامت او با حکومت «مأمون» و «معتصم» از خلفای عباسی، هم‌زمان بود.
پس از شهادت امام رضا مأمون به بغداد رفت. او که از کمالات علمی و معنوی امام جواد(علیه‌السلام) آگاه بود ایشان را از مدینه به بغداد دعوت کرد. اما دولت‌مردان حکومت عباسی و اطرافیان مأمون از این اقدام مامون راضی نبودند، به ویژه آن‌که مأمون تصمیم داشت دختر خود «ام‌الفضل» را به همسری امام جواد(علیه‌السلام) در آورد. مأمون برای آن‌که آن‌ها را از مقام علمی و فضل آن حضرت آگاه کند، در بغداد مجلس بحثی میان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار ترتیب داد. در این مجلس، امام به پرسش‌های علما پاسخ گفت و میزان دانش و هوش وی بر آنان آشکار شد. پس از آن مأمون دختر خود را به همسری حضرت درآورد.[3]

حضرت جواد(علیه‌السلام) بر این باور بود که آیات الهى باید در جامعه فراگیر شوند و تمام مسلمانان در گفتار و رفتار و استدلال‌ روزمره خود از قرآن و معارف بلند آن بهره گیرند، به همین جهت‏ سعى مى‏‌کرد در گفت‌وگوها و معاشرت و برخورد با مردم از آیات قرآن استفاده کند. حضرت به عنوان پاس‌دار حریم وحى از تفسیرهاى نابه‌جا و غیر عقلانى آیات قرآن جلوگیرى کرده و علما و دانشمندان را به سوى فهم صحیح آیات راهنمایى مى‌‏کرد.

از روشهایی که مأمون در مورد حضرت رضا(علیه‌السلام) به کار می‌بست، تشکیل مجالس بحث و مناظره بود. مأمون و بعد معتصم عباسی می‌خواستند از این راه - به گمان باطل خود - امام(علیه‌السلام) را در تنگنا قرار دهند. در مورد فرزندش حضرت جواد(علیه‌السلام) نیز چنین روشی را به کار بردند. به خصوص که در آغاز امامت هنوز سنی از عمر امام(علیه‌السلام) نگذشته بود.
مأمون نمی دانست که مقام ولایت و امامت که موهبتی است الهی، که به کمی یا زیادی سال‌های عمر انسان بستگی ندارد. باری، حضرت جواد(علیه‌السلام) با عمر کوتاه خود که هم‌چون نوگل بهاران زودگذر بود، و در دوره‌ای که فرقه‌ای مختلف اسلامی و غیر اسلامی رشد و نمو یافته بودند و دانشمندان بزرگی در این دوران، زندگی می‌کردند و علوم و فنون سایر ملت‌ها پیشرفت نموده و کتاب‌های زیادی به زبان عربی ترجمه و در دست‌رس قرار گرفته بود، با کمی سن، وارد بحث‌های علمی گردید و با سرمایه خدایی امامت که از سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود، احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری پاسخ گفت.

زنان و فرزندان حضرت جواد(علیه‌السلام)
زن حضرت جواد(علیه‌السلام) «ام الفضل» دختر مأمون بود. حضرت جواد(علیه‌السلام) از ام الفضل فرزندی نداشت. حضرت امام محمد تقی زن دیگری مشهور به ام ولد و به نام «سمانه مغربیه» داشته است.
حضرت دارای 4 پسر و 4 دختر بدین شرح بود: 1. حضرت ابوالحسن امام علی النقی(هادی) 2. ابواحمد موسی مبرقع 3. ابواحمد حسین 4. ابوموسی عمران 5. فاطمه 6. خدیجه 7. ام کلثوم و 8. حکیمه.
حضرت جواد(علیه‌السلام) مانند جده‌اش فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) زندگانی کوتاه و عمری سراسر رنج و مظلومیت داشت. بدخواهان نگذاشتند این مشعل نورانی نورافشانی کند. حضرت در آخر ماه ذیقعده سال 220(ه.ق) به سرای جاویدان شتافت. قبر مطهرش در کاظمیه یا کاظمین است، کنار قبر منور جدش حضرت موسی بن جعفر(علیه‌السلام) زیارت‌گاه شیعیان و دوست‌داران است.[4]

 شهادت حضرت جواد(علیه‌السلام)
این نوگل باغ ولایت و عصمت گر چه عمری کوتاه داشت، ولی رنگ و بویش مشام جان‌ها را بهره مند ساخت. آثار فکری و روایاتی که از آن حضرت نقل شده و مسائلی را که آن امام پاسخ گفته و کلماتی که از آن حضرت بر جای مانده، تا ابد زینت‌بخش صفحات تاریخ اسلام است. معتصم عباسی از حضرت دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید، حضرت نیز در ماه محرم سال 220 به بغداد وارد شد، معتصم که عموی ام الفضل بود، با جعفر پسر مأمون و ام الفضل بر قتل آن حضرت هم‌داست شد.

علت این امر، این اندیشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علویان منتقل شود. از این جهت، درصدد تحریک ام الفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادر زاده خلیفه هستی، و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد(علیه‌السلام) مادر امام هادی(علیه‌السلام) را بر تو ترجیح می‌دهد. این دو تن آن‌قدر او را وسوسه کردند تا ام الفضل تحت تأثیر حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و تسلیم خواسته‌ی معتصم و جعفر برادرش شد. آن‌گاه این دو فرد جنایت‌کار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا سیاه روی دو جهان، ام الفضل، آن را به شوهرش بدهد.
ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد(علیه‌السلام) گذاشت، و از انگورها تعریف و توصیف کرد و حضرت را به خوردن انگور وادار کرد و در این امر اصرار کرد. امام جواد(علیه‌السلام) مقداری از آن انگور را تناول فرمود، چیزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شدیدی بر آن حضرت عارض گشت، ام الفضل سیه‌کار با دیدن آن حالت دردناک در شوهر جوان، پشیمان و گریان شد، اما پشیمانی سودی نداشت. حضرت فرمود: «چرا گریه می‌کنی؟ اکنون که من‌را کشتی گریه تو سودی ندارد، بدان که خداوند متعال در این چند روزه دنیا تو را به دردی مبتلا خواهد کرد و به روزگاری بیافتی که نتوانی از آن نجات بیابی».[5]

 

--------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. سیره یپشوایان، مهدی پیشوایی، بهار 83، ص 529.
[2]. الكافي ج 1، ص 309. «قَالَ: هَذَا الْمَوْلُودُ الَّذِي لَمْ يُولَدْ فِينَا مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ».
[3]. سیره پیشوایان، همان.
[4]. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، 1382، ج2، ص 446.
[5]. همان، ص441.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 9 =
*****