اگر پدر و مادرم با من بد رفتاري كردند و حرف هاي بد زدند، چه كنم؟

11:01 - 1394/07/09

چکیده: آنها هم مثل بقيه انسان ها ممكن است دچار اشتباه شوند. آنها چون پدر و مادرند، حتماً دلسوز شمايند (هر چند ممكن است يك لحظه عجولانه چيزي به شما بگويند) خداوند خواستار دوستي با پدر و مادر است و ... حتماً احساس خوبي نسبت به شما در ايشان ايجاد مي شود و اين احساس مثبت در شما عمل مثبت يعني همان احترام را ايجاد خواهد كرد.

براي پاسخ به اين سؤال لازم است به ابتدا به نكات زير توجه شود:

نكته اول: آشنايي با دوران جواني: در سنّ جواني فرد از نظر اجتماعي، عاطفي، عقلي، ذهني، حركتي و جسمي تغييراتي پيدا مي كند كه اين حالات مختصّ همين دوران است. اگر فرد آنها را بشناسد با كمك والدين خود و راهنمايي آنها مي تواند به بهترين وجه از اين دوران استفاده كند. برخي از ويژگي هاي اين دوران از اين قرار است: خواسته هاي زياد، تلاش، طوفان مزاج و هورمون‌ها، سنّ رفاقت بازي توأم با اخلاص، سنّ خودنمايي، غرور، زود رنج بودن، بلندپروازي، استقلال طلبي، پرتوقّعي، و در عين حال سنّ به خود آمدن و خودشناسي و جستجو براي يافتن خويشتن و رقابت است.
در اين سنين جوان از نظر هوش رشد يافته، براي خود هدف هايي عالي و ايده آل در سر دارد. عشق به تمجيد و ستايش و مقبول واقع شدن دارد.(1) او خود را تافته‌اي جدابافته تلقي مي‌كند. فكر مي‌كند كه والدينش به قرون كهنة گذشته متعلق‌اند و نمي‌توانند او را درك كنند. در برخي از اين روحيات، جوان مي خواهد خودجوش و مستقل باشد. او بايد در ضمن اين كه بر خود متّكي است به دغدغه ها و احساس نگراني هاي والدين بي تفاوت نباشد. زيرا آنها از تجربه كافي برخوردارند و سرد و گرم روزگار را چشيده اند و اغلب توصيه ها و نصيحت هايشان به خاطر عشق و علاقه به ماست.
با توجه به ويژگي هاي دوران بلوغ مانند استقلال طلبي، و زود رنج بودن، غرور و... ممكن است نوجوان از برخوردهاي پدر يا مادر خود برداشت هاي غير واقعي داشته باشد و در ديدگاه او اين رفتارها ظالمانه باشد و حال آن كه چنين برداشتي فقط به خاطر ويژگي هاي خاص دوران بلوغ مي باشد و رفتار پدر و مادر هيچ تغييري نكرده است. بلكه اين ويژگي هاي نوجوان است كه دگرگون شده است.
اگر شما قطعاً مي دانيد پدر و مادرتان در برخورد با شما دچار خطا و اشتباه شده است مي توانيد با گفتگوي صميمانه در زماني كه احساس آرامش و راحتي دارند ايشان را نسبت به حقيقت گفتار و اعمال خطايشان آگاه سازيد. مطمئن باشيد كه اگر احساس كنند شما صادقانه از ايشان طلب كمك مي كنيد و واقعاً خواستار زندگي اي شيرين، پويا، با نشاط و با تفاهم هستيد با شما همراه مي شوند.
نكته دوم: مذاكره هاي شبانه: متأسفانه زندگي ماشيني امروز، برنامه هاي گوناگون تلويزيون و شبكه هاي مختلف آن و ... باعث شده است خانواده ها كمتر از گذشته گرد هم جمع شوند و از حال و روحيات و دغدغه هاي هم آشنا شوند. بهتر است در زندگي ساعتي را معين كنيد و بدون همهمه تلويزيون گرد هم بنشينيد و با هم درباره زندگي و مسائل آن سخن بگوييد. اين امر به تفاهم بيشتر و محبّت شديدتر شما كمك مي كند. در اين گفتگوها وقتي شما با سختي كار پدر و مادرتان آشنا شويد به او بيشتر حق مي دهيد. حتّي اگر آنها اشتباهي كنند به خاطر گرفتاري هاي زياد كه دارند، از آنها در مي گذريد و پدر و مادر نيز با نيازها و روحيات شما بيشتر آشنا مي گردند و بيشتر از گذشته شما را درك مي كند.
نكته سوم: مهر پدرانه و مادرانه: هيچ محبّتي مثل محبّت پدر و مادر نيست. در سنّ جواني، جوان دوست دارد بيشتر با دوستان خود باشد. گاهي پدر و مادر به خاطر مصلحت هايي آنها را از برخي از دوستي ها و خطرات آن نهي مي كنند، امّا جوان متوجّه دغدغه هاي آنان نمي شود. به همين منظور زودرنج و ناراحت مي گردد. پس بهتر است در انتخاب دوستان خود دقيق تر عمل كنيد تا پدر و مادرتان نيز نگران نباشند. دوستي كه مؤمن، رازدار، با نشاط و اهل مطالعه باشد. مطمئن باشيد اگر پدر و مادر شما با صفات دوست خوبتان آشنا شود به شما كمك خواهد كردكه گاهي هم وقت زيادتري را با هم سپري كنيد.
نكته چهارم: جملات آمرانه: در گفتار روزانه ما ياد گرفته ايم جملات خود را در قالب دستوري بيان كنيم، اگر در كلام پدر و مادرتان مي گويند: نبايد اين كار را بكني يا بايد اين كار را بكني، بدانيد كه اين بايد ها و نبايدها زورگويي نيست. زيرا در لايه هاي زيرين آن خواهش و درخواست خوابيده است.(2) يعني در واقع مي گويد عزيز دلبندم چون من عاشق تو هستم دوست دارم در زندگي حال و آينده خود موفّق باشيد و راه و رسم زندگي را ياد بگيريد اين كار را انجام دهيد.
نكته پنجم: سعي كنيد با اخلاق و رفتار عملي خود، پدر يا مادر خود را نسبت به اشتباهات خود آگاه كنيد و از تذكر مستقيم به آنها خودداري كنيد. تجربه نشان مي دهد اثرپذيري انسان از روش هاي عملي به مراتب بيشتر از تذكرات شفاهي مي باشد. امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين باره مي فرمايد: مردم را با اعمال نيك خود به كارهاي خوب دعوت كنيد.
نكته ششم: ممكن است پدر يا مادر در اثر ناآگاهي يا شعله ور شدن خشم و غضب نسبت به فرزند خود جفا كنند و راه ناصحيح و ستم گري را در پيش بگيرند و دل هاي حساس فرزندان را آزرده سازند ولي فرزندان بايد خويشتن داري، ادب و انسانيت را از دست ندهند. چنان چه امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: هر كس با بغض و كينه به چهره پدر و مادر بنگرد، حتي اگر آنان بر او ستم كرده باشند، خداوند هيچ نمازي را از وي نمي پذيرد.
نكته هفتم: يكي از علت هاي برخورد تند پدر يا مادر با فرزند خود، مقايسه كردن او با ديگران است. گاهي پدر يا مادر فرزند خود را با فرزند همسايه مقايسه مي‌كند، مي‌بيند كه فرزند همسايه با همه كمبودهاي اقتصادي و... داراي فلان نقطه مثبت است ولي فرزند آنها واجد چنين ويژگي هايي نيست. در چنين شرايطي شما از پدر و مادر خود بخواهيد كه شما را با ديگران مقايسه نكنند و به آنها تذكر بدهيد كه هر انساني شرايط و ويژگي هاي خاص خود را دارد و تفاوت بين انسان ها يكي از لوازم زندگي انساني است.
نكته هشتم: چنانچه مواردي كه در نامه خود ذكر كرديد، ادامه پيدا كرد مي توانيد مشكل خود را با يكي از اقوام خود كه مورد اعتماد والدين شما مي باشد همانند عمو، خاله، دايي، عمه، در ميان بگذاريد و از آنها بخواهيد كه شما را در حل اين مشكل ياري دهند.
حال با توجّه به مطالب بالا به راه هايي براي فرو بردن خشم در برابر پدر و مادر مي پردازيم.
راه هاي مهرباني: آنچه مهم است اين است كه مهرباني كردن بايد در كلام و رفتار (مثل كمك در كارهاي خانه و ...) بروز پيدا كند، برخي از آنها چنين است:
1. توجّه به فرمايش قرآن و عمل به آن: در آيه اي از قرآن چنين مي خوانيم، پروردگارت فرمان داده كه جز او را نپرستي و به پدر و مادرت نيكي كني، هر گاه يكي از آنها يا هر دوي آنها، به سنّ پيري برسند كمترين اهانتي به آنها روا مدار و بر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو. بال هاي تواضع خويش را در برابرشان از محبّت و لطف فرود آور.(3)
اگر به نكات دقيق اين آيه شريف توجّه كنيم مي بينيم كه وظايف ما در قبال پدر و مادرمان سنگين است و با نوع تواضع و ادب و گفتارمان مي توانيم با آنها مهرباني كنيم و اگر در سنّ پيري به سر مي برند بيشتر به آنها محبّت كنيم.
2. آيه اي ديگر از قرآن: در آيه اي ديگر به ما توصيه شده كه به والدين خود به خصوص مادر احسان و توجّه كنيم، طبق نظر مفسران، احسان تنها در گفتار نيست. ما مي توانيم با مال، گفتار و كمك در كارها به آنها احسان كنيم.(4)
3. مهرباني نزد ديگران: نزد ديگران صفات مثبت پدر و مادرتان را بيان داريد و از آن صفات خوب سخن بگوييد.
4. ابراز علاقه: با پدر و مادرتان ارتباط كلامي داشته باشيد و عواطف مثبت خود را به او ابراز داريد. با اين عمل آنها متوجّه مي شوند كه به زحمت هاي‌شان ارج مي نهي و قدر زحمات ايشان را مي دانيد. با اين كار آنها به كار خود دلگرم تر خواهند شد و محبّت بين شما زيادتر مي گردد.(5)
5. روز پدر و مادر: روز پدر و مادر را فراموش نكنيد از آنها در گفتار و عمل تشكّر كنيد. اگر مي توانيد هديه اي اگر چه ارزان قيمت برايشان بگيريد. هديه اي كه او هر گاه مي بينند ياد شما بيفتد.
6. گفتگوي صميمانه: هر گاه پدر و مادرتان فرصت دارند نزد آنها برويد، از آنها بخواهيد از خاطرات زندگي‌اشان برايتان بگويند و بگويند چگونه زندگي را اداره مي كنند و دوست دارند شما چگونه به آنها كمك كنيد. شما نيز صميمانه خواسته هاي منطقي خود را برايشان بگوييد.
براي خود و پدر و مادرتان دعا كنيد و از ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ بخواهيد كه قلب شما را به هم مهربان تر كند و زندگي اي سرشار از عشق و نور و محبّت به شما ارزاني دارد.
تكنيك‌هاي فرو بردن خشم: با توجّه به نكات قبل و رعايت آنها در عمل ديگر به زودي از پدر و مادرتان خشمگين نمي شويد. امّا انسان گاهي خشمگين مي شود و خوب است براي رهايي از خشم از تكنيك هاي زير كمك بگيرد:
1. تغيير وضعيت: در احاديث داريم، هر گاه خشمگين شديد. اگر نشسته هستيد دراز بكشيد و اگر ايستاده ايد كمي قدم بزنيد.(6)
2. وضو بگيريد و يا كمي آب خنك بنوشيد.(7)
3. زندگي افراد بردبار را مطالعه كنيد و اگر فردي از اطرافيان شما صبور و بردبار است، زندگي آرام او را با دقّت بررسي كنيد، سعي كنيد با افراد باحوصله معاشرت داشته باشيد.(8) و با افراد تندخو كمتر نشست و برخاست كنيد.
4. قبل از هر عملي به پيامدهاي مثبت و منفي آن توجّه داشته باشيد.
5. توجه داشته باشيد كه فرو بردن خشم در برابر پدر و مادر خود يك كمال است و حتماً خداوند به خاطر اين شدّت احترام اجر بالايي به شما خواهد داد.
6. توجه داشته باشيد كه اگر فكر خود را كنترل كنيد، احساس خود را نيز كنترل خواهيد كرد و اگر احساس شما كنترل شود، عمل شما نيز كنترل مي گردد. اگر هميشه فكر كنيد كه پدر و مادرتان گرفتاري هاي زيادي دارند و آنها هم مثل بقيه انسان ها ممكن است دچار اشتباه شوند. آنها چون پدر و مادرند، حتماً دلسوز شمايند (هر چند ممكن است يك لحظه عجولانه چيزي به شما بگويند) خداوند خواستار دوستي با پدر و مادر است و ... حتماً احساس خوبي نسبت به شما در ايشان ايجاد مي شود و اين احساس مثبت در شما عمل مثبت يعني همان احترام را ايجاد خواهد كرد.(9)
فكر مثبت ــ احساس مثبت ـ رفتار مثبت و گفتار مثبت

پاورقی:

1. علي قائمي، شناخت هدايت و تربيت، (نوجوانان و جوانان)،تهران، انتشارات اميري، چ هفتم، 1378، ص 13.
2. براي اطّلاع بيشتر رجوع كنيد به مهندسي رفتار ارتباطي، نيما قرباني، انتشارات سينه سرخ.
3. سوره اسراء، آيه 24 ـ 23.
4. بقره، آيه 83، نساء، آيه 36، انعام، آيه 151، اسراء، آيه 23، براي اطلاع بيشتر به كتاب اخلاق در قرآن استاد مصباح يزدي جلد سوم، فصل سوم رجوع كنيد.
5. ميزان الحكمه، محمّدي ري شهري، دوره 4 جلدي، چاپ اول، 1416، جلد اول، دار الحديث قم.
6. خلاصه معراج السعاده، شيخ عباس قمي، 1371، مؤسسه در راه حق، ص 48 ـ 45 (اقتباس).
7. همان.
8. همان.
9. براي مطالعه بيشتر به كتاب احساس بهتر، بهتر شدن، بهتر ماندن، نوشته آلبرت اليس، ترجمه مهرداد فيروز بخت، نشر خدمات فرهنگي رسا رجوع كنيد.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر مهسا خانم
نویسنده مهسا خانم در

ولي پدر من اصلا به صلاح من توجهي نداره. از روزي كه به دنيا اومدم ازش يه اخلاق خوب نديدم. امكان نداره ما بريم جايي و ايشون كوفتمون نكنه با اخلاقش. به خاطر همين ترجيح ميديم بمونيم خونه. نميدونم مادر من چه گناهي كرده بود گير همچين آدمي افتاد.
يا من چه گناهي كرده بودم كه از داشتن يه پدر مهربون محروم شدم. فقط دنبال عيب جويي و مسخره كردنه. ازش متنفرم. هركي ندونه فكر ميكنه ناپدري مه. ولي متاسفانه پدر خودمه. نميدونم چه گناهي كردم كه از داشتن يه پدر خوب محروم شدم. وقتي مي بينم كسي پدرشو دوست داره
تعجب ميكنم. خدارو شكر برادر ندارم. اونم ميشد يكي مثل پدرم ميرفت يه دختر بنده خدا رو بد بخت ميكرد.
گاهي اوقات دلم ميخواد بميرم از دست اين پدر الكي راحت بشم. منم تحملم حدي داره. ديگه چه قدر تحمل كنم؟!
اون از بچگي كه گذشت و من هيچ وقت شاد بودن رو تجربه نكردم چون پدرم از داشتن من ناراحت بود و خيلي بي شرمانه اينو بهم ميگفت.
به يه بچه !!! الانم هيچ فرقي نكرده بدتر هم شده. نميگم خيلي دختر خوبي ام. ولي هميشه تلاش كردم خوب باشم دل كسي رو نشكنم به بزرگترم احترام بذارم اما... اون از داشتن من متاسفه و با كمال وقاحت اينو ميگه!!! به جز اون كسي تاحالا از اينكه منو مي شناسه ابراز تاسف نكرده. مادرم ميگه بهم افتخار ميكنه. اما پدرم... واسه خودم متاسفم همچين پدري دارم.بچه كه بودم منو برميداشت ميبرد خواستگاري واسه اينكه زن بگيره واسه اين پسر به دنيا بياره. بابت داشتن همچين پدري واقعا متاسفم. قدر پدرهاي خوبتون رو بدونيد. من از داشتن پدرخوب محرومم.

تصویر baseirat
نویسنده baseirat در

مي توانيد با گفتگوي صميمانه در زماني كه احساس آرامش و راحتي دارند ايشان را نسبت به حقيقت گفتار و اعمال خطايشان آگاه سازيد. مطمئن باشيد كه اگر احساس كنند شما صادقانه از ايشان طلب كمك مي كنيد و واقعاً خواستار زندگي اي شيرين، پويا، با نشاط و با تفاهم هستيد با شما همراه مي شوند.

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.