هفت سين قرآني

15:57 - 1391/11/20
در این مختصر سعی شد هفت نور قرانی را برای سفره های آسمانی سال 91 نشر دهیم، این هفت هدیه آسمانی همه ی ما انسانهای زمینی را دعوت به تسبیح و آسمانی شدن می کند،
قرآن مجيد

در این مختصر سعی شد هفت نور قرانی را برای سفره های آسمانی سال 91 نشر دهیم،  این هفت هدیه آسمانی  همه ی ما انسانهای زمینی را دعوت به تسبیح و آسمانی شدن می کند، با امید به اینکه این سال جدید سالی سرشار از عبادت وبندگی  و تسبیح وحمد الهی برای تمام انسانهای روی زمین  باشد.

1)  سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى : [منزّه شمار نام پروردگار بلندمرتبه‏ات را!]( سوره اعلی:1)

2)سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ :[ آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خدا تسبیح مى ‏گوید و او عزیز و حكیم است!] (سوره مبارکه حشر:  1)

3)سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا كَبیراً [ اوپاك و برتر است از آنچه آنها مى‏گویند، بسیار برتر و منزه‏تر!](اسراء:43)

4)سُبْحانَ الَّذی أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذی بارَكْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ :  [پاك و منزّه است خدایى كه بنده‏اش را در یك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى- كه گرداگردش را پربركت ساخته‏ایم- برد، تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم چرا كه او شنوا و بیناست]. (اسراء:1)

5)سُبْحانَ رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ  [منزه است پروردگار آسمانها و زمین، پروردگار عرش، از توصیفى كه آنها مى ‏كنند! ]( سوره مبارکه زخرف :آیه 82)

6)سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ [منزّه است خداوند از آنچه توصیف مى ‏كنند ](صافات آیه 159)

7)سُورَةٌ أَنْزَلْناها وَ فَرَضْناها وَ أَنْزَلْنا فیها آیاتٍ بَیِّناتٍ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ [(این) سوره‏اى است كه آن را فرو فرستادیم، و (عمل به آن را) واجب نمودیم، و در آن آیات روشنى نازل كردیم، شاید شما متذكّر شوید!] (سوره مبارکه نور آیه 1)

معنای تسبیح خدا 

سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَكیمُ (1)
لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یُحْیی‏ وَ یُمیتُ وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ(2) 
آنچه در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مى ‏گویند و او عزیز و حكیم است. (1)
مالكیّت (و حاكمیّت) آسمانها و زمین از آن اوست زنده مى‏ كند و مى ‏میراند و او بر هر چیز توانا است! (2)سوره مبارکه حدید 
 
تسبیح عقلا 
عبارت است از تنزیه و تقدیس ذات پروردگار از هر گونه صفات نقص و آنچه لایق شأن خداى جل و جلاله نیست قولا و اعتقادا و لفظا و معنا  توضیح بیشتر یعنی اینکه زبانا هرآنچه که شایسته نسبت دادن به پروردگار عالم  نیست را از خداوند تبارک وتعالی  بری و دور بدانیم ، اگر بخواهیم مثالی بزنیم نقص را می شود مثال زد ،جهل را ، جسم بودن را ، مکان داشتن را ، قدرت نداشتن ، هر آن چیزی که  سزاوار نسبت دادن به خدا نباشد ، نیازمندی را خوب این در مرحله قول بود فقط به این نباید اکتفا کرد این حالت زبانی باید سرچشمه از یک اعتقاد درونی  داشته باشد یعنی واقعا و قلبا انسان اعتقاد به این موضوع داشته باشد که هر گونه نقص و کاستی از پروردگار عالم دور می باشد  

 تسبیح غیر عقلا و جمادات
در تفسیر حقیقت این حمد و تسبیح در میان دانشمندان و فلاسفه و مفسران اختلافهای وجود دارد.
 بعضى آن را حمد و تسبیح" حالى" دانسته‏اند،یعنی اینکه به زبان و گفتگو نیست و بعضى" قالى" به این معنا که به زبان مخصوص به خودش تسبیح الهی می کند . كه خلاصه نظرات آنها را ذکر مکنیم . 
1- جمعى معتقدند كه همه ذرات موجودات این جهان اعم از آنچه ما آن را عاقل مى‏ شماریم یا بیجان و غیر عاقل همه داراى یك نوع درك و شعورند، و در عالم خود تسبیح و حمد خدا مى‏ گویند، هر چند ما قادر نیستیم به نحوه درك و احساس آنها پى بریم و زمزمه حمد و تسبیح آنها را بشنویم.

آیاتى مانند (وَ إِنَّ مِنْها لَما یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ:") بعضى از سنگها از ترس خدا از فراز كوه‏ها به پائین مى ‏افتند" (سوره بقره آیه 74).

مانند فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ:
" خداوند به آسمان و زمین فرمود از روى اطاعت یا كراهت به فرمان من آئید، آنها گفتند ما از در اطاعت مى ‏آئیم" (سوره فصلت آیه 11) ...

 و مانند آن را مى ‏توان گواه بر این عقیده گرفت.                        
 2- بسیارى معتقدند كه این تسبیح و حمد، همان چیزى است كه ما آن را" زبانحال" مى ‏نامیم، حقیقى است نه مجازى، ولى به زبان حال است نه قال [یعنی به صورت گفتگو ] (دقت كنید).
توضیح اینكه: بسیار مى‏شود به كسى كه آثار ناراحتى و درد و رنج و بى خوابى در چهره و چشم او نمایان است مى‏ گوئیم: هر چند تو از ناراحتیت سخن نمى ‏گویى اما چشم تو مى ‏گوید كه دیشب به خواب نرفتى، و چهره‏ ات گواهى مى ‏دهد كه از درد و ناراحتى جانكاهى رنج مى ‏برى! این" زبانحال" گاهى آن قدر قوى و نیرومند است كه" زبان قال" را تحت الشعاع خود قرار مى ‏دهد و به تكذیب آن برمى‏ خیزد و به گفته شاعر:

         گفتم كه با مكر و فسون             پنهان كنم راز درون!

         پنهان نمى ‏گردد كه خون             از دیدگانم مى ‏رود!

 این همان چیزى است كه على ع در گفتار معروفش مى‏ فرماید:
ما اضمر احد شیئا الا ظهر فى فلتات لسانه و صفحات وجهه:
" هرگز كسى رازى را در دل نهان نمى ‏كند مگر اینكه در لابلاى سخنان ناآگاه و صفحه صورتش آشكار مى‏ گردد" « نهج البلاغه كلمات قصار شماره 26.
».

بنا بر این باید قبول كرد كه عالم شگرف هستى با آن نظام عجیبش، با آن همه رازها و اسرار، با آن عظمت خیره كننده‏اش و با آن ریزه‏ كاریهاى حیرت ‏زا همگى" تسبیح و حمد" خدا مى گویند.
مگر" تسبیح" جز به معنى پاك و منزه شمردن از عیوب مى‏ باشد؟ ساختمان و نظم این عالم هستى مى‏ گوید خالق آن از هر گونه نقص و عیبى مبرا است.
مگر" حمد" چیزى جز بیان صفات كمال مى ‏باشد؟ نظام جهان آفرینش از صفات كمال خدا، از علم بى پایان و قدرت بى انتها و حكمت وسیع و فراگیر او سخن مى ‏گوید.

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 3 =
*****